ادامه از صفحه اول
پيشران جديد ديپلماسي توسعهگرا
اتصال شبكههاي برق با مشاركت ايران، آذربايجان و روسيه نيز ظرفيت تازهاي براي تبديل منطقه به كانون تبادل انرژي فراهم ميكند. همچنين ادامه سواپ گاز براي تامين نيازهاي نخجوان، اعتماد عملي ميان دو كشور را در حوزه انرژي تثبيت كرده است. در سطح سياسي، تهران و باكو طي سالهاي اخير تلاش كردهاند با افزايش تماسهاي مستقيم و ديدارهاي سطح بالا، فضاي گفتوگو را پايدار نگه دارند. سفرهاي اخير روساي جمهور، تبادل هياتها و توافق براي ادامه رايزنيها در آينده، بيانگر اراده دوطرف براي كاهش سوءتفاهمها و تمركز بر همكاريهاي كاربردي است. اين روند به ويژه پس از پايان جنگ اخير قرهباغ اهميت بيشتري يافته؛ زيرا شرايط جديد منطقه فرصت بيسابقهاي براي طراحي نظم همكاريمحور در قفقاز ايجاد كرده است. ايران و آذربايجان همچنين بر اين باورند كه امنيت پايدار تنها زماني شكل ميگيرد كه كشورها خود مديريت آن را در دست داشته باشند و نقش بازيگران خارجي در تصميمسازيهاي حياتي محدود شود. باتوجه به تحولات پرتنش غرب آسيا و حضور برخي بازيگران ماجراجو در مرزهاي امنيتي قفقاز، ضرورت هماهنگي تهران و باكو براي جلوگيري از بيثباتي منطقهاي بيش از گذشته احساس ميشود. در چنين شرايطي، سفرهاي ديپلماتيك و نشستهاي دوطرفه تنها يك تبادل تشريفاتي نيست، بلكه بخشي از فرآيند شكلگيري افق جديدي در روابط دو كشور است؛ افقي كه بر توسعه ترانزيت، تجارت، انرژي، سرمايهگذاري و ارتباطات انساني استوار است. آنچه اين مسير را متمايز ميكند، پشتوانه تاريخي و ظرفيتهاي بومي دو كشور است كه ميتواند آيندهاي سازنده براي هر دو ملت رقم بزند.
تحليلگر ارشد موضوعات بينالمللي-دكتراي جغرافياي سياسي
علل مشكلات اقتصادي جوانان در جامعه ايران
فاصله ميان آموزش دانشگاهي و نيازهاي بازار كار، توان رقابت شغلي فارغالتحصيلان را كاهش داده است. در حوزه مسكن نيز نبود سياستهاي موثر كنترلي، فشار اقتصادي مضاعفي بر جوانان وارد كرده و استقلال مالي آنان را به تعويق انداخته است. در پايان ميتوان گفت براي كاهش مشكلات اقتصادي جوانان، كنترل تورم و ايجاد ثبات اقتصادي، اصلاح نظام آموزشي با تاكيد بر مهارتآموزي، حمايت از توليد و اشتغال جوانان و اجراي سياستهاي حمايتي در حوزه مسكن ضروري است. تحقق اين راهكارها ميتواند نقش مهمي در بهبود وضعيت اقتصادي جوانان و افزايش اميد به آينده در جامعه ايفا كند. حال دولت بهتر ميتواند اين مشكل را حل كند يا جامعه ؟ بهطور كلي، حل ريشهاي مشكلات اقتصادي جوانان بيش از هر چيز به نقش دولت وابسته است، اما بدون همراهي جامعه به نتيجه پايدار نميرسد. دولت بهدليل در اختيار داشتن ابزارهاي كلان مانند سياستگذاري اقتصادي، كنترل تورم، ايجاد اشتغال، اصلاح نظام آموزشي و تنظيم بازار مسكن، نقش اصلي و تعيينكننده دارد. مسائلي مانند بيكاري گسترده، گراني مسكن و ناامني اقتصادي ماهيت ساختاري دارند و فراتر از توان كنشهاي فردي يا اجتماعي هستند؛ بنابراين انتظار حل آنها از جامعه بهتنهايي واقعبينانه نيست. در عين حال، جامعه نيز نقش مكمل و مهمي ايفا ميكند. خانوادهها، نهادهاي مدني، بخش خصوصي و خودِ جوانان ميتوانند با تقويت فرهنگ مهارتآموزي، كارآفريني، همكاري اجتماعي و مطالبهگري آگاهانه، به كاهش فشارها كمك كنند. جامعه ميتواند زمينه مشاركت، حمايت رواني و انتقال تجربه را فراهم كند، اما نميتواند جايگزين سياستگذاري و اصلاحات ساختاري شود. در نتيجه، دولت توانايي بيشتري براي حل اين مشكلات دارد، اما موفقيت آن منوط به مشاركت فعال جامعه است. هرچه اعتماد، شفافيت و همكاري ميان دولت و جامعه بيشتر باشد، امكان بهبود وضعيت اقتصادي جوانان نيز افزايش مييابد.
دانشجوي دكتري جامعهشناسي فرهنگي