در سوگ ناصر تقوايي
فرياد در سكوت
اميد جوانبخت
دريغا كه اغلب بزرگاني كه در اواخر دهه چهل و دهه پنجاه با نبوغ و تلاش شخصيشان پايه گذار تحولي مهم در سينماي ايران شدند، عاقبت خوشي نيافتند و در يك قدرناشناسي عمومي تدريجي نشد آنچنانكه ميتوانستند بيافرينند. «شهيدثالث» گرفتار غربت و بيماري لاعلاج شد و در 54 سالگي درگذشت. «حاتمي» نيز در ميانسالي بيآنكه بتواند اغلب ايدههاي ايرانياش را به تصوير بكشد بيماري و مرگ گريبانش را گرفت. «كيارستمي» با آن همه احساس و نگاه متفاوت را، چند اشتباه پزشكي به سوي مرگ كشاند و «مهرجويي» با آن كارنامه پربار دوسال پيش دقيقا در چنين روزي با ضربات چاقو مظلومانه همآغوشِ خاك شد. «بيضايي» و «نادري» هم گرفتار غربت شدند تا بتوانند به دغدغههايشان بپردازند. «تقوايي» هر چند امروز درگذشت، اما دچار دقمرگي تدريجي شد.از آن زمان كه دو پروژه پياپياش «زنگي و رومي» و «چاي تلخ» بهرغم پيشتوليد و دورخيزش براي ساخت ناكام ماند و كسي هم پيگير آنها نشد، حساب كار دستش آمد و با احترام عطاي سينما را به لقايش بخشيد. او يكبار در جمعي ميگفت اگر به سينماي بيضايي علاقه داريد چرا تلاشي نميكنيد تا او بتواند فيلمي بسازد ...او اين حرف را در جمعي محدود و درباره بيضايي ميگفت، اما انتظار داشت پس از آن همه كار شريف و درخشان كساني پيدا شوند و براي كار كردن خود او هم آستين بالا بزنند كه كسي نبود و صدايش شنيده نشد و شرافت كناره گرفتن را به كلنجار رفتن با مسوولان مصلحتطلب و تهيهكنندگان سودجو و مميزان هميشه حاضر ترجيح داد.كار نكردن براي اعجوبهاي چون تقوايي حذف زودهنگام بود و قطع ارتباط تدريجياش با همه، كمكم راه بر فراموشي و مرگ هموار كرد. آن زمان كه توليد «زنگي و رومي» در ابتداي فيلمبرداري متوقف شد، واقعا آرزو داشتم نيرويي داشتم كه ميتوانستم پروژه را به جريان ميانداختم، اما متاسفانه دقت نظر و حساسيت تقوايي فراتر از توقعات تهيهكننده بود و نشد و بعدها نيز كساني كه ميتوانستند، نخواستند و حسرتي ماند براي سينماي ايران. در جايي از فيلم هميشه ماندگار «ناخدا خورشيد» مستر فرهان با اشاره به دست قطع شده ناخدا ميگويد: تك و تنها ميري روي دريا؟ ناخدا در جوابش ميگه: به اين نگاه نكن، نگاهت به اين يكي (دست) باشه... . خالق ناخدا هم هر چند فيلمهاي نساخته زيادي داشت، اما همان كارنامه جمع و جور ولي پربها و آبرومند، او را براي هميشه در سينماي ايران در جايگاهي رفيع و دستنيافتني قرار داده است.درگذشت تقوايي، روسياهي را براي كساني ميگذارد كه به هر شكل ميتوانستند قدمي در جهت شكلگيري آثار او بردارند و بنا به مصلحتي برنداشتند.