رقيب، رفيق، خانواده و ديگران
حسن لطفي
ظرفيت سانسهاي مختلف چهل و دومين جشنواره بينالمللي فيلم كوتاه تهران خيلي سريعتر از آنچه فكر ميكردم، پر شد. براي همين با آنكه نتوانستم بليتي رزرو كنم خوشحال شدم، چراكه فهميدم مخاطبان فيلم كوتاه كم نيست.
مخاطباني كه قطعا بيارتباط با فيلمهاي نمايش داده شده در جشنواره نيستند. اگر دستاندركار فيلمها نباشند، رفيقي هستند كه ميخواهند در نمايش فيلم دوستشان كنار او باشند يا رقيبي هستند كه فيلم خودشان در جشنواره نيست و ميروند تا ببينند چه چيزي در فيلم رقيب بوده كه توانسته نظر هيات انتخاب يا برگزاركنندگان جشنواره را جلب كند و فيلم برود توي ليست فيلمهاي انتخابي. بعد هم در اكثر مواقع به اين نتيجه برسند كه فيلم خودشان بهتر بوده و هيات انتخاب نميفهميده و چه و چه و چه! گاهي اوقات خانوادهها هم در ليست تماشاگران هستند (بيشتر جوانترها البته! خواهر، برادر، نامزد و...). ديگران هم ميآيند.
منظورم كساني است كه مستقيم و غيرمستقيم از فيلم كوتاه و جشنواره نان ميخورند. در بين اين ديگران اغلب اوقات جاي يكسري از نفراتي كه ميتوانند به فيلمسازان جوان روحيه بدهند يا زيربغلشان را بگيرند و كمكشان كنند، خالي است. منظورم بيشتر دانه درشتهاي سينما يا كساني است كه اگر تيزهوش باشند، ميتوانند نيروهاي آينده فيلمهايشان را در همين جشنوارهها پيدا كنند. هر چند مثل خيليها گمان ميكنم فيلم كوتاه سينماي مستقلي است و فيلمسازش نبايد به آن به چشم سكوي پرشي براي رسيدن به فيلم بلند سينمايي و سريال فكر كند، اما كساني كه چنين تفكري دارند و با هدف ساخت فيلم بلند، فيلم كوتاه ميسازند را درك ميكنم. به خاطر همين افراد هم شده، حضور آدمهاي اجرايي و دستاندركاران سينما (منظورم بيشتر تهيهكنندهها و عوامل حرفهاي سينماست، نه مديران مرتبط با سينما!) ميتواند اتفاق خوبي براي عوامل فيلمهاي كوتاه و سينماي حرفهاي باشد. تاريخ فيلم كوتاه پر از فيلمهايي است كه عواملش در نوع خود بينظير بودهاند.
خيليهاشان هم به مرور زمان وارد بدنه سينماي حرفهاي شدهاند (كيانوش عياري، مجيد قاريزاده، فريدون جيراني، مجيد برزگر، شهرام مكري، سعيد روستايي، هومن سيدي، ساعد نيكذات، مسعود امينيتهراني، حميد نجفي، پويان شعلهور و...) اما اگر كسي پي كشف استعداد و شناسايي نيروهاي توانمند باشد جشنوارهها مكان خوبي براي اين شناسايي و كشف است. اينطوري سينما هم به سمت بهتري ميرود. فيلمساز جواني كه رويايش ساخت فيلم حرفهايتر است هم زودتر به آرزويش ميرسد و حس بهتري پيدا ميكند و نياز نيست فيلمنامه و فيلمش را زير بغلش بزند و كفش آهنين به پا كند و دنبال سرابي برود كه او را به آب نميرساند. ميدانم پيشنهادم با شرايط فيلمسازي ايران منطبق نيست و كمي رويايي است، اما تحقق اين رويا غيرممكن نيست. دستاندركاران جشنواره هم ميتوانند به امكان تحققش كمك كنند. تهيهكنندگان داخلي و خارجي را دعوت كنند. برايشان امكانات حضور سهل و جذاب فراهم كنند و... ميدانم وظيفه جشنوارهها اين نيست (هر چند خيليهاشان شعار كشف استعداد ميدهند!) اما مگر فيلمسازان فيلم كوتاه جاي ديگري هم براي ديده شدن دارند؟