«اعتماد» در گفتوگوي اختصاصي با نادر انتصار بررسي كرد
بازي جديد «بيبي» در واشنگتن
تلآويو خواهان تداوم حمايتهاي نظامي واشنگتن است
چراكه ظاهرا خواستههاي حداكثري امريكا مانع از حصول توافق با ايران خواهد شد
بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسراييل امروز دوشنبه در شرايطي راهي واشنگتن ميشود كه پيشتر ران درمر، ديپلمات ارشد اسراييلي و چهرهاي كه از او به عنوان «مغز متفكر نتانياهو» ياد ميشود، با مقامات امريكايي ديدار داشته و به گفته ناظران، محور اصلي اين رايزنيها، پرونده ايران بوده است. اين سفر همچنين درحالي انجام ميشود كه چه در جريان دوازده روز تجاوز نظامي اسراييل و امريكا به خاك كشورمان و چه اكنون، كه به واسطه آتشبس درگيريها متوقف شده، تحولات منطقهاي و مواضع متناقض واشنگتن و بهويژه شخص دونالد ترامپ، چشمانداز معادلات منطقهاي را در هالهاي از ابهام قرار داده است. همزمان پيش از رسانهاي شدن سفر نتانياهو، گزارشهايي درباره احتمال ديدار مقامهاي ايراني و امريكايي در اسلو منتشر شد؛ ادعايي كه تاكنون ازسوي مقامات رسمي ايران تاييد نشده است. با اين حال به گفته اسماعيل بقايي، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان، درهاي ديپلماسي بسته نيست و تماسهاي غيرمستقيمي ميان تهران و واشنگتن با وساطت عمان و قطر در جريان است. دونالد ترامپ نيز پيشتر مدعي شده بود كه استيو ويتكاف، نماينده ويژهاش در خاورميانه، در حال تماس با طرفهاي ايراني است. رييسجمهور امريكا همچنين ادعا كرده بود كه ايرانيها خواهان گفتوگو با ايالاتمتحده هستند! ترامپ همينطور روز جمعه در گفتوگو با خبرنگاران، ضمن تكرار اين مواضع، گفت ايران هنوز با بازرسي از تاسيسات هستهاي خود و كنار گذاشتن غنيسازي اورانيوم موافقت نكرده، اما به ادعايش، برنامه هستهاي ايران عقب رانده شده؛ هرچند ممكن است تهران آن را در مكان ديگري از نو بازتعريف كند. اين مواضع درحالي رسانهاي شد كه روابط ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي به دليل خروج بازرسان، به سطحي بيسابقه از تنشها رسيده است. با اين حال برخي مقامات كشورمان با تاكيد بر مفاد طرح تعليق همكاري ايران با آژانس، تاكيد كردند كه ايران همچنان در چارچوب انپيتي به تعهدات خود پايبند است. در همين راستا عباس عراقچي، وزير امور خارجه كشورمان تاكيد كرد كه ايران همچنان به معاهده عدم اشاعه و توافقنامه پادمان پايبند است و همكاري ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي به دلايل بديهي ايمني و امنيتي تعليق گرديده و صرفا از طريق شوراي عالي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران ساماندهي خواهد شد. با اين وجود، تروييكاي اروپايي همچنان تلاش دارند در چنين شرايطي، فعالسازي مكانيسم ماشه را به ابزاري براي افزايش فشار بر تهران بدل كنند. گزارهاي كه به باور گروهي از ناظران به نظر ميرسد ديگر نميتواند بسان قبل از آغاز تجاوز اسراييل به خاك كشورمان همچنان ابزار مهمي تلقي گردد. در اين ميان، تحركات برخي كشورهاي عربي بهويژه عربستانسعودي براي كاهش تنشها نيز قابلتوجه است. پيش از سفر نتانياهو، وزير دفاع عربستان در تماسي محرمانه با دونالد ترامپ درباره ايران رايزني داشت. به ادعاي گروهي از تحليلگران رياض، كه از آغاز درگيريها، حملات اسراييل را محكوم كرده، تلاش دارد در نقش ميانجي ميان تهران و واشنگتن ظاهر شود. در همين راستا، گمانهزنيهايي نيز درباره تغيير نقش ميانجيگري ميان ايران و امريكا مطرح شده تا جايي كه برخي معتقدند عمان نقش خود را يا به قطر واگذار كرده يا آن را با دوحه تقسيم كرده است. اين درحالي است كه پيشتر، مسكو نيز تمايل خود را براي ايفاي اين نقش ابراز كرده بود. گفتني است همزمان، رسانههاي غربي از نزديك شدن به توافق آتشبس ميان اسراييل و حماس خبر دادهاند. چنين ادعا شده است كه ايالاتمتحده توانسته حماس را براي پذيرش اين توافق متقاعد كند. گروهي از تحليلگران بر اين باورند كه ممكن است ميان آتشبس احتمالي اسراييل و حماس و سرنوشت تنشهاي ايران با اسراييل، رابطهاي معنادار وجود داشته باشد؛ رابطهاي كه ميتواند مسير آينده ديپلماسي ايران و امريكا را نيز تحتتاثير قرار دهد. به اين بهانه روزنامه اعتماد
در راستاي واكاوي سفر بنيامين نتانياهو به واشنگتن در شرايطي كه آتشبسي شكننده ميان تهران و تلآويو برقرار است با نادر انتصار استاد، برجسته و بازنشسته دانشگاه آلاباماي جنوبي و مقيم در اين ايالت گفتوگو كرده است. انتصار در گفتوگوي اختصاصي با «اعتماد» ضمن اشاره به اينكه سفر نتانياهو به واشنگتن با هدف تضمين ادامه حمايتهاي امريكا و باز نگه داشتن دست تلآويو براي تداوم اقدام نظامي صورت گرفته است همزمان تاكيد كرد كه به نظر ميرسد مذاكرات احتمالي ايران و امريكا در اسلو فاقد چشمانداز واقعي مثبتي است، چراكه خواستههاي واشنگتن همچنان حداكثري است و سياست مهار ايران، چه ازسوي اسراييل و چه امريكا، ادامه خواهد داشت. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
نادر انتصار در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب اهداف سفر نتانياهو به واشنگتن و همزمان گمانهزنيها در باب ازسرگيري رايزنيها گفت: هدف اصلي نتانياهو از سفر به واشنگتن، (هرچند نميتوان به شكلي دقيق پيشبيني كرد)، احتمالا مشخص كردن گام بعدي تلآويو در قبال ايران است. او طبق معمول در تلاش است تا فشارهاي لازم را، چه از طريق برخي نهادهاي عضو كابينه ترامپ و چه از طريق كنگره امريكا كه اكنون تقريبا ۹۹درصد آن طرفدار اسراييل هستند اعمال كرده و ادامه دهد تا دست اسراييل براي اقدام عليه ايران بازتر شود؛ بهطوريكه اگر اسراييل براي حمله دوباره به ايران خيز بردارد، بتواند آن را ادامه دهد.
به باور انتصار همانطور كه پيشتر نيز گفته شده اسراييل بدون كمك امريكا قادر به حمله گسترده به ايران نيست؛ چراكه كوچكتر از آن است كه بتواند حملات عظيمي را آغاز كند و ادامه دهد. بنابراين هدف اصلي از اين سفر، تضمين تداوم تامين منابع مالي و تسليحاتي اسراييل ازسوي امريكاست. حال اينكه ترامپ چه پاسخي خواهد داد، واقعا قابل پيشبيني نيست. براي همه روشن است كه او شخصيتي غيرقابل پيشبيني دارد؛ كسي كه تاحدودي رفتارها، ادعاها و حتي فحاشيهايش را ميتوان با يك شعبان بيمخ در ورژن بينالمللي مقايسه كرد. با اين تفاوت كه شعبان بيمخ فقط براي ايران خطرناك بود، اما ترامپ براي جهان تهديد محسوب ميشود. به گفته انتصار با اين همه پيشبيني اينكه ترامپ چه خواهد كرد، كار بيهودهاي است.
انتصار در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در راستاي احتمال ازسرگيري مذاكرات ميان ايران و امريكا و همچنين چرايي انتخاب اسلو به عنوان ميزبان گفتوگوهاي احتمالي تاكيد كرد: به نظر من انتخاب اسلو پيشنهاد ايالاتمتحده است. البته هنوز نميتوان با قطعيت گفت كه چنين ملاقاتي ميان مقامات ايراني و امريكايي در اين شهر انجام خواهد شد، اما به هر حال صحبتهايي شده است.
به گفته انتصار از طرفي اسلو يك كشور اروپايي است و البته چندان درگير مسائل فني پرونده ايران نبوده است. در عين حال، كشوري است كه به امريكا بسيار نزديك است و دولت حاكم بر اين كشور در بسياري موارد با دولت ترامپ هماهنگيهاي پنهاني و پشتپرده داشته است. اگر دقت كرده باشيم، ترامپ به بسياري از كشورها فحاشي و توهين كرده، اما هرگز نروژ را هدف قرار نداده است. بهنظر من دليل اين امر آن است كه نروژ از ديد امريكا كشوري مطمئنتر براي انجام چنين گفتوگوهايي تلقي ميشود.
انتصار در ادامه به «اعتماد» گفت: اينكه ايران گفتوگو در اسلو را پذيرفته يا نه، به نظرم از منظر مقامهاي تهران اهميت زيادي ندارد آنچه اهميت دارد، محتواي مذاكره است. از نتيجه احتمالي آن هم نميتوان با اطمينان سخن گفت. به باور اين تحليلگر مسائل خاورميانه همانطور كه پيشتر گفته شده ما همچنان نميدانيم ايران دقيقا در رايزنيهاي احتمالي چه ميخواهد. طرف امريكايي گهگاه خواستههاي خود را مطرح ميكرد، اما از طرف ايران هدف دقيقا مشخص چيست. هنوز هم نميدانيم چه صحبتهايي بين دو طرف رد و بدل شده است.
انتصار همچنين در گفتوگو با «اعتماد» خاطرنشان كرد: به نظر ميرسد تنها مطالبه روشن ايران اين است كه امريكا بپذيرد ايران حق داشته باشد ولو به صورت نمادين، سطح پاييني از غنيسازي صلحآميز را حفظ كند؛ نه آنقدر كه براي ساخت سلاح هستهاي مفيد باشد. همچنين همان حدود ۴۰۰ كيلو اورانيوم غنيشده نيز از ايران خارج شود، چيزي شبيه مدل برجام. به گفته اين استاد دانشگاه ايران همچنين ممكن است بخواهد كه امريكا بخشي از داراييهاي بلوكه شده ايران در بانكهاي قطر را آزاد كند. واقعيت اين است كه اين خواستهها بسيار حداقلي است اما در مقابل، ترامپ مطالبات حداكثري خود را بدون تغيير اعلام خواهد كرد. اين درحالي است كه پيشتر و در ميانه رايزنيها، اسراييل در حال برنامهريزي براي نحوه حمله به ايران بود و امريكا نيز آماده پيوستن به اين تجاوز بود و ايران غافلگير شد. اين را نبايد انكار كرد. انتصار در ادامه همچنين تاكيد كرد: اگر مذاكرات جديدي بخواهد آغاز شود، نميدانم قرار است درباره چه چيزي گفتوگو شود. به باورم بهتر است ايران رسما اعلام كند كه گفتوگو درباره مساله هستهاي به پايان رسيده، زيرا شما ادعا كرديد كه تاسيسات هستهاي ايران را نابود كردهايد. حالا در مورد چه چيزي ميخواهيد مذاكره كنيد؟ ديگر موضوعي باقي نمانده است. به گفته اين تحليلگر مسائل خاورميانه البته اگر ايران انتظار دارد كه در اين مذاكرات تحريمها لغو شود، به نظر من اين خواسته محتمل نيست. حتي يك درصد هم شانس لغو تحريمها وجود ندارد. اگر هم قرار باشد اتفاقي بيفتد، نهايت انتظار بايد اين باشد كه بخشي از داراييهاي ايران آنهم با شروط سخت و پيچيده آزاد شود. از همين رو به نظر ميرسد به رايزنيهاي پيش رو و احتمالي نميتوان اميد داشت.
انتصار در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» در باب رابطه معنادار آتشبس ميان اسراييل و حماس و تمركز تلآويو بر ايران پاسخ داد: به باورم، هدف كلي اسراييل اين است كه تمامي كشورهاي رقيب يا آنهايي را كه ممكن است در آينده بهنوعي رقيب تلآويو در منطقه قلمداد شوند، به شدت تضعيف شوند. اين هدف نهايي اسراييل است و براي رسيدن به آن نيز برنامهريزي كرده و از همين رو استراتژي تهاجمياش را ادامه خواهد داد؛ چه آتشبسي با حماس اعلام شود، چه نشود، اين موضوع تغييري در راهبرد كلي اسراييل ايجاد نخواهد كرد.
انتصار در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» خاطرنشان كرد: نكته ديگري كه بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه اگر قرار باشد دوباره درباره مسائل هستهاي صحبت شود، ايران بايد بر موضوع برنامه هستهاي اسراييل و خطرات آن براي منطقه تمركز كند. ايران بايد اعلام كند كه تنها موضوعي كه درباره آن حاضر به گفتوگو است، همين مساله است. به اعتقاد من تهران بايد هرگونه گفتوگو با امريكا و حتي اروپا را بر محور خطر تسليحات هستهاي اسراييل در منطقه، بهويژه براي ايران، متمركز كند.
اين تحليلگر مسائل خاورميانه در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» درباب آثار تنشها ميان تهران و نهاد پادماني بر رايزنيهاي احتمالي ايران و امريكا تاكيد كرد: مسالهاي كه در رابطه ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي وجود دارد، بيش از آنكه به شخص رافائل گروسي و اقدامات يا ادعاهاي او مربوط باشد، به ساختار و ماهيت روابط ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي بازميگردد. به نظر من، اگر فرد ديگري هم بهجاي آقاي گروسي در راس نهاد پادماني قرار داشت، همين روند را دنبال ميكرد. مساله اصلي اين است كه سالهاست ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي يك بازي ديپلماتيك شبيه موش و گربه در جريان است.
به باور انتصار آژانس بر مواضع خود پافشاري ميكند و همچنان مدعي است كه ميخواهد بداند ايران در ۲۵ سال پيش چه اقداماتي براي ساخت سلاح هستهاي انجام داده است؛ چراكه هنوز اعتماد كافي به تهران ندارد. در مقابل، ايران بارها تاكيد كرده كه اطلاعات لازم را دراختيار اين نهاد قرار داده و حتي در چارچوب برجام، بسياري از اين مسائل حل و فصل شده است.
انتصار درباره تصويب طرح تعليق همكاري ايران با نهاد پادماني نيز خاطرنشان كرد: واقعيت اين است كه ايران يا هر كشور ديگري كه عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي است و تا حدي به اين نهاد متعهد است، نميتواند به راحتي بگويد اين تعهدات را ديگر اجرا نميكند، حتي اگر پارلمان داخلي مصوبهاي در اين خصوص داشته باشد، چراكه ساختار حقوقي آژانس به كشورها اجازه نميدهد به صورت يكجانبه بخشي از تعهدات را ناديده بگيرند يا فقط برخي شرايط را اجرا كنند. به گفته اين كارشناس مسائل خاورميانه نكته مبهم و مهم اينجاست كه آيا ايران واقعا ميخواهد عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي باقي بماند يا نه؟ منتقدان داخلي ميگويند كه عضويت ايران در آژانس هيچ دستاورد مثبتي نداشته است. با اين حال، بهنظر ميرسد كه ايران همچنان تصميم دارد در اين نهاد باقي بماند. اگر چنين است، ايران ناگزير است از نظر حقوقي و فني، به تعهدات خود پايبند بماند، چراكه نميشود عضو آژانس بود، اما برخي وظايف را معلق كرد يا بهدلخواه اجرا نكرد.
اين استاد دانشگاه در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» در راستاي ارزيابي عملكرد تروييكاي اروپايي در قبال برنامه هستهاي ايران بعد از دوازده روز جنگ ايران و اسراييل و تلاش اين گروه از بازيگران جهت فعالسازي مكانيسم ماشه تاكيد كرد: اين ساز و كار تنها در مدت زمان معيني ممكن بود به عنوان يك اهرم فشار ازسوي تروييكاي اروپايي عليه ايران مورد استفاده قرار گيرد. اما با تحولات اخير، بهويژه در پي بمبارانهاي گسترده و همچنين بيعملي مطلق غرب در قبال تعهداتي كه در برجام به ايران داده شده بود، اين سازوكار عملا قدرت و اثرگذاري خود را از دست داده است.
به گفته انتصار به واقع، كشورهاي غربي نهتنها هيچيك از وعدههاي خود در چارچوب برجام را اجرايي نكردند، بلكه به صورت روزانه و پيوسته تحريمهاي جديدي عليه ايران وضع كردند. بنابراين، حتي اگر مكانيسم ماشه مجددا فعال شود، در عمل صرفا چند تحريم جديد به فهرست قبلي اضافه خواهد شد و تغييري در وضعيت كلي ايجاد نميكند. ايران هماكنون تحت شديدترين تحريمها قرار دارد و در صورت فعال نشدن مكانيسم ماشه نيز، همچنان تحريمها به شكلهاي مختلف ادامه خواهد داشت. لذا چه اين مكانيسم فعال شود و چه نشود، تحريمها برقرار خواهند ماند و روند اعمال فشار ادامه خواهد يافت.
اين استاد دانشگاه همچنين در ادامه به «اعتماد» گفت: از نگاه من، تهديد فعالسازي مكانيسم ماشه بيشتر تلاشي ازسوي اروپا براي نشان دادن اين است كه آنها همچنان در معادلات ديپلماتيك و مذاكرات احتمالي نقش دارند و نميتوان آنها را ناديده گرفت.
انتصار در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» مبني بر تحليل نقشآفريني اعراب حوزه خليجفارس بالاخص سعوديها در راستاي كاستن از سطح تنشها خاطرنشان كرد: نسبت به نقشآفريني كشورهاي عربي در تحولات اخير چندان خوشبين نيستم. نه به اين معنا كه اين كشورها نميخواهند تنشها ميان ايران و اسراييل كاهش پيدا كند، بلكه به اين دليل كه اسراييل خود تمايلي به كاهش تنش ندارد. اهداف راهبردي اسراييل را نبايد ناديده گرفت. اسراييل سالهاست كه نه فقط در قبال ايران، بلكه نسبت به كل منطقه، هدفي روشن دارد و آن اينكه به عنوان هژمون كامل منطقه باقي بماند و قدرتش از ساير كشورها بيشتر باشد. به گفته انتصار تلآويو اين سياست را بهطور مداوم پيگيري كرده، بدون آنكه حاضر به گفتوگو، چانهزني يا كاهش مطالباتش باشد. بهنظر من، اين مسير همچنان ادامه خواهد يافت. نميگويم اين بازيگر درنهايت موفق خواهد شد، اما واقعيت اين است كه اين روند بيش از هفتاد سال است كه ادامه دارد و چشماندازي براي متوقف شدن آن نيز وجود ندارد.
اين تحليلگر مسائل خاورميانه در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب گمانهزنيها درباره ميانجيگر اصلي تماسهاي تهران و واشنگتن تاكيد كرد: به اعتقاد من، اگر مذاكرات ميان ايران و امريكا وارد مرحلهاي جديتر شود، بعيد نيست كه عمان بار ديگر به عنوان ميانجي فعال شود. ايران پيشتر نيز تجربههايي از ميانجيگري عمان و حتي قطر داشته است. اين مساله تازگي ندارد. قطر و عمان، دو كشور عربي حوزه خليجفارس، در يك دهه اخير به طور مكرر نقش واسطهگر را در ديدارهاي مخفيانه ميان مقامات ايراني و امريكايي ايفا كردهاند و اين روند احتمالا ادامه خواهد داشت. به گفته انتصار لذا اگر مسير مذاكرات دوباره گشوده شود، اين دو كشور همچنان نقشآفرين خواهند بود.
انتصار در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» در باب تاثير احتمالي رايزنيهاي محرمانه ميان ترامپ و پوتين و اين فرضيه ادعايي كه دو بازيگر در باب اوكراين و ايران تلاش دارند تا به توافقي متقابل دست يابند، گفت: تحقق هر رخدادي در عرصه روابط بينالملل ممكن است، اما بايد توجه داشت كه هيچيك از تحولات، در خلأ اتفاق نميافتد. حال نيز اگر گفته ميشود كه پوتين و ترامپ نشست محرمانه يا گفتوگوي تلفني داشتهاند و ممكن است زدوبندهايي در خاورميانه انجام شده باشد، اين موضوعات اگرچه با اهميت است، اما نبايد بزرگنمايي شود. به گفته انتصار از طرفي اوكراين براي روسيه به يك منطقه حياتي تبديل شده، اما خاورميانه چنين جايگاهي براي مسكو ندارد. اين كشور اكنون به يك قدرت درجهدوم در سطح جهاني تبديل شده است،
به گونهاي كه حتي در منطقه قفقاز نيز نميتواند براي تضاد منافعي كه با آذربايجان دارد راهحلي ارايه دهد. فارغ از آن روسيه حتي در قراردادهايي كه با ايران بسته، هيچگونه تعهد نظامي مشخص نكرده است. مقامات روسي بارها بهصراحت گفتهاند كه هيچگونه تضمين يا تعهد دفاعي براي ايران درنظر نگرفتهاند. انتصار در ادامه به «اعتماد» گفت: درباره چين نيز همينگونه است. برخي در ايران انتقاد كرده و ميگويند چرا پكن دخالت چنداني در تحولات منطقهاي نداشته است، اما بايد درك كرد كه حوزه حياتي چين در شرق آسيا، ازجمله تنگه تايوان و اطراف آن است، نه خاورميانه. چين حاضر نيست در جايي دور از مرزهايش و آنهم در برابر قدرتي مانند امريكا وارد منازعه شود. درست است كه جايگاه جهاني امريكا تضعيف شده، اما بودجه نظامي و حجم تسليحات اين كشور همچنان بيش از ده برابر رقباي اصلياش است. اين استاد بازنشسته در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» تاكيد كرد: برخي بر اين باورند كه چين بايد به خاطر نيازش به نفت ايران، نقش پررنگتري ايفا ميكرد، اما واقعيت اين است كه چين تنها حدود ۱۵درصد از نفت موردنياز خود را از ايران تامين ميكند؛ يعني ۸۵درصد باقيمانده از كشورهاي ديگر تامين ميشود. در مقابل، ايران بيش از ۹۰درصد صادرات نفت خود را به چين اختصاص داده است. از طرفي درخصوص قرارداد ۲۵ساله ايران و چين نيز بايد گفت كه اين توافق بههيچوجه به معناي واقعي كلمه استراتژيك نيست. به نظر من، كساني كه از اين توافق با عنوان استراتژيك ياد ميكنند، معناي دقيق اين واژه را در روابط بينالملل نميدانند.