با جامعه پس از جنگ
به باور من، هدف جنگ، تنها ايران و مردم ايران بودند. من قصدم از بيان اين نكات پرداختن مستقيم به جنگ اخير نيست؛ بلكه ميخواهم به موضوع مردم جوامع برگردم، مردمي كه هدف اصلي اين جنگ بودند. پايتخت با بيش از دوازده ميليون جمعيت، مخاطب مستقيم اين حملات بود. در تحليلهاي داخلي و خارجي كه درباره علل ناكامي متجاوز ارايه شد، همگي بر يك نكته تاكيد داشتند: تلاش براي برانگيختن شورشي مردم به هر شكل، رخ نداد. برعكس نوعي مليگرايي تازه -نه از نوع مليگرايي كلاسيك- در جامعه شكل گرفت. اين نوع مليگرايي امروز در ميان شهروندان، نيازمند مطالعه است كه من آن را مليگرايي متفاوت مينامم. با توجه به اين نكته كه اگر همانگونه كه در مواضع و رسانههاي رسمي اعلام ميشود هدف اين جنگ، مردم بودهاند، اين سوال مطرح ميشود كه پس از پايان جنگ، چه اقداماتي براي حفظ اين انسجام و مقاومت ذهني اتخاذ شده است؟ سياست اجتماعي مناسب براي ايرانيان به خصوص شهروندان تهران چگونه بايد باشد؟ آنچه قابل مشاهده است جريانهاي قوي در تلاش هستند با همان ابزار، همان روش و همان منطق گذشته -كه مبناي تحليل دشمن از مردم شده بود-حركت كنند. اين عده كماكان از هر مسير و بهانهاي كه شده به دنبال اقداماتي سلبي در مورد پوشش هستند كه هيج اثري نداشته و به تنش و تشنج جامعه ميانجامد. گاهي ميانديشم خيال اين افراد تا هزينهاي سنگين براي جامعه و نظام به وجود نيايد، راحت نميشود! اگر در اين جنگ، مقاومت ذهني مردم به اندازه مقاومت ارضي مهم بوده، ما امروز براي حفظ آن مقاومت ذهني چه كار كردهايم؟ به عنوان نمونه، در خصوص مساله اينترنت، در حالي كه ۸۵ درصد مردم ايران از فيلترشكن استفاده ميكنند، ناامني از پلتفرمهاي داخلي حتي بيشتر رخ داده است. اين چه سياستي است كه هم مردم را ناراضي ميكند و هم حافظ امنيت نيست؟ من به جد معتقدم ايران، تهران و شهرهاي پس از جنگ، بهطور قطع، سياست اجتماعي متفاوتي ميطلبند. ايران و تهران، نيازمند سياستهاي نوين هستند. علم مديريت بحران به ما ميآموزد با سياستهاي پيش از بحران، نميتوان با جامعه بحرانزده مواجه شد. علاوه بر آن، نيازمند سياستهاي اجتماعي متناسب، سياستهاي فرهنگي به دور از تنشزايي با اولويت حل مسائل زندگي روزمره مردم هستيم. اساسيترين اقدام، ايجاد آرامش در جامعه و اجتناب از هرگونه تنشآفريني، يك ضرورت است. بايد با همكاري نهاد علم، نهادهاي اجتماعي و همافزايي بين آنها در جستوجوي راهي براي برونرفت از مسائل باشيم. با نشان چشمانداز به دنبال افقگشايي باشيم. اين نياز جامعه است كه از ميان اين تلخيها، بايد روزنههايي باز كرد.