روياي بر باد رفته برزيل در دقيقه 90
تراژدي صنعت نفت و كاپيتان ريكاني
هفته پاياني ليگ آزادگان براي شهر آبادان و تيم ريشهدار صنعت نفت، فراتر از يك مسابقه فوتبال بود. روياي بازگشت به سطح اول فوتبال ايران پس از چند سال دوري، در گروی يك پيروزي حياتي مقابل آريو اسلامشهر در خانه اين تيم تهراني بود.
به گزارش «اعتماد» ورزشگاه غيراستاندارد و هواداراني كه با تمام وجود براي ديدن صعود تيم محبوبشان به ميدان آمده بودند فضاي عجيبي ساخته بود؛ همراه با هواداراني كه در طول فصل و چه در خانه و چه در خارج از خانه، يار دوازدهم تيمشان بودند.
بازي مقابل آريو اسلامشهر در ميان شور و هيجان وصفناپذير، لحظه به لحظه به پايان نزديك ميشد و نتيجه همچنان مساوي بود. نتيجهاي كه براي صنعت نفت كافي نبود؛ مخصوصا وقتي فهميدند كه پيكان رقيب مستقيمشان كامبك زده و دو بر يك از حريف پيش افتاده و اين بدان معنا بود كه پيكان به ليگ برتر ميرود و صنعت در ليگ يك ميماند.
درحالي كه عقربههاي ساعت به دقيقه ۹۰ نزديك ميشد و نفسها در سينه حبس شده بود، يك صحنه سرنوشتساز رخ داد. داور نقطه پنالتي را به سود صنعت نفت نشان داد؛ يك فرصت طلايي، در آخرين ثانيهها، براي رسيدن به بهشت ليگ برتر.
طبق روال و وعدههاي از پيش داده شده همه نگاهها به سمت طالب ريكاني چرخيد. كاپيتان متعصب و محبوب تيم، كسي كه سالها پيراهن زرد صنعت نفت را با عشق به تن كرده بود و بارها پيشنهادهاي وسوسهانگيز تيمهاي پايتختنشين را رد كرده بود تا در شهر و تيم محبوبش بماند. او پشت توپ ايستاد. فشار آن لحظه غيرقابل تصور بود؛ سرنوشت يك شهر به اين ضربه پنالتي گره خورده بود.
ريكاني ضربه را زد... و توپ از بالاي دروازه به بيرون رفت. سكوت سنگين ورزشگاه، فريادهاي نااميدي، اشكهاي هواداران و بازيكنان؛ روياي يك شهر در يك لحظه بر باد رفت. شوك ناشي از اين اتفاق براي طالب ريكاني غيرقابل تحمل بود. بازيكني كه تمام وجودش را براي اين تيم گذاشته بود حالا در كانون اين تراژدي قرار داشت. بازي تمام شد. پيكان به ليگ برتر رفت و برزيل ايران در زمينهاي اطراف تهران زمينگير شد.
اين پايان كار نبود. ناراحتي و عصبانيت طالب در رختكن به اوج رسيد. در اقدامي احساسي و ناشي از درد عميق، او با مشت شيشه رختكن را شكست و دستش آسيب ديد. اين حركت نشانهاي از عمق دردي بود كه كاپيتان متحمل شده بود. در واقع كاپيتان صنعت با خودزني به اتفاق هولناكي كه رقم خورده بود واكنش نشان داد.
اما نبايد فراموش كرد كه طالب ريكاني براي هواداران صنعت نفت فقط بازيكني نيست كه يك پنالتي را ازدست داده باشد. وفاداري او به پيراهن زرد آبادانيها بر كسي پوشيده نيست. او سالهاست كه نماد تعصب و ماندن در فوتبال ما است. هواداران زحمات و تعصب او را به خوبي به ياد دارند و قدردان هستند.
هدر دادن يك ضربه پنالتي در لحظات حساس، اتفاقي است كه ممكن است براي هر بازيكني رخ دهد حتي براي بزرگترين اسطورههاي فوتبال. رسانهها از بعد بازي به درستي اين پنالتي را با پنالتي از دست رفته باجو در جام جهاني 1994 مقايسه كردند. لحظهاي كه آسمان روي سر بوداي كوچك سقوط كرد. ضربه پنالتي او كه ميتوانست سرنوشت قهرماني را تغيير بدهد، به آسمان رفت تا دست لاجورديپوشان از جام كوتاه بماند.
اين اتفاق تلخ از باجو تا طالب، يادآوري ميكند كه فشار لحظات حساس ميتواند بر هر بازيكني فارغ از بزرگي نامش غلبه كند. اگرچه تلخي آن پنالتي ازدست رفته به راحتي فراموش نخواهد شد و حسرت صعود بر دل مردم آبادان ماند اما جايگاه طالب ريكاني در قلب هواداران صنعت نفت فراتر از نتيجه يك بازي است. فوتبال گاهي بيرحم است اما وفاداري و تعصب بازيكناني چون ريكاني چيزي است كه در حافظه فوتبال آبادان ماندگار خواهد ماند.
حالا صنعت نفت يك بازي حساس در نيمه نهايي جام حذفي مقابل استقلال دارد و پس از آن بايد خودش را براي حضور در فصل بعد ليگ يك آماده كند. فوتبال ادامه دارد و زندگي هم در جريان است.