تينا جلالي
سينماي ايران يكي از نامهاي خاص و معتبر خود را از دست داد، خبري تلخ و غافلگيركننده، همايون ارشادي باوقار و محترم، نجيب و دوستداشتني از ميان ما پر كشيد، بازيگري با استايل و سبك بازي متفاوت كه اعتبار جهاني داشت، انعطاف بازياش در «طعم گيلاس» آنقدر تحسينبرانگيز بود كه او را از همان فيلمهاي اول در يادها ماندگار كرد . ارشادي در «طعم گيلاس» شمايل يك بازيگر با حسي دروني را بسيار باورپذير بازي ميكند بدون ديالوگهاي گل درشت و آزاردهنده و به اين صورت همايون ارشادي بعد از «طعم گيلاس» درخشيد و در سينماي ايران ماندگار شد. با فيلمهايي نظير درخت گلابي، مزاحم، سيماي زني در دوردست، يك عاشقانه ساده، زندگي با چشمان بسته، مجبوريم و... . ارشادي همچنين با فيلمهايي چون «بادبادكباز»، «آگورا»، «سي دقيقه پس از نيمهشب» و «تحت تعقيبترين مرد» حضور جهاني را هم تجربه كرده بود. از آخرين فيلمهاي همايون ارشادي ميتوان به «شهرك» ساخته علي حضرتي اشاره كرد كه بازي باورپذيري در آن فيلم داشت. غير از فهم و شعور كه جزو جداييناپذير شخصيت اين بازيگر است، كارنامه او مملو از همكاري با كارگردانان جوان و حرفهاي با تفكرات متفاوت است كه اين نوع همكاري بيش از هر چيز نشان از صبر و شكيبايي ارشادي در سينماست. ما با عباس ياري، نويسنده و منتقد شناخته شده سينما درباره ويژگيهاي كاري و اخلاقي اين بازيگر گفتوگويي داشتيم كه ميخوانيد.
جناب ياري، از آنجايي كه شما دوستي و مراوده زيادي با اهالي سينما از جمله زندهياد همايون ارشادي داشتيد، ويژگيهاي اين بازيگر را در چه ميدانيد؟
متاسفانه همايون ارشادي را از دست داديم و شنيدنِ خبرِ رفتنش بسيار غافلگيركننده بود، چون كسي خبر از بيماري او نداشت، من همين يك ماه پيش آقاي ارشاي را در مراسمهاي مختلف ميديدم، حتي اگر اشتباه نكنم در مراسمِ شبِ بيژن بيژني كه علي دهباشي در فرهنگسراي نياوران برگزار كرده بود و مراسمي كه كانون كارگردانها براي يادبودِ آقاي تقوايي برگزار كرده بود هم حضور داشتند.
همايون به همكارانش بسيار علاقهمند و احترام زيادي براي آنها قائل بود و به همين دليل در بسياري مراسمها حضور پيدا ميكرد.
اين اواخر متوجه شده بودم كه چهرهاش بسيار ضعيف شده، اما نميدانستم علتش چيست بعدتر متوجه شدم بيماري مهلك سرطان دارد.
آقاي ارشادي از بازيگران متشخص و محترم سينما بود.
خيلي دوستداشتني و باوقار بودند، از رفتارش كاملا معلوم بود كه از خانوادهاي اصيل است و خوب تربيت شده، او آدم دانشگاهي بود، چون در ايتاليا تحصيل كرده بود و براي زندگي برنامهريزي داشت و ميدانست در سينما چه ميخواهد بكند، چون اصل مهمِ زندگيش يادگيري بود، حتي اگر فيلمي بازي ميكرد كه خوب نشده بود، ميگفت: «براي من اما آموزنده بود...».
بعد از فيلمِ «بادبادكباز» جايگاهش در بازيگري به عنوان يك بازيگرِ با كلاس ارتقا پيدا كرد و اين فيلم تاثير زيادي در كارنامه او داشت. نكته ديگر همايون بسيار بازيگر عاطفي بود، به عنوان مثال در يكي از فيلمها وقتي متوجه شد فيلمبردارش دوربينِ فيلمبرداري و متعلقاتش را روي كمرش ميگذارد، انبار خانهاش را زير و رو كرد تا كمربندي را كه حالتِ دوشبند داشت، براي او پيدا كند تا كمرِ فيلمبردارش آسيب نبيند.
من با همايون درباره كتاب عباس كيارستمي نوشته «ژان ميشل فرودون و آنيس دويكتور» كه خواهرِ آقاي ارشادي «خانم توفان گركاني» ترجمه كرده بودند، جلسه و صحبتهايي داشتيم كه بسيار مباحث خوبي بين ما مطرح شده بود.
مهمترين ويژگي بازيگري همايون ارشادي را در چه ميدانيد؟
بازيگري بسيار حسي بود، با چشمها و چهرهاش نقش را زندگي ميكرد، مطلقا نقشها را بازي نميكرد، بلكه شخصيتها را زندگي ميكرد.
شايد اين جمله عباس كيارستمي كليد خوبي براي بازيگري او بود، آنجا كه وقتي براي بازي در «طعم گيلاس» انتخاب شد، به كيارستمي گفت: «آقا چرا منو انتخاب كرديد، من كه بازيگر نيستم، شايد بد بازي كنم.» و پاسخ شنيده بود: «اگر بازيات بد شد مقصر تو نيستي، منم كه به عنوان كارگردان پشت دوربين ايستادهام و نتوانستهام از تو بازي بگيرم.»
او همانطور كه گفتم بازيگري بود كه در ايتاليا درس خوانده و به ايران آمده بود و دلش ميخواست خواننده شود، كيارستمي به ارشادي گفته بود ميخواهم نقش مهندس آرشيتكتي را كه در ايتاليا درس خوانده و به ايران آمده، بازي كني و اين شروع بسيار خوبي براي همايون ارشادي بود. البته اولين فيلم او «كاكادو» به كارگرداني تهمينه ميلاني بود كه در آن فيلم هم مهندس نقشهبردار بود. آقاي ارشادي اصفهاني نبود، اصليتش اراكي بود. اما جدا از اروپا و كانادا در اصفهان، شيراز، اهواز، تهران زندگي كرده بود، او فارغالتحصيل رشته معماري با مدرك ليسانس از ايتاليا بود او مدتي هم با مشاركت خواهرش، يك گالري مبلمان داشت كه در آن مبلمانهاي قديمي را بازسازي ميكرد. از ديگر فيلمهاي مهمش ميشود به «بادبادكباز» ساخته مارك فوستر، «درخت گلابي» داريوش مهرجويي، «آگورا» ساخته آلخاندرو آمنابار، «سي دقيقه پس از نيمه شب» ساخته كاترين بيگلو اشاره كرد كه بر اساس «داستان بزرگترين تعقيبِ يك جنايتكار در تاريخ براي خطرناكترين مرد جهان» ساخته شده است، همچنين فيلم عاشقانه «علي و نينو» كه در انگلستان بازي كرد.
جناب ياري نسل بازيگراني همچون همايون ارشادي در سينماي ايران تكرارناپذيرند.
بله، موافقم. اين بازيگران شانس داشتند كه در فيلمهاي خوب كارگردانهاي مطرح بازي كنند، البته در كارنامهشان فيلمهاي ضعيف و متوسط هم هست، اما اين بازيگران تلاششان را ميكردند كه در فيلمهاي خوب بازي كنند و بخشي از كارنامه پربار و شناخته شدن آنها در فيلم خوبي بود كه توليد ميشد و همين دليل ماندگاري آنها شد. در حال حاضر متاسفانه فيلم خوب توليد نميشود و بعضي كارگردانهاي خوب ما كار نميكنند و اين باعث ميشود بازيگر صاحب فيلم خوب نشود. اگرچه همايون خودش بازيگر با اخلاق و خوبي بود، اما بيش از هر چيز، اعتبارش مديون انتخابهاي خوبش است و فيلمهاي با ارج و قربي كه كار كرد. فيلمهاي توجهبرانگيز كارگردانهاي بزرگ و نامي .
وقتي به كارنامه آقاي ارشادي نگاه ميكنيم تنوع كار در ميان فيلمهاي او بسيار زياد است و اين نكته نشاندهنده همكاري او با كارگردانهايي با تفكرات متفاوت است و بيش از هر چيز صبر و شكيبايي و تلاشي كه يك بازيگر را در سينما معتبر ميكند. نظر شما چيست؟
بله، با حرفتان موافقم. همايون ارشادي بسيار انسان آرام و با اخلاقي بود. روحش شاد.
اعلام زمان و مكان خاكسپاري همايون ارشادي
مراسم خاكسپاري زندهياد همايون ارشادي امروز چهارشنبه ۲۱ آبان ماه از مقابل سالن تطهير بهشت سكينه كرج آغاز ميشود.