• 1404 دوشنبه 27 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6119 -
  • 1404 دوشنبه 27 مرداد

اينستاگرام و جابه‌جايي مرجعيت خبري

رسانه‌هايي كه توانستند با پوشش لحظه‌اي، بهره‌گيري از محتواي تصويري جذاب و روايت‌هاي احساسي، اين نياز را پاسخ دهند، موفق شدند عطش شكل‌گرفته را به تعامل و افزايش قابل‌توجه شمار دنبال‌كنندگان تبديل كنند. اين روند، نشانه‌اي آشكار از تغيير پارادايم مصرف خبر در جامعه ايراني است. تحليل اين رشد پرشتاب در رسانه‌هاي خبري فارسي‌زبان برون‌مرزي در اينستاگرام را مي‌توان در سه سطح تبيين كرد. در سطح رويداد، بحران‌هاي كوتاه‌مدت و پرتنش، مانند جنگ دوازده‌روزه، موجي از نياز به اطلاع‌رساني سريع، مستمر و همراه با محتواي تصويري ايجاد مي‌كنند و رسانه‌هايي كه با پوشش زنده، روايت‌پردازي احساسي و انتشار مداوم محتوا در چنين مقاطعي فعال باشند، بيشترين ظرفيت را براي جذب مخاطب جديد خواهند داشت. در سطح اعتماد، بخشي از افكار عمومي ـ به‌ويژه نسل جوان ـ نسبت به رسانه‌هاي داخلي بي‌اعتماد يا بي‌اعتنا شده‌اند و اين شكاف موجب شده حتي اخبار مهم داخلي نيز نتواند در اين گروه‌ها مرجعيت بيابد و كاربران به سوي منابع جايگزين، خصوصا رسانه‌هاي برون‌مرزي، گرايش پيدا كنند. در سطح فناوري و محتوا نيز، رسانه‌هاي برون‌مرزي با شناخت دقيق از الگوريتم اينستاگرام و رفتار كاربران، محتوايي كوتاه، بصري، احساسي و با قابليت بالاي اشتراك‌گذاري توليد مي‌كنند، در حالي كه بسياري از رسانه‌هاي داخلي همچنان با منطق پخش تلويزيوني يا قالب‌هاي سنتي خبرگزاري عمل مي‌كنند؛ رويكردي كه فاصله قابل‌توجهي با ريتم و زبان مسلط بر شبكه‌هاي اجتماعي دارد. ناتواني رسانه ملي و بخش عمده‌اي از رسانه‌هاي داخلي در تجربه رشدي مشابه، ناشي از كمبود چابكي سازماني، غلبه رويكرد تبليغاتي-ايدئولوژيك و فقدان استراتژي بومي براي شبكه‌هاي اجتماعي است. اين در حالي است كه بحران‌ها، به‌مثابه لحظات طلايي براي جلب اعتماد و توجه عمومي، نيازمند واكنش سريع، محتواي سازگار با قواعد پلتفرم و روايت‌گري همسو با انتظارات كاربر هستند؛ امري كه در رسانه‌هاي داخلي، يا با تأخير رخ مي‌دهد يا با قالبي صورت مي‌گيرد كه با زبان مخاطب شبكه‌هاي اجتماعي هم‌خواني ندارد. نسلي كه در فضاي رسانه‌اي پساتلويزيون پرورش يافته است، مرجعيت خبري خود را نه از قاب تلويزيون، بلكه از جريان بي‌پايان محتواي شبكه‌هاي اجتماعي، به‌ويژه فيد اينستاگرام، دريافت مي‌كند. اين جابه‌جايي مرجعيت خبري، به معناي انتقال قدرت برجسته‌سازي و هدايت افكار عمومي از رسانه‌هاي داخلي به پلتفرم‌هاي فراملي و رسانه‌هاي فارسي‌زبان مستقر در خارج از كشور است؛ تغييري كه در صورت استمرار، پيامدهايي همچون بيگانگي سياسي، كاهش سرمايه اجتماعي نهادهاي داخلي و دگرگوني هويت نسلي را به دنبال خواهد داشت.

براي مقابله با اين روند، چند اقدام كليدي ضرورت دارد. نخست، بازسازي سرمايه اعتماد عمومي، چرا كه بدون بازگرداندن اعتماد، هيچ سطحي از مهارت فني يا نوآوري محتوايي قادر به احياي مرجعيت رسانه‌هاي داخلي نخواهد بود. اين هدف تنها از مسير پذيرش نقد، شفافيت در فرآيند اطلاع‌رساني و تنوع در بازنمايي ديدگاه‌ها محقق مي‌شود. دوم، چابك‌سازي ساختار تحريريه‌ها و ارتقاي توانايي توليد محتواي فوري، چندرسانه‌اي و سازگار با منطق هر پلتفرم. سوم، سرمايه‌گذاري نظام‌مند در روايت‌گري ديجيتال، به‌گونه‌اي كه خبر در قالبي كوتاه، احساسي و قابل‌اشتراك‌گذاري ارايه شود، بي‌آنكه صحت و دقت را فداي جذابيت كند. و چهارم، بهره‌گيري از ظرفيت اينفلوئنسرهاي معتبر داخلي به عنوان حلقه‌هاي واسط ميان رسانه و مخاطب، با هدف بازآفريني اعتماد و افزايش ضريب نفوذ پيام‌هاي خبري. رشد شتابان رسانه‌هاي خبري فارسي‌زبان برون‌مرزي در اينستاگرام، زنگ هشدار جدي براي ساختار رسانه‌اي داخلي است. هنگامي كه بخش قابل‌توجهي از نسل جوان مرجعيت خبري خود را به اين منابع مي‌سپارد، كنترل روايت و برجسته‌سازي اخبار عملا از دايره نفوذ رسانه‌هاي داخلي خارج مي‌شود. استمرار اين روند، نه‌تنها اعتماد عمومي را بيش از پيش فرسوده مي‌كند، بلكه سرمايه اجتماعي نهادهاي داخلي را تضعيف كرده و در بلندمدت، ساختار هويت خبري نسل نو را دگرگون خواهد ساخت. اينستاگرام، با منطق الگوريتمي و قابليت انتشار آني، اين تغيير را تسريع بخشيده و رسانه‌هاي داخلي را با يكي از حياتي‌ترين چالش‌هاي تاريخ معاصر خود در عرصه مرجعيت و نفوذ خبري مواجه كرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون