لذت ميبرم از اينكه فكم شكست!
لذت ميبرم از اينكه فكم شكست!
مبارزه ميامي بين آنتوني جاشوا، قهرمان سابق سنگين وزن جهان و جيك پل يوتيوبري كه تازهوارد بوكس شده، صحنهاي تيره و خونآلود بود، اما هر دو نفر باز هم حريفاني پيدا خواهند كرد كه حاضرند در ازاي پول وارد رينگ شوند. اين نشان ميدهد تبديل شدن هر چيزي به نمايش سطحي با قدرت ادامه دارد.
به گزارش روزنامه اعتماد، دهان جيك پل از تعجب كاملا باز شده بود و چشمانش مثل نعلبكي از حدقه بيرون زده بود؛ لحظهاي كه با ضربه راست خردكننده آنتوني جاشوا به كف رينگ افتاد و سيرك اين نمايش سرانجام اواخر شب جمعه در ميامي به پايان رسيد. انگار پل ميخواست بگويد «واو!»؛ درست همان لحظهاي كه شدت ضربه در مغز آشفتهاش ثبت ميشد.
در ميانه راند ششم، وقتي در گوشه رينگ گير افتاده بود، پل ديگر نميتوانست فرار كند يا مثل پسربچهاي درمانده به پاهاي جاشوا بياويزد؛ جاذبه واقعي بوكس او را دربر گرفته بود. درحالي كه سعي ميكرد ضربهاي را كه فكش را در دو نقطه جداگانه شكست تحمل كند، پل در شوك مطلق آن لحظه گم شده بود. او با خودش گفت: پس اين است حس و ظاهر ضربه خوردن از يك بوكسور واقعي؛ يك قهرمان المپيك و قهرمان سابق سنگينوزن جهان. واو!
اين چهارمين باري بود كه يوتيوبر سابق به زمين افتاده بود، اما پيامدهاي يك مشت واقعي باعث شد پل ديگر نتواند از جا بلند شود و زبانش را با حالت تمسخرآميز براي جاشوا تكان دهد، پيش از آنكه داور اين نمايش مضحك را متوقف كند. وقتي خون از دهانش جاري شد و درد كركنندهاي در استخوان فكش پيچيد، پل بالاخره فهميد بوكس حرفهاي جدي چقدر سخت، فرساينده و خطرناك است.
بايد تاكيد كرد كه جاشوا هم در اين هرج و مرج چندان درخشان نبود. بعد از پيروزي توخالياش، حركتي شبيه بريدن گلو انجام داد كه وانمود ميكرد با يك اعدام باليني و مرگبار طرف بودهايم، در حالي كه در واقع جاشوا در بيشتر دقايق مبارزه چهرهاي كلافه داشت. او به جاي نگاه تهديدآميز يا اطمينان آهنين، نزديك به پنج راند مردد و كند به نظر ميرسيد. برايش سخت بود پل را گير بيندازد و كمتر از يكسوم ضرباتش به هدف خورد؛ از ۱۴۶ مشت، ۹۸ ضربه را از دست داد.
نبود آمادگي بدني پل - كه يكي از پايهايترين الزامات بوكس سطح بالا است- نتيجه را رقم زد. وقتي ديگر بنزين نداشت كه فرار كند و مدام براي نفس تازه كردن خودش را به زمين ميانداخت، خستگي او را كاملا بيدفاع كرد. جاشوا ضربه نهايي بيرحمانه را زد، اما تا پيش از آن، بيشتر شبيه سايهاي غمگين از بوكسوري بود كه در سال ۲۰۱۷ ديده بوديم؛ زماني كه در مبارزهاي بزرگ، شدت حملات ولاديمير كليچكو را تاب آورد و به توقفي بهياد ماندني رسيد.
جاشوا گفت: «بهترين اجرا نبود.» او جمعهشب اعتراف كرد: «هدف نهايي اين بود كه جيك پل را گير بيندازم، زمينگيرش كنم و به او آسيب بزنم. اين همان چيزي بود كه از من خواسته شده بود و ذهنم درگيرش بود. كمي طولانيتر از حد انتظار شد، اما بالاخره مشت راست به مقصد رسيد.»
فضاي سالن در مبارزه جيك پل و آنتوني جاشوا بيشتر شبيه يك كارخانه توليد محتوا بود تا جمعيت يك مسابقه بوكس.
جاشوا شجاعت پل را ستود، اما براي نمايش كند خودش هم بهانهاي آورد. او گفت: «امشب با يك مبارز واقعي روبهرو شد كه ۱۵ ماه از رينگ دور بوده.» اشارهاش به اين بود كه در مبارزه قبلياش در سپتامبر ۲۰۲۴ به دست دنيل دوبوا درهم كوبيده شده بود. «گرد و خاك را تكانديم و بيصبرانه منتظرم وارد ۲۰۲۶ شوم.»
در كنفرانس خبري بعد از مسابقه، جاشوا كه سرحال به نظر ميرسيد، تقليد بدي از تايسون فيوري درآورد و خواستار مبارزه با رقيب داخلي فعلا بازنشستهاش شد. جاشوا به خواستهاش ميرسد و او و فيوري سال آينده با هم وارد رينگ خواهند شد؛ اما اين مبارزه خيلي دير در دوران حرفهاي هر دو نفر اتفاق ميافتد. هم جاشوا و هم فيوري از اوج عبور كردهاند و در مقابل، جذابترين سنگينوزنهاي حال حاضر دنيا اولكساندر اوسيك و موزس ايتائوما هستند.
اين نمايش تأسفبار را بهتر از هر كسي مردي خلاصه كرد كه نزديكترين فرد به اين مضحكه بود. كريستوفر يانگ، داور مسابقه، اواخر راند چهارمِ افتضاح، جاشوا و پل را كنار هم آورد و با تندي گفت: «تماشاگرها پول ندادند كه اين مزخرفات را ببينند.»
اما مردم همان چيزي را ميگيرند كه ميخواهند و اين قطعا يعني مسابقات سلبريتيمحورِ رقتانگيز بيشتري در راه است. پل واقعا به نظر ميرسيد كه از شكسته شدن فكش با يك مشت پتكمانند احساس غرور و اعتماد به نفس ميكند. او لذت ميبرد از اينكه فكش شكسته شد. چرا؟ چون فك شكسته بازديد بيشتري در شبكههاي اجتماعي ميگيرد. بامداد شنبه، او تصويري از عكس راديولوژي فكش را در شبكه X منتشر كرد؛ دو شكستگي با رنگ قرمز مشخص شده بودند و نوشت: «فك دوبار شكسته. 10 روز ديگه منو بندازين با كانلو.» اشاره شوخطبعانه به سائول «كانلو» آلوارز؛ مبارزي بسيار بزرگتر از جاشوا، اما با افولي مشابه.
دو روز بعد او تصويري از هواپيماي شخصياش را به اشتراك گذاشت كه با بستههاي صد دلاري پر شده بود. پل با تقليد از جملات جاشوا نوشت: انگيزه داشتن وقتي كه چيزي نداري، آسان اما حفظ انگيزه وقتي كه همه چيز داري، كار سختي است.
درحالي كه هنوز داخل رينگ، پيش از رفتن به بيمارستان، با او مصاحبه ميشد، پل ردي از خون را روي بوم رينگ تف كرد. اين هم خلاصهاي ديگر از شبي تيره بود؛ شبي كه در آن پل حقيقت تلخ را با مزخرفات خونآلود درهم آميخت و گفت: «فكر ميكنم فكم شكسته. قطعا شكسته. يه كتك حسابي كوچولو از يكي از بهترينهايي كه تا حالا اين كار رو كرده. من عاشق اين وضعم و برميگردم و به بردن ادامه ميدهم.»