به بهانه روز ملي فرش
حميد كارگر
بيستم خرداد «روز ملي فرش» است و مناسبتهاي تقويمي دستاويز خوبي هستند براي يادآوري و گرامي داشتن داشتهها. فرش دستباف هم از داشتههاي گرانسنگ سرزمين ماست و گرامي داشتنش حداقلترين كاري است كه ميشود كرد. حتما در اين روز مسوولان از فرش خواهند گفت و با عبارتهاي كليشهاي و پرطمطراق جملهسازي خواهند كرد. حتما بدون مطالعه درباره پيشينه و آينده اين هنر-صنعت، از اصلاح ساختار، رفع موانع توليدي و تجاري، تامين زيرساخت، فرهنگسازي و بسترسازي، ايجاد كميته و شورا و از آمارهاي اميدآفرين خبر خواهند داد. حتما براي اهالي فرش قصههاي تكراري خواهند گفت؛ توضيح واضحات و وعدههاي توخالي خواهند داد و كمي بعد يا در افقهاي دور و نزديك يا پشت درهاي بسته اتاقهايشان محو خواهند شد! جامعه فرش هم لابد در اين فكر خواهند بود كه چه خوب كه وعده ميدهند؛ حتي اگر لفاظي پوچ و نشخوار بيتحليل و كپي بدون انديشه باشد، چراكه حداقل ميفهميم ما را از ياد نبردهاند! حداقل ميدانند كه هستيم و بايد دل ما را خوش كنند! قرار است روز ملي فرش را گرامي بداريم در حالي كه صادرات فرش دستباف ايران به يكدهم متوسط دهههاي اخير تنزل يافته است؛ در شرايطي كه مدام از تعداد هنرمندان قاليباف كاسته ميشود و نسل جديد رغبتي به بافت قالي ندارد؛ در روزگاري كه اجراي قانون بيمه قاليبافي به عنوان بديهيترين و حداقليترين حمايت از قاليبافان با مشكل و چالش روبهرو است؛ در وضعيتي كه قطع مكرر برق فعاليت كارگاههاي رنگرزي، ريسندگي و بافت فرش را مختل ميكند؛ در ايامي كه تحريمها يقه صادرات فرش را گرفته و فرش ايراني به بزرگترين بازار وارداتي فرش دنيا -امريكا- راه ندارد؛ در موقعيتي كه تورم فزاينده به بالا رفتن قيمت تمامشده فرش منجر شده و توان رقابتي را از فرش ايراني سلب كرده است؛ در زمانهاي كه رسانه ملي كمترين تلاشي براي تبليغ و ترويج فرش دستباف ندارد؛ ... و در احوال دشوار و تنگناي معيشت قاليبافان كه زور ميزنند تا رويشان را سرخ نگه دارند و خودشان را سرپا! روز ملي فرش بر فرشبافان هنرمند و گمنام اين سرزمين مبارك.
كارشناس فرش