منتظر چه تصميمي باشيم؟
پيشبيني معقول پيامدهاي آن، انعطافپذيري و مسووليتپذيري، اخلاقي و انساني بودن تصميم، درك درست از خود و موقعيت، همه و همه پيششرطهاي گرفتن يك تصميم درست فردي است. البته ما در بسياري از تصميمات خود همه اين مراحل را به صورت كلي رعايت ميكنيم، مگر در تصميمات مهم زندگي كه جزييات همه اينها را يكايك بررسي ميكنيم. ولي هنگامي كه از سطح فردي عبور ميكنيم و ميخواهيم در حوزه عمومي و سياسي تصميم بگيريم علاوه بر پيشفرضهاي فوق بايد به چند موضوع ديگر نيز توجه كنيم. در اين ميان تعيين سياست و تصميم براي جنگ و صلح و در سطوح كلان سياست، عاليترين تصميماتي هستند كه سياستمداران ميگيرند و بايد ويژگيهايي بيش از موارد گفته شده داشته باشند. اولين ويژگي تقدم خير عمومي بر منافع گروهي و فردي است. در واقع تصميم در حوزه سياست بايد معطوف به تأمين خير همگاني باشد. دومين ويژگي، لايهلايه بودن اين تصميمات است. هر تصميمي در هر حوزهاي اثرات مثبت و منفي در ساير حوزهها نيز دارد. سياستمداران نميتوانند تصميمات را ساده و خطي نگاه كنند و به حوزههاي ديگر بياعتنا باشند. تصميمات در حوزه عمومي داراي اثرات مستقيم و غيرمستقيم هستند و چه بسا اثرات غيرمستقيم آنها مهمتر از اثرات مستقيم آنها بر زندگي مردم باشد. يكي از مهمترين مسائل در تصميمات عمومي، توجه به ذينفعان و تعارض منافع است. سياستمداران حق ندارند در موضوعاتي كه ذينفع هستند، ورود كنند و تصميم بگيرند. مشروعيت تصميم سياسي ركن اساسي آن است. همچنين شفافيت آن را نميتوان كم كرد يا ناديده گرفت. نميتوان در حوزه عمومي و مسائل كلان تصميمات غيرشفاف گرفت به طوري كه مردم از آن بياطلاع باشند. در ادامه شفافيت، اقناع عمومي و اجماعسازي ويژگي ديگر اين نوع تصميمات است. تصميمي كه مورد اجماع عمومي باشد حتي اگر قدري ضعيف باشد به مراتب بهتر از تصميم خالصي است كه مردم آن را نپذيرند و قانع نشوند. در هر حال تصميمات سياسي عمومي مثل هر تصميمي ديگر بايد خالي از تناقض باشد. يك ويژگي مهم تصميمات سياسي وابستگي شديد آنها به زمان و مكان است. تصميم دائمي و غيرقابل تغيير نداريم. در اين تصميمات نتايج بلندمدت آن نيز در حد مقدور بايد مورد توجه قرار بگيرد، هر چند تضميني براي اين پيشبينيها نيست. يك ويژگي مهم اين تصميمات بازگشتپذيري آنها است. در عرصه عمومي نميتوان تصميمي گرفت كه مصداق مرغ يك پادار شود. بايد قابليت برگشتپذيري و تغيير در آن وجود داشته باشد و به محض مواجهه با مشكل و در صورت ضرورت اصلاح شود.حالا همه اينها را در نظر گرفتيم، آيا ميتوان تصميم درستي گرفت؟ پاسخ لزوما مثبت نيست. بايد درك دقيقي از خود و موقعيت خود و در صورت لزوم موضوع و طرف مقابل داشت. در واقع بايد برحسب موازنه قوا تصميم گرفت و مهمتر از اين بر مولفههاي قدرت خود تسلط داشت و مهار آن در دست باشد. اگر كسي ثروت فراواني دارد ولي نقدشوندگي آن كم است، اين به معناي قدرتمندي او نخواهد بود. با توجه به مجموعه نكات فوق به نظر ميرسد كه نبايد انتظار نامتعارفي از تصميمات سياسي محتمل داشته باشيم. تا رسيدن به حداقلي از شرايط براي گرفتن يك تصميم مطلوب راه درازي در پيش داريم ولي اميدواريم يك گام به پيش برداريم. حداقل از بيتصميمي بيرون آييم، البته تصميم خيلي بد نيز نگيريم. مسووليت شخص آقاي پزشكيان در اين زمينه غيرقابل انكار است.