«اعتماد» در گفتوگو با 3 فعال سياسي از تناقضات موجود در مورد غنيسازي گزارش ميدهد
بازي دوگانه امريكا
مهدي بيكاوغلي| تغييرات اخير در مواضع مقامات امريكايي در خصوص غنيسازي براي چيست؟ آيا اين تغييرات تاكتيكي است يا راهبردي؟ در شرايطي كه ايران از ابتدا اعلام كرده غنيسازي مطابق NPT را حق خود ميداند، چرا مقامات امريكايي يك چنين مواضعي را اتخاد كردهاند؟ اين پرسشها از روز يكشنبه و از زمان انتشار صحبتهاي ويتكاف درباره اينكه امريكا هيچ سطحي از غنيسازي را در مورد برنامه هستهاي ايران تحمل نميكند در افكار عمومي كشورمان مطرح شده است. پاسخ عراقچي، تختروانچي و ساير مردان ديپلماسي ايران نسبت به اين نوع اظهارات كاملا روشن است، اينكه مقامات امريكايي «هر چقدر تكرار كنند مواضع ما تغيير نميكند. به غنيسازي ادامه ميدهيم.» عراقچي تلويحا به اين واقعيت نيز اشاره كرده كه بدون به رسميت شناخته شدن غنيسازي مذاكرات بيمعناست. وزير خارجه ايران در عين حال اعلام كرده ايران آماده است به مجموعه نگرانيهاي طرف مقابل درخصوص غنيسازي پاسخ بدهد. در اين ميان اما گروهي از تحليلگران معتقدند اين نوع اظهارات را بايد ذيل سياستهاي اعلامي دولت امريكا دستهبندي كرد و صحبتهايي از اين دست كه ايران نبايد غنيسازي داشته باشد ارتباطي با سياستهاي اعمالي امريكا در مذاكرات دو جانبه ندارد. در واقع امريكاييها در مذاكرات چيزي ميگويند و به گونهاي عمل ميكنند اما در سطح رسانهها به گونهاي متفاوت صحبت ميكنند. بر اساس اين رويكرد تحليلي امریکا براي مقابله با فشارهاي داخلي دموكراتها، نئوكانها و لابيهاي اسراييلي، چارهاي جز اتخاذ رويكردهاي مخالف غنيسازي ندارند. اما در مذاكرات رسمي رويارويي مقامات ايراني اظهارات متفاوتي دارند. طيف ديگري از كارشناسان نيز اعلام ميكنند ترامپي كه در سفر به امريكا 4 تريليون دلار قرارداد همكاري امضا كرده، به دنبال تنشزايي نخواهد رفت و به گونهاي رفتار نميكند كه ايران ميز مذاكرات را ترك كند. مطابق اين ديدگاه، ترامپ به دنبال سنجش خطوط قرمز ايران براي كسب دستاوردهاي بيشتر است. «اعتماد» سراغ 3 تن از فعالان سياسي كشورمان رفته تا درباره لايههاي عميقتر اين نوع انتظارات مقامات امريكايي و واكنشي كه ايران بايد به آن نشان بدهد، گفتوگو كند. گرامي مقدم معتقد است ايران بايد با ارايه مشوقهاي سرمايهگذاري، آتش اشتياق ترامپ را براي رسيدن به توافقي پايدار شعلهور كند. او معتقد است، مشاركت ترامپ در طرحهاي اقتصادي ايران باعث ميشود ضمانت اجرايي توافق افزايش يافته و پايههاي درك متقابل مستحكمتر شود. نورانينژاد اما به اين واقعيت اشاره ميكند كه براي رديابي پالسهاي واقعي توافق بايد اظهارات مقامات امريكايي در مذاكرات دو جانبه را مدنظر قرار داد نه آنچه در رسانههاي عمومي بيان ميشود. نهايتا فلاحتپيشه به نياز بيشتر امريكا به توافق به نسبت ايران اشاره كرده و ميگويد امريكا از دست زدن به اقداماتي كه باعث ترك ميز مذاكرات توسط ايران ميشود، خودداري ميكند
اسماعيل گراميمقدم: غنيسازي مطابق NPT حق ايران است
اسماعيل گراميمقدم، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره برخي رويكردهاي پارادوكسيكال در مواضع طرف آمريكايي در خصوص غنيسازي ميگويد: «تا به امروز 4 دور مذاكرات سازنده و مثبت از هر دو طرف و خارج از آنچه در فضاي تبليغات، مخالفان توافق (اسراييل و ساير مخالفان) اعلام ميكنند، برگزار شده است. بالاخره دو طرف در هر مرحله از مذاكرات به تفاهمهايي دست پيدا كردهاند كه وارد دور بعدي شدهاند. در آستانه دور پنجم مذاكرات كه ويتكاف هم خبر آن را تاييد كرده، روشن است دو طرف به مراحل حساس و نهايي رسیدهاند. نبايد فراموش كرد، ترامپ به شدت از طرف دموكراتها، اسراييليها، نئوكانها و حتي برخي همحزبيهاي خود تحت فشار است كه به جاي مذاكره رويكردهاي تنشزا را انتخاب كند. اين دسته از مخالفان معتقدند اگر جنگ مقدور نيست، ترامپ حداقل ممنوعيت غنيسازي توسط ايران را روي ميز مذاكرات قرار بدهد! در سخنرانيهاي ترامپ به صورت مكرر تكرار شده كه ايران نبايد به سلاح هستهاي دست پيدا كند. او اعلام كرده، اجازه نميدهد ايرانيها به سلاح هستهاي دست پيدا كنند و ترامپ هرگز اصل مساله ممنوعيت غنيسازي را مطرح نكرده است. از سوي ديگر بايد ديد قوانين بينالمللي و پروتكلهاي جهاني در اين زمينه چه ميگويد؟ ايران به صورت اختياري NPT را پذيرفته است. ايران حق دارد مانند بسياري از كشورها در حد مصرف فني و مهندسي و كشاورزي داشته باشد و هيچ كس هم نميتواند مخالفت كند. هيچ قانوني هم نميتواند كشورها را از يك چنين حقي محروم سازد.» اين فعال سياسي اصلاحطلب يادآور ميشود: «اساسا طرح موضوع غنيسازي صفر درصدي بيمعناست. البته ممكن است امريكا بگويد در ميان بازرسان آژانس و نهادهاي بينالمللي، بازرسان امريكايي حضور داشته باشند. براي راستيآزمايي ايرادي ندارد و ممكن است ايران اين مساله را بپذيرد تا اعتماد طرف مقابل جلب شود. ايران بارها اعلام كرده به دنبال سلاح هستهاي نيست و حاضر است مطابق قانون در اين زمينه راستيآزمايي شود. امريكا بيش از 3 تريليون دلار قراردادهاي اقتصادي در خليجفارس بسته؛ طبيعي است كه امريكا با يك چنين قراردادهايي دست به اقدامات تنشزا و جنگ نميزند. معتقدم گزينه نظامي و تنش و جنگ فعلا رخت بربسته و تنها تهديد در دست امريكا، تحريمهاي ايران و مكانيسم ماشه از سوي اروپاييان است. توانمنديهاي نظامي كه در ايران وجود دارد، توان بازدارندگي كه در كشور وجود داشت، امريكاييها را به اين نتيجه رسانده كه كم هزينهترين و سريعترين راه، رسيدن به يك تفاهم است.» گراميمقدم با اشاره به اينكه نهايتا ايران غنيسازي خود را در حد مصارف فني و مهندسي، پزشكي و كشاورزي انجام ميدهد، ميگويد: «از سوي ديگر امريكاييها هم تحريمها را برداشته و در حوزههاي اقتصادي ايران سرمايهگذاري ميكنند. اگر زمينه سرمايهگذاري امريكا در ايران فراهم شود، تضامين مناسبي براي پايداري توافق شكل ميگيرد. اينكه بخواهيم بگوييم ايران غنيسازي را كنار بگذارد، با قوانين بينالمللي و NPT هماهنگي ندارد و در صورت فشار امريكا اعتبار اين نهاد از ميان ميرود. NPT و مانند يك كنفدراسيون ورزشي است كه كشورهاي مختلف عضو آن ميشوند و حقوقي را كسب ميكنند. ايران حق دارد كه در چارچوب NPT غنيسازي صلحآميز داشته باشد. در غير این صورت معتقدم هيچ تفاهمي ميان ايران و امریکا منعقد نميشود. اساسا مردم ايران زير بار ظلم و ستم نرفته و حاضر نخواهند شد از حق قانوني خود بگذرند. با اصرار امريكا درخصوص به صفر رساندن غنيسازي ايران متحد شده و مشاركت مردم در حمايت از دولت افزايش مييابد.»
گراميمقدم در پايان تاكيد ميكند: «البته فكر نميكنم كار به چنين مرحلهاي برسد. ايران و امريكا به توافق ميرسند و زمينههاي لازم براي افتتاح كنسولگري و سفارتخانههاي دو كشور فراهم ميشود. يكي از الزامات سرمايهگذاري امريكا در ايران اين است كه روابط كنسولي و سياسي ميان دو كشور برگزار شود. طبيعي است كه امريكا با توجه به فشارهاي داخلي برخي موارد را مطرح كند، اما سياستهاي اعلامي تفاوت دارد . ترامپ قطعا ميداند كه خطوط قرمز ايران شامل چه مواردي است.»
حسين نورانينژاد: امريكاييها آنچه بنا دارند در مذاكره بگويند را علني نميكنند
حسين نورانينژاد، قائممقام حزب اتحاد ملت در گفتوگو با «اعتماد» درباره اتخاذ برخي رويكردهاي متناقض از سوي مقامات امریكايي ميگويد: «تجربه نشان داده كه بين مصاحبهها و مواضع اعلامي با آنچه در مذاكرات مطرح ميشود و مواضع اعمالي، فاصله وجود دارد. در مواضع اعلامي، هر دو طرف سعي ميكنند تا هم با ديپلماسي عمومي، موضع خود را تقويت كنند و هم برخي موانع و مشكلات مربوط به مخالفان توافق و ملاحظهكاريهايي كه در سياست داخلي دارند را رتق و فتق كنند. اين به معناي آن نيست كه در مواضع اعلامي دروغ ميگويند، بلكه به اين معناست كه همه حقيقت و همه خطوط قرمز و همه انعطافهاي پيش بيني شده و همه آنچه بنا دارند در مذاكره بگويند را علني نميكنند.» نورانينژاد ادامه ميدهد: «لذا در مصاحبه امروز (يكشنبه) ويتكاف با ABC News اگر چه حرف از خط قرمز غنيسازي حتي در حد یک درصد بيان شده، اما اين قطعا همه حرف آنها نيست و در مذاكره هم قرار نيست كه توافق حول همه نظرات يك طرف آن باشد. لذا ميبينيم كه افكار عمومي هم با پختگي كه به دست آورده، مواجهه هيجاني و قطعي با اين مواضع ندارد و منتظر آن چيزي ميماند كه عملااز مذاكرات بيرون ميآيد و نه آنچه در رسانهها گفته ميشود. در واقع از مواضع اعلامي بايد مواضع واقعي هر طرفي را حدس زد و تحليل كرد، نه اينكه همان را نهايي دانست.» قائممقام حزب اتحاد ملت در پاسخ به پرسش «اعتماد» كه مقامات امریكايي از دل اتخاذ يك چنين مواضعي به دنبال چه هستند، ميگويد: «به بيان ديگر در مصاحبهها، علاوه بر ديپلماسي عمومي و اعمال فشار به طرف ديگر مذاكره يا آرام كردن فضاي داخلي، با نوعي خلاقيت در جملهسازي مواجهيم كه ظاهر قاطع و تبليغاتي به نفع جبهه خودي داشته باشد و در عين حال با آنچه در مذاكره رقم خواهد خورد، تنافر قطعي نداشته باشد. لذا تا وقتي كه گزاره «اميدواري» در مصاحبهها هست و اعلام پايان و شكست مذاكرات به صورت قطعي نشده و با توجه به آنچه تاكنون در مسير مذاكرات رقم خورده، همچنان اميد به توافق بالاتر از شكست مذاكرات است و به نظر ميرسد كه نهايتا جملات حقوقي و سياسي در موافقتنامه جاي جملات لفاظانه در مصاحبهها را بگيرد.»
حشمتالله فلاحتپيشه: اظهارات اخير مقامات امريكايي براي مصارف داخلي است
حشمتالله فلاحتپيشه، فعال سياسي و نماينده ادواري مجلس در گفتوگو با «اعتماد» درباره طرح موضوعات حاشيهاي در مذاكرات ميگويد: «معتقدم 2 جريان متفاوت و بعضا متضاد در مورد مذاكرات ايران و امريكا در حال شكلگيري است. از يك طرف امريكاييها به سمت تحميل نوعي اقتدار ديپلماتيك حركت ميكنند در سمت ديگر ايرانيها براي خروج از اين بنبست ديپلماتيك مقتدرانه امريكا، تكاپوهايي را آغاز كردهاند. موضعگيريهايي كه امريكاييها بهويژه پس از پايان سفر ترامپ در دستور كار قرار دادهاند و از غنيسازي صفر در صدي سخن ميگويند، علامت سوالهايي را براي بسياري از تحليلگران ايجاد كرده است. براي ترامپ مهم بود كه سفر مهم خود به منطقه را در نهايت آرامش انجام بدهد. اما با پايان گرفتن اين سفر، شخص ترامپ، وزير خارجه او و ويتكاف، مواردي خلاف توافقات كلي قبل را مطرح كردند. طرف ايراني اما تلاش كرد از دل گفتوگو و مراوده با كشورهاي اروپايي، همكاري با روسيه و چين، همچنين آژانس انرژي اتمي مانع بروز گرفتاريهاي تازه براي كشور شوند. معتقدم به همين دليل نقش آژانس ميتواند برجسته شود. ايران و آژانس در اسفند 1401 توافقي را امضا كردند مبني بر پذيرش بازرسيهاي لازم براي دفع دغدغهها. اين بازرسيها ميتواند بخشي از نگرانيهاي كشورهاي غربي را برطرف سازد. اساسا آژانس نميتواند شاهد خاموش تحميل شرايطي خلاف npt به ايران باشد. ايران به عنوان عضوي از npt حق دارد از چرخه كامل سوخت هستهاي برخوردار شود. اين يك گزاره بنيادين در مذاكرات است. اين ستون اگر از بين رود، مذاكرات دچار چالش جدي ميشود. معتقدم هرچند موضعگيريهاي ترامپ پس از سفر به خليجفارس تغيير كرده، اما ترامپ به خوبي ميداند كه ادامه سياست تحميل اقتدار در مذاكرات به ضرر امريكا تمام ميشود. ترامپ پر سودترين سفر تاريخ يك سياستمدار به منطقهاي ديگر را انجام داده است. سابقه ندارد رييسجمهوري به منطقه ديگري سفر كند و بيش از 4 تريليون دلار قرار داد ببندد. ترامپ ميداند اگر سياست او در قبال تهران منجر به ناامني شود، آسيب اصلي متوجه امريكا خواهد بود، چرا كه اين قراردادها بر بنيان امنيتي شكننده شكل گرفته است. وقتي امریكاييها فرصتهاي ديپلماسي را از بين ببرند، ناامني در منطقه بيشتر شده و اين به ضرر امريكاست. ايران، كشورهاي منطقه و امريكا ميتوانند در قالب يك ساز و كار منطقهاي مشكلات موجود را رفع كرده و موضوع هستهاي ايران را در قالب ساز و كار امنيتي منطقهاي ببينند. امنيت خليجفارس يك امنيت به هم پيوسته است. امكان اينكه برخي كشورهاي منطقه امنيت داشته و برخي ديگر دچار ناامني شوند وجود ندارند. چالشي كه در حال حاضر در اين منطقه وجود دارد بين قدرت نظامي اول دنيا و قدرت نظامي عمده منطقه خليجفارس است.»
فلاحتپيشه در پايان ميگويد: «وراي ادعاهايي كه افرادي چون ويتكاف و روبيو مطرح كردهاند، در گير و دار مذاكرات در رم و مسقط، امريكاييها ناچار خواهند بود كه ساز و كاري پيشنهاد كنند كه اين مكانيسم باعث ترك كردن ميز مذاكرات توسط ايران نشود. بر اين اساس معتقدم پافشاري امريكا در مورد محدودسازي غنيسازي ايران بيشتر در راستاي مسائل داخلي امريكاست.»
گرامي مقدم
روشن است دوطرف به مراحل حساس و نهايي مذاكرات رسيدهاند. نبايد فراموش كرد، ترامپ بهشدت از طرف دموكراتها، اسراييليها، نئوكانها و حتي برخي همحزبيهاي خود تحت فشار است كه به جاي مذاكره رويكردهاي تنشزا را انتخاب كند.
امريكا بيش از 3تريليون دلار قراردادهاي اقتصادي در خليج فارس بسته است، طبيعي است كه امريكا با يك چنين قراردادهايي دست به اقدامات تنشزا و جنگ نميزند. تنها تهديد در دست امريكا، تحريمهاي ايران و مكانيسم ماشه از سوي اروپاييان است.
حسين نوراني نژاد
در مصاحبه امروز (يكشنبه) ويتكاف با ABC News اگرچه حرف از خط قرمز غنيسازي حتا در حد يكدرصد بيان شده، اما اين قطعا همه حرف آنها نيست و در مذاكره هم قرار نيست كه توافق حول همه نظرات يك طرف آن باشد
تا وقتي كه گزاره «اميدواري» در مصاحبهها هست و اعلام پايان و شكست مذاكرات به صورت قطعي نشده و با توجه به آنچه تاكنون در مسير مذاكرات رقم خورده، همچنان اميد به توافق، بالاتر از شكست مذاكرات است