بازسازي ورزشگاه آزادي و هزار و يك ابهام
هيبريد ديگر چه صيغهاي است؟
اظهارات اخير مديرعامل شركت توسعه و تجهيز اماكن ورزشي مبني بر هيبريدي كردن چمن ورزشگاه آزادي بار ديگر موجي از ترديد و پرسش را در ميان اهالي فوتبال و كارشناسان ايجاد كرده است.
به گزارش روزنامه اعتماد، روز گذشته مديرعامل شركت توسعه و نگهداري اماكن ورزشي در رابطه با آخرين وضعيت بازسازي ورزشگاه آزادي گفت: چمن ورزشگاه آزادي هيبريدي خواهد شد. بخش عمده كارهاي دوربينهاي چهرهزن نيز انجام شده است و تا ۱۰ روز آينده تاريخ دقيق بهرهبرداري ورزشگاه اعلام ميشود.
محمدعلي ثابتقدم، مديرعامل شركت توسعه و نگهداري اماكن ورزشي در رابطه با چمن اظهار داشت: به سمت چمن هيبريدي حركت خواهيم كرد، در امر واگذاري آن مناقصه عمومي برگزار ميكنيم و فاز بهرهبرداري از ۱۰ روز آينده انجام ميشود. تعويض چمن باعث تعويق بهرهبرداري نخواهد شد. اين اظهارات ثابت قدم واكنش جمعي رسانهها را به دنبال داشت و سوال اصلي اين بود، هيبريد؟ چرا هيبريد؟ در شرايطي كه تهران از نظر آب و هوايي يك منطقه معتدل محسوب ميشود و عموما شرايط ايده آلي براي رشد چمن طبيعي فراهم است اصرار بر استفاده از فناوري هيبريدي كه عمدتا در مناطق با آب و هواي متغير يا سردسير براي حفظ كيفيت در طول فصل به كار ميرود نياز به توضيح و توجيه بيشتري ندارد؟
فناوري چمن هيبريدي در واقع تركيبي از چمن طبيعي و الياف مصنوعي (پلياتيلن) است كه به هم بافته شده است. اين تركيب، مقاومت چمن طبيعي در برابر سايش و استفاده بيش از حد و شرايط نامساعد جوي را افزايش ميدهد و پس از آسيب ديدگي به سرعت قابليت ترميم پيدا ميكند. با اين حال، هزينه نصب و نگهداري اين نوع چمن به مراتب بالاتر از چمن معمولي است و نيازمند زيرساختهاي فني پيچيدهاي است.
اما نكتهاي كه بيش از همه اذهان عمومي را مشغول ميكند، سابقه اجراي پروژههاي مشابه در كشورمان است. پروژه هيبريديسازي چمن ورزشگاه يادگار امام تبريز كه همين اواخر اجرايي شد و حالا تبديل به يك شكست بزرگ شده به عنوان يكي از نمونههاي شاخص اين فناوري معرفي شده بود ولي پس از مدت كوتاهي با مشكلات جدي مواجه شد. اين چمن براي نخستينبار در بازي آسيايي تراكتور مورد استفاده قرار گرفت و از همان موقع چنان كيفيت خود را از دست داد كه تعجب همگان را برانگيخت.
گزارشها حاكي از آن بود كه پس از تنها همان يك مسابقه كيفيت چمن بهشدت افت كرد تا تراكتوريها مجبور شوند بازيهاي خانگي خود را به ورزشگاه ديگري (بنيان ديزل) با صندليهاي بسيار محدودتر و چمن ناآماده منتقل كنند. مسالهاي كه به گفته بازيكنان تراكتور باعث شده اين تيم امتيازات زيادي را از دست بدهد.
اين تجربه ناموفق اعتبار فني اجراي اين پروژهها توسط پيمانكاران را زير سوال برد. مخصوصا بعد از ادعاي عادل فردوسيپور در برنامه اينترنتي خود مبني بر اينكه از طرف وزارت ورزش به مديران و مقامات ورزشي توصيه شده بود با يك پيمانكار خاص براي اجراي چمن هيبريدي قرارداد بسته شود. در چنين شرايطي طبيعي است كه پيش از اجراي چنين طرح پرهزينهاي در بزرگترين ورزشگاه كشور نگرانيهايي جدي وجود داشته باشد.
ثابت قدم در بخش ديگري از اظهارات خود در مورد بالا بردن ايمني سازه استاديوم آزادي گفت: تمركز بر ايمني هواداران در كنار بازسازي يك نكته مثبت تلقي ميشود اما اين سوال مطرح است كه چرا پروژه بازسازي ورزشگاه آزادي از سالها پيش تاكنون همواره با وعدههاي بزرگ و نتايج نامشخص همراه بوده است؟ ورزشگاه آزادي به عنوان نماد فوتبال ملي ايران سالهاست كه نيازمند نوسازي اساسي بود و هر بار بحث بر سر جزييات فني مانند نوع چمن يا سقف ورزشگاه به جاي تمركز بر يك برنامه جامع سردرگم باقي ماند تا بالاخره پروژه استارت بازيسازي آن را شاهد بوديم كه البته هنوز قابل بهرهبرداري نيست و همچنان پيمانكاران و كارگران سخت مشغول كار هستند!
اطلاعيه اخير شركت توسعه و تجهيز شامل ارايه يك بيلان كاري و قول تعيين تاريخ دقيق بازگشايي ظرف 10 روز آينده شايد تلاشي براي ايجاد اطمينان است، اما براي افكار عمومي اين اظهارات همچنان سوالبرانگيز است، چرا كه در همين سه، چهار سال گذشته براي بار چندم است كه چنين جملاتي را از زبان مديران وزارت ورزش و شركت توسعه و تجهيز ميشنوند؛ كلماتي نظير ايمنسازي، مقاومسازي، زيباسازي، مدرنسازي و... آن هم به صورت كليگويانه. آن هم در حالي كه اين اظهارات بايد شامل جزييات فني دقيق در مورد انتخاب پيمانكار و نوع چمن مورد استفاده و برنامهريزي دقيق براي نگهداري بلندمدت باشد تا تكرار تجربه تلخ تبريز در پايتخت تكرار نشود. در نهايت هواداران فوتبال ايران منتظرند تا ببينند آيا اينبار پروژه چمن آزادي به سرانجام مطلوب ميرسد يا اين خبر هم مانند بسياري از وعدههاي پيشين، در بين پيچ و خمهاي اداري و فني گم خواهد شد.