• 1404 يکشنبه 18 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6185 -
  • 1404 يکشنبه 18 آبان

روسیه برای جلوگیری از افول صنعت نفت خود از چه استراتژی‌اي پیروی می‌کند؟

دوئل انرژی

تاتیانا میترووا٭

سرگئی واکولنکو٭٭

ترجمه نوشین محجوب

 با درنظر گرفتن تاثیرات فراوان جنگ اوکراین بر اقتصاد روسیه، کمتر کسی گمان می‌کرد که کمبود سوخت یکی از تاثیرات این رویارویی باشد. به هر حال، روسیه کشوری غنی از نفت است که زیرساخت‌های انرژی آن از خطوط مقدم دور است؛ در بیشتر دوران جنگ، این اوکراین بوده است، نه روسیه که شبکه انرژی‌اش در خط آتش بوده است. با این حال، از ماه آگوست، زمانی که اوکراین یک کمپین هماهنگ برای حمله به پالایشگاه‌های نفت در اعماق روسیه را آغاز کرد، کمبود سوخت روس‌ها را به خود مشغول کرده است. تا اواخر اکتبر، پهپادهای اوکراینی حداقل یک بار بیش از نیمی از ۳۸ پالایشگاه اصلی روسیه را هدف قرار داده بودند. در نتیجه، روسیه از فرآوری حدود 4/5 میلیون بشکه نفت در روز در ماه جولاي به فرآوری تقریبا ۵ میلیون بشکه در روز در ماه سپتامبر رسید. قطع تولید در مناطق مختلف گسترش یافت و برخی پمپ‌بنزین‌های روسیه شروع به جیره‌بندی سوخت کردند. تا اواخر اکتبر، حملات اضافی، از‌جمله در پالایشگاه‌های ریازان و ساراتوف، دامنه عملیات اوکراین را بیشتر برجسته کرد.با چنین نتایجی، ممکن است وسوسه‌انگیز باشد که نتیجه‌گیری کنیم اوکراین در آستانه فروپاشی صنعت نفت روسیه است. اما این‌‌طور نیست. با وجود خسارات جدی که این حملات وارد می‌کنند، بعید است که این حملات در کوتاه‌مدت عزم مسکو را تغییر دهند. در حال حاضر، بخش پالایشگاهی روسیه هنوز به دلیل ظرفیت مازاد قابل توجه خود به عنوان سومین سیستم پالایشگاهی بزرگ جهان و توانایی آن در تعمیر سریع واحدهای آسیب‌دیده، از مقاومت کافی برخوردار است. دولت روسیه همچنین ابزارهای متنوعی دارد که می‌تواند برای حفظ تعادل نسبی از آنها استفاده کند. علاوه بر این، برای اوکراین، این خطر نیز وجود دارد که این کمپین باعث شود مسکو حملات خود را به زیرساخت‌ها و سیستم‌های انرژی اوکراین افزایش دهد، زیرا این کشور وارد چهارمین زمستان جنگ می‌شود، اما حملات به پالایشگاه‌ها -اگر بتوانند با سرعت فعلی ادامه یابند- می‌توانند اثرات گسترده‌ای در درازمدت داشته باشند. از آنجایی که مقاومت روسیه بی‌وقفه آزمایش می‌شود، به تدریج فرسوده می‌شود. اگرچه واحدهای مورد استفاده برای تقطیر نفت خام را می‌توان پس از هر حمله نسبتا به راحتی تعمیر کرد، اما پس از چرخه‌های مکرر گرمایش و سرمایش ناشی از حملات، این سازه ها فرسوده می‌شوند. از منظری دیگر با افزایش وابستگی صنعت نفت روسیه به مداخلات دولت برای مدیریت بحران، بخش انرژی به بخش دولتی تبدیل شده و کارایی کمتری خواهد داشت. در حقیقت، آسیب واقعی ناشی از عملیات اوکراین، تجمعی و نهادی است، نه فیزیکی. روسیه حتی با وجود تلاش‌ها برای حفظ ثبات خود درکوتاه‌مدت، بر شتاب زوال بلندمدت خود نظارت دارد.

تهدید جمعی

با این وجود، برجسته‌ترین علت این کمبودها، تغییر چشمگیر در قابلیت‌های حملات پهپادی دوربرد اوکراین بوده است. در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، اوکراین به ندرت تلاش کرد تا زیرساخت‌های انرژی را در اعماق روسیه هدف قرار دهد و وقتی کمپین حملات هوایی‌اش را آغاز کرد، پالایشگاه یکسانی را به‌طور مکرر هدف قرار نداد. در طول این دوره، تنها چند پالایشگاه در فاصله ۲۵۰ مایلی از قلمرو تحت کنترل اوکراین به ‌طور منظم مورد حمله قرار گرفتند. اکنون، حملات اوکراین می‌تواند تا تیومن در سیبری - ۱۳۶۰ مایل دورتر - اهداف را هدف قرار دهد. از همین رو اوکراین به‌ طور مکرر پالایشگاه‌های زیادی را در سراسر غرب روسیه هدف قرار داده است. پالایشگاه ولگوگراد، یک کارخانه بزرگ با ظرفیت 300 هزار بشکه در روز را درنظر بگیرید. این پالایشگاه در عرض دو ماه حداقل پنج بار مورد حمله قرار گرفته است و آخرین حمله تنها چند روز پس از آن رخ داد که تعمیرات این سازه توسط روسیه این پالایشگاه را دوباره به خط تولید بازگرداند. اگرچه این حملات مکرر نمی‌توانند یک پالایشگاه را نابود کنند، اما می‌توانند آن را دايما نیازمند تعمیر نگه دارند و زنجیره‌های تامین قطعات یدکی را که از قبل به دلیل تحریم‌ها محدود شده‌اند، تحت فشار قرار دهند. به ویژه از ماه آگوست، حملات پهپادهای اوکراینی تا حدی به لطف اطلاعات ایالات‌متحده موفق‌تر شده‌اند. اوکراین اکنون هم ظرفیت و هم اعتماد به نفس لازم را دارد تا به ‌طور منظم حملات پهپادی گسترده را به اهداف مختلف در سراسر روسیه انجام دهد و با موفقیت پدافند هوایی روسیه را در هم بشکند. اثرات این حملات همچنین با نحوه سازماندهی سیستم پالایشگاه‌های روسیه تشدید شده است. برنامه‌ریزی دوران شوروی، پالایشگاه‌های منطقه‌ای دوقطبی ایجاد کرد. یک یا دو پالایشگاه مسوول خدمت‌رسانی به یک منطقه وسیع (معمولا متشکل از چندین استان و میلیون‌ها نفر جمعیت) هستند؛ وقتی یکی از آنها از کار می‌افتد، کمبود به سرعت در مناطق مجاور احساس می‌شود. این بدان معناست که یک حمله موفقیت‌آمیز اوکراین می‌تواند کمبودی را برای یک منطقه وسیع ایجاد کند که روسیه مجبور خواهد شد آن را از طریق راه‌آهن از صدها مایل دورتر تامین کند. از منظری دیگر اگر پالایشگاه‌های همسایه به ‌طور همزمان مورد حمله قرار گیرند، این مشکلات تشدید شده و همواره به سرعت افزایش می‌یابند.

مرگ با هزار برش

با این حال، تاثیر واقعی حملات اوکراین احتمالا در درازمدت آشکار خواهد شد. همانند سایر جنبه‌های جنگ، نبرد بر سر زیرساخت‌های انرژی تنها با یک جنگ فرسایشی دقیق و حساب‌شده می‌تواند پیروز شود. هیچ حمله‌ا‌ی سیستم را از بین نمی‌برد، اما یک کمپین پایدار و با سرعت بالا احتمال خرابی‌های پی‌درپی، تعمیرات طولانی‌تر و از دست رفتن ظرفیت را افزایش می‌دهد. مگر اینکه مسکو در عرصه تدافعی و دفاع ضدپهپاد به موفقیتی دست یابد، چیزی که هیچ یک از طرفین از زمان آغاز جنگ تمام‌عیار به آن دست نیافته‌اند، تلاش‌های اوکراین همچنان به وارد کردن خسارت متمرکز خواهد شد. از این نظر، نتیجه کلی به مجموعه‌ای از متغیرهای متفاوت بستگی خواهد داشت. این متغیرها شامل این موارد می‌شوند: روسیه با چه سرعتی می‌تواند پالایشگاه‌ها را تعمیر کند؛ یک واحد چند بار می‌تواند تعمیر شود تا نیاز به تعویض داشته باشد؛ تعداد پهپادهای مورد نیاز برای غلبه بر پدافند هوایی و اینکه اوکراین چه تعداد پهپاد می‌تواند مستقر کند و برای چه مدت. جنگ پهپادی یک بازی اعداد است. در هر عملیات مشخص، اکثر پهپادهای مهاجم سرنگون می‌شوند. هدف آنها اشباع سیستم پدافند هوایی است؛ برای اینکه یک حمله موثر باشد، باید ده‌ها، شاید صدها پهپاد پرتاب شوند که هر کدام حداقل ۱۱۰ پوند بار مفید حمل کنند. موثرترین حملات شامل حمله به چندین واحد پالایشگاهی در یک کارخانه است و باید به همان کارخانه‌ها بارها حمله شود تا آسیب‌های ناشی از حملات قبلی جبران شود. ادامه یک کمپین موفق علیه پالایشگاه‌ها نیازمند هزاران پهپاد در هفته است که طی چند ماه ادامه یابد. این بازی‌ای است که در آن مهاجم برتری دارد. همان‌طور که اوکراین مجبور شده است از شهرها و زیرساخت‌های خود در برابر بمباران روسیه محافظت کند، روسیه نیز نمی‌تواند پوشش کافی برای همه اهداف پالایشگاهی فراهم کند و باید انتخاب کند که از کدام یک محافظت کند. تغییر پوشش هوایی از یک سایت به سایت دیگر در فواصل طولانی زمان می‌برد. در همین حال، مهاجم می‌تواند اهداف را به دلخواه تغییر دهد. اگرچه سیستم‌های دفاعی روسیه نتوانسته‌اند مانع حملات شوند، اما این کشور شروع به ایجاد تغییرات دیگری کرده است. به عنوان مثال، پالایشگاه‌ها در حال اضافه کردن توری‌های هوایی و محافظ‌های دست‌ساز هستند. چنین اقداماتی ممکن است ابتدایی به نظر برسند، اما حتی انحرافات کوچک در مسیر یک پهپاد می‌تواند تفاوت بین یک فرورفتگی و یک آتش‌سوزی فاجعه‌بار باشد.

رویارویی در عرصه انرژی

به‌طور متناقضی، کارزاراوکراین علیه تاسیسات نفتی روسیه از درس‌های کارزار روسیه علیه زیرساخت‌های اوکراین الهام گرفته شده است. در مراحل اولیه جنگ، روسیه زیرساخت‌های انرژی اوکراین را هدف قرار داده است، با هدف مختل کردن اقتصاد اوکراین و درهم شکستن روحیه مردم. در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، اوکراین به سختی توانست با سرعتی که حملات و هزینه های روسیه به آن وارد کرده بود، خسارات وارده را جبران کند. اکنون، با افزایش ظرفیت‌های تهاجمی روسیه، این رقابت به یک رقابت غیرقابل برد تبدیل شده است.در ماه مارس، ولودیمیر زلنسکی، ريیس‌جمهور اوکراین تلاش کرد روسیه را متقاعد کند که با توقف حملات هوایی علیه زیرساخت‌های انرژی موافقت کند،  اما بی‌فایده بود. از این نظر، حمله به پالایشگاه‌ها تا حدودی نوعی بازدارندگی و تاحدودی نوعی تلافی‌جویی است. این حمله به دنبال تحمیل هزینه‌هایی به روسیه است؛ کشوری که مدت‌هاست  جنگ را بر اوکراین تحمیل کرده است. از منظر تيوری، این امر می‌تواند منجر به توقف دوجانبه غیررسمی حملات انرژی شود، زیرا این حملات برای هر دو طرف هزینه بالایی دارد. اما تاکنون، نتیجه فقط تشدید تنش بوده است. برای اوکراین، حمله به پالایشگاه‌ها نیز روشی بسیار موثر جهت هدف قرار دادن روسیه است. حمله به خطوط لوله، تاسیسات ذخیره‌سازی سوخت و راه‌آهن اثرات گذراتری داشته است: آنها عموما می‌توانند ظرف چند روز به بهره‌برداری بازگردند. اما پالایشگاه‌ها، با تجهیزات بزرگ و پیچیده خود، همچنان آسیب‌پذیرتر و از نظر نمادین، اهداف بالقوه‌تری هستند.

کاهش توان تاب‌آوری روس‌ها

در هفته‌های اخیر، اوکراین با تلاش‌های چندجانبه‌تر، کارزار خود برای مختل کردن صادرات نفت روسیه را تقویت کرده است. اوکراین اکنون به‌طور معمول به ایستگاه‌های پمپاژ خطوط لوله‌ای که به خروجی‌های صادراتی منتهی می‌شوند، حمله می‌کند. همچنین دامنه حملات خود به اشخاص ثالث درگیر در تجارت انرژی روسیه را گسترش داده است. به عنوان مثال، در ۲ نوامبر، پهپادهای اوکراینی به بندر توآپس روسیه در دریای سیاه حمله کردند و به یک نفتکش ترکیه‌ای آسیب رساندند. همچنین چندین حادثه خرابکاری علیه کشتی‌های غیرروسی حامل نفت خام روسیه رخ داده  که احتمالا ناشی از مین‌های صدفی بوده، اگرچه کی‌يف مسوولیت این موارد را برعهده نگرفته است. اوکراین حتی ایستگاه‌های پمپاژ، ترمینال و دفاتر نووروسیسک کنسرسیوم خط لوله خزر - که به صادرات نفت تولید شده در قزاقستان از طریق دریای سیاه کمک می‌کند - را با پهپادهای هوایی و آبی مورد حمله قرار داده است. چنین عملیاتی هدف دوگانه‌ای دارد. از نظر نظامی، هدف آنها تحمیل هزینه‌ها و عدم اطمینان بر لجستیک صادرات روسیه است. از نظر استراتژیک، هدف آنها منصرف کردن اشخاص ثالث - مالکان کشتی، بیمه‌گران و بازرگانان - از تجارت با روسیه است. اما روسیه نیز به نوبه خود اهداف دیگری را یافته است. تا سال ۲۰۲۵، اوکراین گاز روسیه را به خریداران اروپایی ترانزیت می‌کرد و به عنوان بخشی غیررسمی از این توافق، روسیه از حمله به تولید و خطوط لوله گاز اوکراین خودداری می‌کرد. اکنون این ترتیب لغو شده است و در ماه اکتبر، روسیه مجموعه‌ای از حملات گسترده پهپادی و موشکی را آغاز کرد که ۶۰درصد از تولید گاز داخلی اوکراین را در یک دوره حیاتی پیش از زمستان از کار انداخت.

ثبات به هر قیمتی

تا اواخر سپتامبر امسال، حملات اوکراین میزان تولید پالایشگاه‌های روسیه را تقریبا ده درصد کاهش داده بود. با این حال تاکنون به‌‌رغم شدت این حملات، روسیه توانسته است تاثیر آن را عمدتا محلی و موقت نگه دارد. کمبود سوخت و افزایش قیمت خرده‌فروشی تا حد زیادی به مناطق خاصی - عمدتا جنوب روسیه، شرق دور کشور و کریمه - محدود شده است. کرملین با اعمال ممنوعیت‌های موقت صادرات بنزین و محدودیت‌های جزيی در مورد گازويیل به این وضعیت واکنش نشان داد. همچنین مسیر عرضه را تغییر داد و از ذخایر بهره‌برداری کرد.این اقدامات هزینه‌ای در بر دارد. هر لایه جدید از مداخله یا کنترل دولت، تسلط دولت بر این بخش را تشدید می‌کند. در حال حاضر، حاشیه‌های ثابت، سیستم‌های سهمیه‌بندی و احکام اضطراری، محیط عملیاتی صنعت نفت را تعریف می‌کنند. به عنوان مثال، کرملین با صدور چندین حکم اجرایی موقت و دستورات وزارت انرژی که تحویل بنزین و گازويیل برای بخش‌های کشاورزی، حمل‌ونقل عمومی و نیازهای دفاعی را در اولویت قرار می‌داد، به کمبود سوخت در ماه سپتامبر پاسخ داد؛ قیمت سوخت عمده‌فروشی و خرده‌فروشی را در چندین منطقه محدود کرد و صادرات بنزین و برخی ترکیبات گازويیل را برای تثبیت بازار داخلی به ‌طور موقت به حالت تعلیق درآورد. هر چه دولت بیشتر مداخله کند، شرکت‌ها انگیزه کمتری برای افزایش عرضه به بازار داخلی خواهند داشت. اگرچه ممکن است از هرج‌ومرج فوری جلوگیری کنند، اما این اقدامات، سازگاری بلندمدت بخش نفت را تضعیف می‌کنند.

یکی از غیرمنتظره‌ترین اثرات تعطیلی پالایشگاه‌های روسیه، تاثیر آنها بر صادرات است. وقتی روسیه ظرفیت پالایش خود را از دست می‌دهد، باید صادرات فرآورده‌های نفتی خود را کاهش دهد. با این حال، می‌تواند بخش زیادی از درآمد از دست رفته را صرفا با صادرات نفت خامی که در غیر این صورت در روسیه پالایش می‌شد، جبران کند. برای دولت، این موضوع اهمیت چندانی ندارد، زیرا مالیات نفت را در سر چاه جمع‌آوری می‌کند. با این حال، برای شرکت‌ها، ضرر ناشی از فروش نفت خام با قیمت پایین به جای فرآورده‌های نفتی پالایش‌شده می‌تواند به ۱۰ دلار به ازای هر بشکه یا یا میزان بیشتری برسد. علاوه بر این، در ۲۳ اکتبر، ایالات‌متحده تحریم‌های جدیدی را علیه شرکت‌های کلیدی نفتی روسیه، ازجمله لوک‌اویل و روسنفت اعمال کرد. این اقدامات احتمالا فشار موقت بر صادرات نفت خام روسیه وارد و فشار بر بخش نفت این کشور را تشدید می‌کند.

مسکو بر سر دوراهی

مسکو با یک دوراهی روبه‌رو است. از یک‌سو، قیمت بالای بنزین تقاضا را کاهش داده و بازار را به تعادل می‌رساند. ازسوی دیگر، دولت متعهد شده است که قیمت سوخت را ثابت نگه دارد و در صورت لزوم مداخله کند. چنین مداخلاتی پرهزینه هستند و تقاضا را به ‌طور مصنوعی بالا نگه می‌دارند، اما عدم انجام آنها خطر کاهش رتبه‌بندی محبوبیت و از بین رفتن اعتماد عمومی به ثبات روسیه را به همراه دارد. در حال حاضر، روسیه مازاد و ظرفیت تعمیر کافی برای سرپا نگه داشتن سیستم را حفظ کرده است. با این حال، انباشت خسارات و اثرات مدیریت دولتی سختگیرانه، کارایی و انعطاف‌پذیری را از بین می‌برد. حتی اگر اوکراین نتواند صنعت نفت را نابود کند، می‌تواند مسکو را به انجام بده‌بستان‌های پرهزینه وادار کند. روسیه باید تصمیم بگیرد که آیا از پالایشگاه‌های خود دفاع کند یا کارخانه‌های تسلیحاتی خود؛ آیا صادرات را در اولویت قرار دهد یا عرضه داخلی؛ آیا منابع را برای تعمیر پالایشگاه‌ها در اسرع وقت اختصاص دهد یا از آن منابع در جای دیگری استفاده کند. هر یک از این دوراهی‌ها، گزینه‌های سیاستگذاری را محدود می‌کند. تاکنون، واکنش مسکو به بحران عرضه به طرز چشمگیری ثابت بوده است: مهار، کنترل و جبران. کرملین مصمم است از کمبودهای مشهودی که می‌تواند اعتماد عمومی را تضعیف کند، جلوگیری کند، اما ابزارهایی که به آنها متکی است -ممنوعیت صادرات، حاشیه سود ثابت، یارانه‌ها- این بخش را در رکود گرفتار می‌کند. پالایشگاه‌های روسیه اکنون باید با استقلال کمی در بازار فعالیت کنند؛ بسیاری از آنها تصمیمات سرمایه‌گذاری را «تا پس از جنگ» به تعویق می‌اندازند. پالایشگاه‌ها هنوز در حال فعالیت هستند، اما با تعمیرات به تعویق افتاده، تعمیرات اضطراری عجولانه و انبوهی از مسائل ایمنی و بهره‌وری. نتیجه فروپاشی نیست، بلکه تخریب آرام است.

ترکش‌های کنترل دولتی 

سه متغیر در سرنوشت بلندمدت صنعت نفت روسیه تفاوت ایجاد خواهند کرد؛ اولین متغیر، سرعت حمله اوکراین است - اینکه آیا کی‌يف می‌تواند تعداد، میزان بار مفید و فراوانی حملات پهپادی را حفظ یا افزایش دهد یا خیر. ظرفیت تعمیر پالایشگاه‌هایی که در روسیه هدف قرار گرفته‌اندیا سرعت بازیابی واحدهای آسیب‌دیده و اینکه آیا کمبود قطعات یدکی الزام‌آور می‌شود یا خیر، به همان اندازه مهم است. درنهایت، متغیر سوم، قیمت نفت و سیاست اوپک پلاس است: به عنوان مثال، کاهش قیمت‌ها، توانایی روسیه را برای حفظ همزمان یارانه‌ها و هزینه‌های نظامی آزمایش می‌کند.اگر ظرفیت پالایش روسیه بیشتر محدود شود، این کشور می‌تواند به استانداردهای پایین‌تر کیفیت سوخت روی آورد و عرضه بنزین مشتق از نفتا و گازويیل با گوگرد بالا را افزایش دهد. چنین اقداماتی می‌تواند به کاهش کمبودها به قیمت کیفیت هوا و طول عمر موتور کمک کند. دولت همچنین روی کمک بلاروس حساب و به ‌طور بالقوه تا ۳۰درصد از نیازهای بنزین روسیه را تامین می‌کند، اما این اصلاحات فقط می‌توانند اثرات بلندمدت بحران قریب‌الوقوع نفت را کاهش دهند، نه اینکه آن را از بین ببرند. کی‌يف نمی‌تواند یک شبه صنعت نفت روسیه را نابود کند، اما با مجبور کردن مسکو به مقابله مداوم با آتش - چه خاموش کردن آتش‌سوزی‌های واقعی پالایشگاه‌ها و چه جلوگیری از یک آتش‌سوزی اقتصادی درجه دو - این حملات تضمین می‌کند که روسیه برای حفظ ثبات باید هزینه بیشتری بپردازد. در حال حاضر، پالایشگاه‌ها به فعالیت خود ادامه خواهند داد، پمپ‌ها به کار خود ادامه خواهند داد و صادرات ادامه خواهد یافت - اما با افزایش هزینه‌ها، کاهش حاشیه سود و کاهش ظرفیت بازیابی پس از حمله. آنچه مبارزات انتخاباتی اوکراین را در مورد روسیه آشکار کرده، در واقع یک آسیب‌پذیری عمیق‌تر است: یک ابرقدرت انرژی که قدرت آن در زیرساخت‌هایی نهفته است که دهه‌ها پیش ساخته شده‌اند، از طریق بداهه‌پردازی حفظ شده‌اند و به جای نوآوری، با دستور حفظ شده‌اند. درنهایت، پالایشگاه‌های روسیه به احتمال زیاد زیر بار شوک‌های مکرر و تصلب نهادی فرسوده خواهند شد - استعاره‌ای آرام اما گویا برای خود اقتصاد جنگی روسیه.

٭ پژوهشگر جهانی در مرکز سیاست انرژی جهانی در دانشگاه کلمبیا 

٭٭ پژوهشگر ارشد مرکز اوراسیای روسیه در موسسه کارنگی 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون