جنايي
محاكمه غيابي مردي كه بدهكار صاحبكارش را كشت
جواني كه در يك درگيري خونين مرتكب قتل شده و از كشور فرار كرده بود، به طور غيابي محاكمه شد. متهم كه شاگرد يك مغازه بود با فرد بدهكار به صاحبكارش درگير شد و او را با ضربه چاقو به قتل رساند. با گذشت 4 سال از حادثه با توجه به اينكه متهم از كشور فرار كرده و پليس موفق به دستگيري او نشده است، اولياي دم درخواست محاكمه او را كردند. سال 1400 بود كه ماموران پليس در جريان درگيري خونيني بين دو نفر قرار گرفتند. وقتي پليس به محل رسيد جسد غرق در خون مردي به نام امير روي زمين افتاده و عامل قتل كه جواني به نام كريم بود، متواري شده بود. جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و تحقيقات ماموران آغاز شد. خانواده امير گفتند درخواست قصاص دارند و حاضر به گذشت نيستند، اما نميدانند علت درگيري چه بوده است. آنها نه تنها از كريم شكايت كردند، بلكه از صاحبكار او به نام ياسر هم شكايت كردند.
ياسر به پليس گفت: «من از امير چك داشتم، چون پاس نشد چك را به كريم دادم و گفتم به مغازه امير برود و آن را تبديل به پول كند. وقتي كريم برگشت، گفت امير به او فحاشي كرده و پول را هم نداده است. فرداي آن روز امير آمد و در مغازه با كريم درگير شد. اول امير حمله كرد و بعد كريم او را زد. من در اين درگيري نقشي نداشتم.»
دادسرا براي اين مرد قرار منع تعقيب صادر كرد، چراكه دوربينهاي مداربسته هم نشان دادند درگيري بين امير و كريم بود و ياسر نقشي در آن نداشت. همچنين مشخص شد ابتدا امير به سمت كريم حمله كرد و بعد در يك لحظه كريم با ضربه چاقو امير را زد. درنهايت با توجه به اينكه كريم فراري شده بود ماموران موفق به جلب او نشدند و حدود دو هفته پيش پرونده اين مرد در شعبه 2 دادگاه كيفري استان تهران مورد رسيدگي قرار گرفت.
در جلسه رسيدگي اولياي دم گفتند درخواست قصاص دارند. وكيل اولياي دم گفت: «موكلان من فرزندشان را از دست دادند و با توجه به فراري بودن متهم بهشدت از اين ماجرا ناراحت هستند. متهم شرخري ميكرد و با توجه به اينكه امير نخواست با او طرف شود متهم با وارد كردن ضربه چاقو او را به قتل رساند.»
او در توضيح ماجرا گفت: «يك روز قبل از حادثه كريم يك چك را از صاحب مغازه گرفت و براي وصول به مغازه امير رفت. در آنجا با امير درگير شد. مغازهداران آنها را جدا كردند و بعد امير به كريم گفت من به تو بدهكار نيستم و بدهي من به ياسر است و با خودش هم تسويه ميكنم. فرداي آن روز امير براي صحبت به مغازه ياسر رفت كه كريم هم آنجا بود و به امير ضربه زد و او را به قتل رساند.»
در اين هنگام قاضي گفت: «آنطور كه دوربين مداربسته نشان ميدهد ابتدا امير به كريم حمله كرده است. هر چند كريم چاقو داشته، اما ضربات را امير به كريم زده است.»
وكيل اولياي دم گفت: «بله فيلم اين را نشان ميدهد، اما امير چاقو نداشت. ضمن اينكه كريم شرخري ميكرد و سابقهدار است.» در ادامه قاضي دستور داد سابقه متهم به صورت آنلاين بررسي شود، اما شكايتي كه نشان دهد او شرخري ميكرد، وجود نداشت و سابقه او درخصوص رانندگي بدون گواهينامه بود.
در ادامه وكيل اولياي دم گفت: «اين مساله را كسبه محل گفتهاند و از آنجايي كه نام كامل كريم را نميدانستند، نتوانستند شكايت دقيقي از او ارايه دهند. نكته اصلي ماجرا اين است كه كريم به كشور تركيه فرار كرده است. اولياي دم از دستگير نشدن او بسيار ناراحت هستند. خواهر كريم به اين كشور رفت و آمد ميكند و براي برادرش پول ميبرد. حتي به اينترپل هم اعلان قرمز شده، اما كريم دستگير نشده است. شايد اگر كريم دستگير ميشد اولياي دم حالشان بهتر بود. خواهر كريم تماس گرفته و درخواست رضايت كرده است. چرا بايد اولياي دم به كسي كه فرزندشان را كشته و فرار كرده رضايت بدهند.» سپس وكيل متهم گفت: «موكل من ابتدا از سوي امير مورد حمله قرار گرفت. او اگر مورد حمله قرار نميگرفت امير را نميزد. موكل من دفاع مشروع كرده است. شايد بتوان گفت در دفاع افراط كرده، اما ضربات مشت از سوي امير به سمت كريم رفته است.» در پايان قضات براي تصميمگيري وارد شور شدند.
مردي، پسرش را در حمايت از دخترش به قتل رساند
متهم يك سال قبل وقتي در خانه دخترش حضور داشت، پسرش را با چاقو زد و پسر جوان جانش را ازدست داد.
يك سال قبل پليس با تماس تلفني دختري جوان در جريان يك درگيري قرار گرفت. وقتي ماموران به محل رسيدند با جسم بيجان پسر 18 سالهاي به نام آرين روبهرو شدند. پدر آرين در محل قتل گفت قاتل پسرش است و به اين ترتيب بازداشت شد. آيدا، خواهر آرين كه درگيري در خانه او رخ داده بود، مورد بازجويي قرار گرفت و گفت: «پدرم از همسر دومش يك پسر داشت كه همان آرين بود. روز حادثه صداي درگيري شديدي از خانه مادرم شنيدم. به آنجا رفتم و ديدم آرين با مادرم درگير شده است. سعي كردم به مادرم كمك كنم كه آرين من را از خانه بيرون كرد. بعد از چند دقيقه صدا قطع شد.» زن جوان در ادامه گفت: «وقتي دوباره به خانه مادرم رفتم، او گفت آرين كارت بانكياش را برداشته و رفته است. برادرم اعتياد داشت. حتي يكبار من و شوهرم از او شكايت كرديم و خواستيم پليس بازداشتش كند. شب كه پدرم به خانه آمد، مادر آرين به او گفت چه اتفاقي افتاده است. حدود 12 شب بود كه آرين دوباره آمد. او در خانه من را زد. با چاقو و گوشتكوب حمله كرد تا من را بزند. پدرم از پشت سر آمد. يك چاقو دستش بود. من آرين را هل دادم تا نتواند من را بزند. وقتي دوباره حمله كرد، پدرم از پشت او را زد تا آسيبي به من وارد نكند.» پدر خانواده گفت: «آرين اعتياد داشت. او به دليل اينكه مواد ميكشيد، همه را خيلي اذيت ميكرد و بسيار عصبي بود. من براي نجات جان دخترم چنين كاري كردم.» بعد از پايان بازجوييها و صدور كيفرخواست پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد و متهم به زودي محاكمه ميشود.