گردشگري در انتظار يك جرقه
هاني رستگاران
صنعت گردشگري، همواره يكي از مهمترين پلهاي ارتباطي فرهنگها و اقتصادها بوده است، اما امروز گردشگري ما در وضعيتي قرار دارد كه نيازمند جرقهاي تازه است؛ جرقهاي كه بتواند انرژي اين صنعت را پس از سالها ركود احيا كند و فرصتهاي فراوان اقتصادي و فرهنگي را دوباره به حركت درآورد. ركود كنوني، اگرچه چالشبرانگيز است، اما فرصتي نادر براي بازنگري در سياستها، اصلاح زيرساختها و آمادگي براي جهشي بزرگ است.
اقتصاد و قدرت خريد مردم يكي از مهمترين عوامل ركود فعلي گردشگري است. تورم و افزايش هزينه سفر باعث شده بسياري از خانوادهها و گردشگران داخلي از تجربه سفر محروم شوند. سفر امروز براي بسياري ديگر تبديل به يك انتخاب لوكس يا صرفهجويانه شده است و اين وضعيت چرخه اقتصادي گردشگري را كند ميكند و سرمايهگذاري در اين بخش را كاهش ميدهد. در كنار آن، زيرساختهاي ناكافي و گاه قديمي گردشگري مانعي جدي است. جادهها، فرودگاهها، هتلها و مراكز تفريحي نيازمند بازسازي و ارتقاي استانداردهاي بينالمللي هستند. جاذبههاي فرهنگي و طبيعي بدون مديريت مناسب، بازاريابي كارآمد و خدمات استاندارد، نميتوانند جايگاه واقعي خود را در ذهن گردشگران خارجي پيدا كنند و تصوير ملي را تقويت نمايند.
ناهماهنگي ميان نهادهاي دولتي و بخش خصوصي نيز به ركود دامن زده است. گردشگري حوزهاي چندبخشي است؛ از وزارتخانهها و سازمانهاي دولتي گرفته تا شهرداريها، رسانهها و فعالان بخش خصوصي. نبود هماهنگي و برنامهريزي يكپارچه، باعث ميشود طرحها نيمهكاره باقي بمانند و منابع انساني و مالي به درستي هدايت نشود. نتيجه اين ميشود كه گردشگر خارجي، تجربهاي ناقص و گاه نااميدكننده از مقصد دارد و رغبت او به سفر كاهش مييابد.
در سطح بينالمللي، محدوديتهاي سياسي و موانع ويزا نيز تاثير مستقيم بر گردشگري دارد. ناپايداري سياسي و مشكلات امنيتي، حتي در كشورهايي با جاذبههاي فراوان، گردشگران را به مقصدهاي امنتر هدايت ميكند. از اين منظر، توافقات بينالمللي ميتواند نقش تعيينكنندهاي در افزايش جريان گردشگري داشته باشد؛ توافقاتي كه ويزا را تسهيل كرده، پروازها را افزايش دهند و امكان همكاريهاي منطقهاي را فراهم آورند.
با وجود اين محدوديتها، افق روشن و قابل تحقق براي گردشگري وجود دارد. اين افق نيازمند يك «جرقه تحول» است؛ جرقهاي كه ميتواند با اصلاح زيرساختها، بازاريابي هوشمند، فرهنگسازي و بهرهگيري از فناوريهاي نوين شكل گيرد. بازسازي هتلها، ايجاد مراكز تفريحي و فرهنگي استاندارد، توسعه اكوتوريسم و گردشگري روستايي و ارتقاي خدمات راهنمايي و اطلاعرساني، تجربه گردشگري را متحول خواهد كرد. گردشگران امروز به اطلاعات دقيق، رزرو آسان و تجربه شخصيشده نياز دارند و كشورهايي كه بتوانند اين نيازها را پاسخ دهند، در بازار جهاني پيشتاز خواهند بود.
فرهنگسازي و معرفي ميراث فرهنگي، جاذبههاي طبيعي و آيينهاي بومي نيز ميتواند گردشگري را رونق دهد. رسانهها، شبكههاي اجتماعي و كمپينهاي ديجيتال ابزارهايي قدرتمند براي انتقال پيام و تصوير مثبت از مقصد هستند. گردشگري فرهنگي، يعني انتقال هويت، ارزشها و هنر يك ملت به ديگران، ميتواند تصويري مثبت از كشور ايجاد كند و زمينه دوستي و همگرايي ميان ملتها را فراهم نمايد.
همكاريهاي منطقهاي و توافقات بينالمللي، فرصت ديگري براي جرقه گردشگري است. ايجاد مسيرهاي گردشگري مشترك با كشورهاي همسايه، بستههاي سفر تركيبي و تبادل گردشگر، جريان سفر را افزايش ميدهد و درآمدزايي به همراه خواهد داشت. تجربه كشورهاي موفق نشان داده است كه توافقهاي منطقهاي، سهم بيشتري از بازار جهاني را نصيب آنها ميكند و همزمان فرهنگ و اقتصاد را ارتقا ميدهد.
اقتصاد گردشگري با رونق يافتن، فرصتهاي گستردهاي ايجاد ميكند؛ اشتغال مستقيم و غيرمستقيم، رونق صنايع كوچك و بزرگ، ارتقاي صنايع دستي و خدمات محلي و افزايش درآمدهاي مالياتي، بخشي از مزاياي آن است، اما گردشگري فرهنگي، تاثيري عميقتر دارد؛ زيرا گردشگر با فرهنگ، تاريخ و طبيعت مقصد آشنا ميشود و به ترويج تفاهم و تعامل ميان ملتها كمك ميكند. اين تجربه هم براي گردشگر و هم براي جامعه ميزبان ارزشمند است و موجب ارتقاي هويت ملي و احترام متقابل خواهد شد.
گردشگري همچنين ميتواند محركي براي پايداري محيطزيست باشد. اكوتوريسم و سفرهاي مسوولانه، ضمن حفاظت از منابع طبيعي، به گردشگران ميآموزد كه تجربه سفر بدون آسيب به محيطزيست ممكن است. اين فرهنگ حفاظت، نه تنها براي گردشگران، بلكه براي جامعه محلي نيز آموزنده است و موجب نهادينه شدن رفتارهاي مسوولانه در برابر محيطزيست ميشود.
رسيدن به اين چشمانداز، بدون سياستگذاري هوشمند و برنامهريزي بلندمدت ممكن نيست.
دولت، بخش خصوصي و جامعه محلي بايد با يكديگر همكاري كنند. حمايت از سرمايهگذاران، برنامههاي آموزشي براي فعالان گردشگري، استانداردسازي خدمات و ايجاد سازوكار نظارتي، ميتواند جهش سريع گردشگري را ممكن سازد. تثبيت امنيت، بهبود شرايط سفر و افزايش اعتماد گردشگران خارجي، پيششرط موفقيت هر برنامه توسعه گردشگري است.
گردشگري امروز در انتظار يك جرقه است؛ جرقهاي كه ميتواند تركيبي از اصلاحات داخلي و توافقات بينالمللي باشد. ركود كنوني، اگرچه محدوديتها و مشكلاتي ايجاد كرده، اما فرصتي طلايي براي بازنگري، اصلاح و سرمايهگذاري در آينده نيز فراهم كرده است. با توسعه زيرساختها، ارتقاي خدمات، فرهنگسازي و تعاملات منطقهاي، گردشگري ميتواند به موتور اقتصادي و فرهنگي كشور بدل شود و نقش تعيينكنندهاي در رشد اقتصادي، ترويج فرهنگ و ايجاد همگرايي بين ملتها ايفا كند.
زمان آن فرا رسيده است كه همه فعالان گردشگري، سياستگذاران و سرمايهگذاران، اين فرصت را غنيمت بشمارند و با نوآوري، تعامل بينالمللي و برنامهريزي هوشمند، جرقهاي ايجاد كنند كه گردشگري را از ركود كنوني به اوج شكوفايي برساند. جرقهاي كه نهتنها اقتصاد، بلكه هويت و فرهنگ ملي را نيز در مسير رشد و تعالي هدايت كند و تجربه سفر را به ياد ماندني، غني و با ارزش نمايد.
روزنامهنگار و پژوهشگر توسعه گردشگري