• 1404 چهارشنبه 26 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6216 -
  • 1404 چهارشنبه 26 آذر

فناوري فنا‌دهنده لذت‌هاي كوچك

مهدي دهقان منشادي

فناوري‌ها حاصل فعاليت و سوخت و ساز مغز آدمي هستند كه در طول زمان و به تدريج تكامل و بهبود يافته‌اند و نتيجه اين تكامل و بهبود در بيشتر موارد پر رنگ شدن آسايش و رنگ باختگي آرامش آدم‌ها بوده است. ذهن‌ها آنقدر جوشيده و كوشيده‌اند تا دنياي مدرن امروزي شكل گرفته و راحتي زندگي پديدار شده است. هرچه دانش آدمي افزايش يافت و مغز پركارتر و خلاق‌تر شد، روند تغيير و دگرديسي فناوري‌ها و اثر‌گذاري آن در سبك زندگي مردمان نيز سرعت بيشتري گرفت و چهره سياره زمين دگرگون شد به گونه‌اي كه در زماني، هزاره‌ها با هم متفاوت مي‌شدند، در زماني ديگر سده‌ها، بعد دهه‌ها و در سال‌هاي اخير هر سال نسبت به سالِ قبل چهره مكان‌ها و شرايط جوامع عوض مي‌شود به‌طوري كه اگر يك انسان زيست‌كننده حدود دويست سال قبل سر از گور بردارد و شرايط و چهره شهر و روستاهاي كنوني را ببيند از شدت تعجب دچار ايست قلبي يا سكته مغزي شده و در گور خود فرو مي‌افتد. واقعيت آن است كه مغز فسفر مي‌سوزاند تا با آفرينش وسايل و روش‌هاي مدرن، زندگي را راحت‌تر كند، اما زندگي مدرن با دور كردن آدم از طبيعت و سادگي، از لطافت روح و جان انسان كاسته است. در اين فرآيند مستمر و پيچيده، پيشرفت فناوري‌ها به تدريج لذت‌هاي كوچك زندگي را از بين برده و با رخت بربستن لطافت و كم شدن ترشح دوپامين، مغز به آشفتگي دچار مي‌شود و چه بسا افول تمدن‌ها همه از بيش‌فعالي مغزها بوده باشد.
فناوري و دستاوردهاي مغزي انسان در مسير پيشروي خود گام‌هاي خود را بلند و بلندتر برداشته، اما كام‌هاي انساني را شيرين‌تر نساخته و تاكنون هيچ منبعي نتوانسته ثابت كند فناوري عامل خوشبختي بوده است. تاريخ دور و دراز فناوري همواره از سهولت و سرعت بيشتر و دقت بالاتر حكايت مي‌كند، اما در چرخش ماشين‌وار خود لذت‌هاي كوچك‌هاي زيبا و لذت‌بخش را ناديده انگاشته و گاه زير پاي خود خرد كرده است. فرهنگ و هنر كه هميشه بخشي از معناي زندگي مردمان مختلف به شمار مي‌آمده، در دهه‌هاي اخير در مواجهه با فناوري‌ به لرزش افتاده است. پيشرفت در صنعت عكاسي و ظهور دوربين‌هاي ديجيتال، با حذف فرآيند زمانبرِ ظهور فيلم و چاپ عكس، لذت عميق عكس گرفتن و انتظار شيرين براي ديدن نتيجه آن را از بين برده و با ايجاد فرصت عكس گرفتنِ بي‌شمار و امكان انتخاب و حذف تصاوير، عكاسي را به فعاليتي لحظه‌اي و آني و پيشِ پا افتاده بدل كرده است. تلفن‌هاي همراه با داشتن قابليت‌هاي پيشرفته و لنز و حافظه قوي، شوق بر دوش انداختن بند دوربين بر شانه مشتاقان عكس و عكاسي را زايل گردانده و در پشت شات‌هاي متوالي، لذت ديدن و احساسِ عميقِ سوژه گم شده است. ذخيره تصاوير در گالري‌هاي تلفن همراه يا رايانه، آلبوم عكس را از قفسه خانه‌ها حذف كرده و اسكرول كردن صفحه شيشه‌اي جاي ورق زدن برگ‌هاي آلبوم را گرفته است.
فناوري‌هاي مدرن در ابتدا به شكوفايي همه‌جانبه صنعت نشر و چاپ كمك مي‌كرد، اما حاكميت گسترده صفر و يك و ديجيتال‌سازي كلمات در قالب كتاب‌هاي الكترونيك و صوتي چون موريانه‌اي بر جان مطبوعات كاغذي افتاد و با كاهش انتشار فيزيكي روزنامه و كتاب، عطر و رايحه كاغذ و جوهرِ چاپ كمتر و كمتر از بيني فرهنگ دوستان بالا رفت. با سر بلند كردن وب‌سايت‌هاي خبري و شبكه‌هاي اجتماعي جديد، روزنامه‌ها و مجلات كاغذي از رونق سابق خود افتادند و بيم آن مي‌رود لذت تماشاي اخبار صفحات اول روزنامه‌ها روي پيشخوان دكه‌ها در حافظه و گذشته فرهنگ جاي بگيرد. لذتِ پر كردن فرم اشتراك و انتظار آمدن پيك و پستچي براي آوردن روزنامه صبح و تورق صفحات آن و استشمام بوي جوهر و كاغذِ نو ديري است در زندگي‌روزانه شهرها كمرنگ‌تر شده و بريدن ستون و نوشته‌هاي روزنامه‌اي به بايگاني پيوسته‌ است.‌ وقتي فناوري دست دوستي به روزنامه‌ها مي‌داد هيچ روزنامه‌نگاري تصور نمي‌كرد كه اين رفاقت، دوستي خاله‌خرسه از آب درآيد و استحاله مطبوعاتي رقم بخورد. شايد ما آخرين نسلي باشيم كه برگه‌هاي روزنامه‌ها را ورق مي‌زنيم و لذت كتابگردي، كتاب خريدن از كتابفروشي شهر و لمس فيزيكي و حس كردن كتاب را تجربه‌ مي‌كنيم. فناوري قرار است بي‌رحمانه‌تر و بي‌احساس‌تر به پيش بتازد و با دامن زدن به بي‌شعوري توسط هوش‌مصنوعي، قصد آن دارد تا بعد از اينكه كتاب و قفسه‌ كتاب‌ها را به‌طور كامل در گوشي تلفن همراه جاي داد آن را به وسيله ميكرو چيپ‌هاي الكترونيكي در مغز آدم‌ها جاي بدهد. با اين كار شايد در آني از لحظه دانش و مطالب كتاب‌ها به كاسه سر انتقال يابد، اما لذت در دست گرفتن كتاب و خواندن و يادگيري حاصل از آن از جامعه رخت بر‌مي‌بندد و فناوري‌ بر تعداد قربانيان خود از بين لذت‌هاي كوچك زندگي مي‌افزايد و در اين ميان لطافت و پويايي مغز به نقصان مي‌گرايد.خوشبختي يك رضايت دروني بوده و از مغز مي‌جوشد.فناوري و زندگي مدرن نه تنها آدمي را خوشبخت و سعادتمند نكرده است، بلكه با ايجاد راحتي و تن‌آسايي روزافزون و منفعل كردن مغز باعث شده تا انسان روز به روز از انديشه عميق فاصله گرفته و لذت‌هاي كوچك زندگي را فراموش كند؛ همان لذت‌هايي كه با لمس و مزه كردن آن مي‌توان به طراوت و تراوش كردن و پويايي ذهن كمك كرد.
مغزها كار مي‌كنند تا فناوري خلق كنند و همين فناوري‌ها بي‌روح و نابخردانه به كار مي‌افتند تا فعاليت و طراوت مغز را آرام كرده و آن را از كار بيندازند. تمدن‌ها بارها به اوج رفته و به حضيض افتاده‌اند و شايد در زمانِ اوج، مغزهاي بشري ناخواسته به خستگي و پيري حاصل از خشونت فناوري دچار شده تا آدم با دست خود تيشه بر ريشه تمدني خود بزند. در شتاب ديوانه‌وار فناوري، انسان بايد به خود آيد و با مديريت مغز خود ميدان بيشتري را به عشق و احساسات بدهد و تمدن‌ هم پيش از آنكه گور خود را حفر كند و براي آمرزش خود فاتحه‌اي از آيندگان بطلبد بايد مهاري بر گردنِ فناوري‌هاي ساخت خود بيندازد و زندگي بشر را به گونه‌اي پايدار و بخردانه تداوم بخشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون