• 1404 دوشنبه 9 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6081 -
  • 1404 دوشنبه 9 تير

روايت سي‌وششم: از مرو تا آخال

مرتضي ميرحسيني

شكست خوردند. شكست بدي هم خوردند. چهل هزار نفر، شايد هم كمي كمتر از اين عدد را به جنگ، به مرو بردند و بيشترشان را به كشتن دادند. مامور بودند كه ياغيان تركمان را عقب بزنند و به ضربه‌اي سنگين، امنيت را در مرزهاي خراسان تثبيت كنند. نتوانستند. از پس كاري كه مامورش شده بودند، برنيامدند. هم در تنبيه متجاوزان ناكام شدند و هم بهاي سنگيني براي اين ناكامي پرداختند. ناصرالدين‌شاه كه بعد از بركناري آقاخان نوري، عملا خودش رياست دولت را به دست داشت، فرماندهان نالايقي را به جنگ فرستاد. سپاه خراسان را با قواي كمكي به عمويش حمزه‌ميرزا حشمت‌الدوله سپرد و به او دستور داد اگر شد تا خيوه و اگر نشد، دست‌كم تا «مرو پيش برود و آشيانه اين دزدان صحراگرد را كه در اين اواخر اسباب زحمت فراوان براي دولت شده‌اند، تصرف كند.» عموي شاه در خراسان به قوام‌الدوله، وزير آن ايالت پيوست و پيشروي به سوي مرو را - به‌ظاهر با قدرت تمام - آغاز كرد. به پيروزي مطمئن بودند. اما ماجرا، متفاوت با محاسباتشان پيش رفت. به نوشته مستوفي «در استبداد همان‌طور كه پيشرفت‌هاي كوچك را بزرگ مي‌كنند و براي آن فتحنامه مي‌نويسند و مي‌خوانند، شكست‌هاي بزرگ را بالمره مسكوت گذاشته و مي‌گذرند. همه‌كس مي‌داند چه گذشته و چه خسارتي براي دولت حاصل شده است ولي هيچ‌كس حرفي از آن نمي‌زد و چيزي در اين زمينه شنيده نمي‌شود. به همين جهت در روزنامه‌هاي وقت و حتي كتاب‌هايي كه در تاريخ اين دوره نوشته شده است از اين شكست اسمي نيست. روزنامه‌نگار يا تاريخ‌نويس همين‌قدر متذكر مي‌شود كه حشمت‌الدوله و قوام‌الدوله از ايالت و وزارت خراسان احضار شدند و هيچ حرفي از قشوني كه براي فتح مرو رفته بود در ميان نيست. اما بقيه سربازان و سركردگان قشون كه به ولايت خود برگشتند جزييات اين شكست را كه جز سوءتدبير قوام‌الدوله، هيچ موجبي نداشته است براي همه‌كس روايت كرده‌اند.» گويا عموي شاه پشت سپاه اصلي ماند و وظيفه رساندن تداركات را به عهده گرفت. قوام‌الدوله به پيشروي ادامه داد، تركمان‌ها را عقب زد و به دنبالشان رفت با خودش فكر مي‌كرد كه فراريشان داده است و تعقيبشان مي‌كند. سپاه را از مسيري نادرست به صحرايي بي‌آب و سوزان كشاند، آنجا در تله تركمان‌ها گرفتار شد و جان چندهزار سرباز را تباه كرد. آنهايي كه جان به در برده بودند، توپ‌هاي جنگي را جا گذاشتند و به هر زحمتي كه بود به سرخس برگشتند (نخستين روزهاي پاييز 1239 خورشيدي) . «اين شكست براي ايران خيلي گران تمام شد و خانواده‌هاي زيادي عزادار شدند. كسري نفرات افواج (در سال‌هاي بعد) ... از همين شكست حاصل شد. دولت ايران بعد از اين جنگ ديگر به خيال لشكركشي نيفتاد و هر وقت تركمان‌ها در حدود ايران تاخت‌وتاز مي‌كردند، به تقريبي از آنها جلوگيري مي‌كرد. وقتي هم كه روس‌ها خيوه و بخارا را فتح كردند و تا مرو و عشق‌آباد حتي تا پشت سرخس جلو آمدند، دولت ايران نتوانست در اين اراضي از دست رفته ادعاي حقي كند. فقط به كنده‌شدن شر تركمان‌ها كه به زودي قدرت تاخت‌وتاز به حدود ايران را از دست مي‌دادند، قانع شد.» ناگفته نماند كه قاجارها در آن عمليات تهاجمي شكست خوردند، اما يورش بعدي تركمان‌ها را فروشكستند و حتي توپ‌هاي جنگي را كه به غنيمت داده بودند پس گرفتند. اما ناامني در مرزهاي خراسان باقي ماند. همچنين، روس‌ها با چند عمليات جنگي كه به تاريخ ما تا سال 1251 خورشيدي طول كشيد، بر سراسر تركستان مسلط شدند و بعد هم معاهده‌اي براي تثبيت جاي پاي خودشان در آن نواحي، به قاجارها پيشنهاد كردند. آن پيمان در روزهاي پاياني تابستان 1260 خورشيدي ميان‌ دو طرف امضا شد. قاجارها براي هميشه - و به نفع روسيه تزاري - از تركستان و ماوراءالنهر دست كشيدند و از روس‌ها قول گرفتند كه مرزهاي ايران در آن نواحي امن و آرام بماند. همزمان با اين تغيير و تحولات، انگليسي‌ها نيز شورشي بزرگ را در هند سركوب كردند و سراسر آن سرزمين را - كه پاكستان و بنگلادش امروزي هم در آن جاي مي‌گرفت - رسما مستعمره خودشان خواندند. افغانستان را هم بيشتر از قبل، زير سايه خودشان كشيدند. به اين ترتيب، حلقه محاصره دور ايران بازهم تنگ‌تر شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون