سطرهايي به ياد داود پيرنيا
مردي از تبار ادب و موسيقي
بابك بختياري
سخن از مرد سياست، مرد ادب و موسيقى و يك بدعتگذار به تمام معنا در تاريخ و فرهنگ ايران زمين است. داود پيرنيا مردي كه با مديريت خود آثاري را رقم زد كه امروز پشتوانه تاريخ موسيقي ايران است. مرحوم پيرنيا در سن جواني به كلاس استاد ابوالحسن صبا رفت و ويلن را نزد او آموخت چنانكه تا رديفهاي صبا پيش رفته بود. جالب است اينجا اشاره كنم كه نواري از نوازندگي داود پيرنيا دارم كه مربوط است به هفتمين شب درگذشت صبا كه با صحبتهايي آغاز ميشود در باب آموختهها و حقي كه صبا بر گردن او در موسيقي دارد. پيرنيا بعد از اين صحبتها، زنگ شتر صبا را كه رديف دوم ويلن اوست به ياد استادش مينوازد. داود پيرنيا در جواني پيانو هم آموخته بود و بر اين ساز با شيوه ايراني تسلط داشت همه و همه مقدماتي بود كه بعد دوران مسووليتهاي اداري و معاونت نخستوزير طرح برنامه گلها را با مشورت استاد نظاموفا به مرحله اجرا گذاشت. سال ۱۳۳۴ با شروع عيد نوروز ضبط گلهاي جاويدان با صداي بنان، عبدالعلي وزيري و روحبخش آغاز شد. كمكم برنامه برگ سبز را با رنگ و بوي اعتقادي و مذهبي با صداي سيدجواد ذبيحي ضبط كرد كه اوايل در آن اصلا از ساز استفاده نميشد اما بعدها خوانندگان مختلف ديگر به جرگه برگ سبز با همراهي ساز هم پيوستند.
برنامهاي كه با ابياتي از عطار آغاز ميشد. برنامه گلهاي جاويدان اصليترين و قويترين بخش مجموعه برنامه گلهاست و زمان آن 45 دقيقه بود و ۱۵۷ برنامه به يادگار مانده است. اين مجموعه ابتدا يك شاعر را معرفي ميكند و چند بخش آواز با چند تكنواز در دستگاههاي مختلف اجرا ميشد. در اين برنامه پيرنيا و رهي معيري اصليترين نويسندگان متون هستند اما از بزرگاني چون لطفعلي صورتگر، علي دستي و ضياءالدين سجادي به صورت تخصصي استفاده شده است. پيرنيا در گلهاي جاويدان گمنامترين شاعران مانند شمس مغربي، اثيرالدين اخسيكتي، اصفي هروي، هلالي جغتايي، شاه قاسم انوار، اشرف، محمودخان صبا و... را معرفي كرده است و از آن زمان كمكم ديوان اشعار اين بزرگان با تحقيق و بررسي اديباني مانند سعيد نفيسي و... به چاپ رسيد كه در واقع از خدمات ارزنده پيرنيا محسوب ميشود، چراكه به نوعي او اين نياز را در ميان مردم به وجود آورد.
برنامه گلهاي رنگارنگ هم نيم ساعت بود با همراهي اركستر گلها به رهبري و تنظيم روحالله خالقي و جواد معروفي كه آثار آهنگسازان مختلف در آن ضبط شده است. پيرنيا ابتدا به بازسازي و بازنگري آثار پيشينيان مانند شيدا و عارف قزويني توجه داشت كه اين امر به مدد عمهاش كه با نت آشنا بود و پيانو مينواخت و نت اين آثار را نوشته بود با رهبري خالقي ضبط شد. بعد از آن آثار آهنگسازان مختلف ازجمله مرتضي محجوبي، مهدي خالدي، پرويز ياحقي، همايون خرم، علي تجويدي و... همچنين ترانهسرايان مطرح بعد از رهي معيري، مرحوم نواب صفا، معيني كرمانشاهي، بيژن ترقي، تورج نگهبان، كريم فكور، بهادر يگانه، منيره طاها و... بودند.
برنامه يك شاخه گل هم يك ربع زمان داشت. بخش كوتاهي معرفي شاعر گاه همراه با اجراي يك اثر. گلهاي صحرايي هم ويژه موسيقي فولكلور يا محلي بود كه بخشهايي با صداي دكتر عفيفي با عنوان هنري انوشه يا ناصر مسعودي ضبط ميشد.
در شور و مشورت گلها استادانی مانند نظاموفا، استاد همايي، صادق سرمد، حسين مسرور كه با مرحوم پيرنيا دوستي نزديك داشتند، دخيل بودند و مرتب با شنيدن برنامههاي مختلف به او پيشنهاد و مشورت ميدادند حتي گاهي سر ضبط برنامه هم حضور داشتند. آقاي بيژن فرازي شوهر خواهر استاد پرويز ياحقي، معاون و دستيار داود پيرنيا بود و بسياري از اين آثار با نظارت او ضبط شده است.
مرحوم پيرنيا در آبان ماه سال ۱۳۴۵ استعفا داد بعد از آن به مدت دو سال رهي مديريت برنامه گلها را با معاونت محمد ميرنقيبي به عهده داشت و بعد از فوت رهي مديريت اين برنامه به پژمان بختياري سپرده شد تا اوايل دهه پنجاه كه اين برنامه با دگرگوني اساسي مواجه شد و از اساس و بنيان تغيير كرد و البته به گواه بسياري ديگر هرگز آن گلهايي كه پيرنيا در گلستان موسيقي ايران پرورانده بود، نشد. داود پيرنيا در مصاحبهاي 8 ماه بعد از رفتنش از راديو در تيرماه سال ۱۳۴۶ در مجله سپيد و سياه در جواب سوال كه بعد از رفتن شما آيا ديگر برنامه گلها را شنيده يا نه، پاسخ داده بود: «بله. حدود 10 برنامه و بهترينش در اين مدت گلهاي۴۲۰ بود. در چهارگاه كه آهنگي بود از پرويز ياحقي كه ترانهسرا و خواننده هم حق مطلب را كامل ادا كرده بودند.» يكي ديگر از نكات قابل بحث در مورد حساسيت مرحوم پيرنيا در گلها انتخاب اشعار و كلام برنامه و بود كه اجازه دخالت به كسي نميداد. او با نظرخواهي از خواننده درباره اشعار با درنظر گرفتن حالت و فضا، كلام را با گوينده موردنظرش ضبط ميكرد. خانمها روشنك، آذر پژوهش و فيروزه اميرمعز شاخصترين گويندگان اشعار متن برنامه بودند.
نكته ديگر انتخاب تكنوازان همراه با خوانندگان به ويژه در برنامه گلهاي جاويدان حتي يكي از شرايط اجراي برنامه در گلها به نوعي صاحبسبك بودن، بود. اينكه نوازنده، آهنگساز يا خواننده حرفي مستقل براى گفتن داشته باشند. بارها از استاد پرويز ياحقي شنيدم كه ميگفت: «اگر پيرنيا نبود و گلها از راديو پخش نميشد ما هيچ کدام چنين برنامههايي نميتوانستيم ضبط كنيم.» روحش شاد و يادش گرامي.