• 1404 شنبه 20 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6039 -
  • 1404 شنبه 20 ارديبهشت

بررسي ورود سرمايه‌گذاران به عرصه‌ سينما

دكترها از جان سينما چه مي‌خواهند

سعيد هنرمند

گروهي از سرمايه‌گذاران نوظهور سينما كه عموما در ميان اهالي اين صنعت به «دكتر» شهرت يافته‌اند در چند سال اخير روي بخشي از گردش اقتصادي اين حرفه اثر گذاشته‌اند، نكته قابل‌ تامل اينجاست كه در بسياري از موارد، نه تنها اطلاعات دقيقي از پيشينه تحصيلي اين افراد در دست نيست، بلكه اساسا مشخص نيست كه آيا آنان واقعا داراي مدرك دكتري دانشگاهي هستند يا خير.
 به نظر مي‌رسد كه عنوان «دكتر» بيشتر از آنكه بيانگر مرتبه‌اي علمي باشد، نوعي ابزار برندسازي اجتماعي است، عنواني كه با تكرار در محافل رسمي و رسانه‌اي، براي ايجاد نوعي اقتدار كاذب به ‌كار گرفته  و در مواردي، ابزاري براي تحكيم جايگاه سرمايه‌گذار در برابر بدنه حرفه‌اي سينما تلقي مي‌شود. اين عنوان كه در ظاهر اشاره به مدارك دانشگاهي ايشان دارد، اما در واقع كاركردي نمادين يافته و به نوعي دالّ بر نوعي پرستيژ، نفوذ و اقتدار مالي-اجتماعي در بدنه سينما تبديل شده است.
 تا چند دهه پيش، سرمايه‌گذاري در سينماي ايران عمدتا بر شانه‌هاي تهيه‌كنندگاني استوار بود كه از دل بدنه سينما برآمده بودند و بر زواياي مختلف اين صنعت اشراف داشتند. اما ورود ناگهاني سرمايه‌گذاران موسوم به «دكتر»-كه عمدتا سابقه‌اي در عرصه فرهنگ و هنر نداشته و خاستگاهشان بيرون از مدار حرفه‌اي سينماست-معادلات را دگرگون ساخت. 
اين سرمايه‌گذاران كه غالبا در حوزه‌هاي اقتصادي، توليدي، عمراني، پزشكي و حتي اراضي شهري فعال بوده‌اند، با تزريق منابع مالي هنگفت و گاه بي‌ضابطه، فرصت‌هايي تازه اما بغرنج را در برابر سينماي ايران گشودند. ورود سرمايه‌هاي جديد، در نگاه نخست، مي‌تواند نويدبخش توسعه و رونق توليد باشد. در دوره‌اي كه سينماي ايران با بحران مالي، تقليل مخاطب و محدوديت در حمايت‌هاي دولتي (به دليل اوضاع شبه ورشكستگي كشور) مواجه بود، حضور اين گروه تازه‌‌وارد، به ظاهر مي‌توانست مرهمي بر زخم‌هاي كهنه باشد. در سينماي سالم، سرمايه‌گذار بخش خصوصي مي‌كوشد با جذب مخاطب، كيفيت را به سود بدل كند؛ اما در مدل موجود، سود مقدم بر كيفيت است و مخاطب ابزاري است براي تثبيت جايگاه اجتماعي سرمايه‌گذار.
 در واقع، ما نه با پديده «خصوصي‌سازي» به معناي واقعي آن، بلكه با نوعي مصادره سينما به سود طبقه‌اي خاص روبه‌رو هستيم؛ طبقه‌اي كه از مسير سينما به دنبال ارتقاي برند شخصي، تداوم روابط سياسي و نفوذ فرهنگي است. با اين همه نمي‌توان دستاوردها و ظرفيت‌هاي مثبت ناشي از اين حضور را ناديده گرفت. سرمايه‌گذاران تازه‌وارد-هرچند با انگيزه‌هايي گاه شخصي يا غيرفرهنگي-زمينه‌ساز تحركي دوباره در چرخه توليد شدند، برخي پروژه‌هاي بزرگ، پربازيگر و پرهزينه كه در گذشته به دليل عدم تامين منابع مالي، در حد طرح و فيلمنامه باقي مي‌ماندند، به مدد اين سرمايه‌ها مجال تحقق يافتند. حضور اين افراد، ولو به قصد سرمايه‌گذاري صرف، موجب گردش پول در نظام توليد شد و چرخ‌هاي خسته سينما را دوباره به حركت درآورد.  از منظر فني نيز ورود سرمايه‌گذاران «دكتر» موجب رشد سطح كيفي توليد شده است. بهره‌گيري از فناوري‌هاي نوين، تجهيز لوكيشن‌ها به استانداردهاي بين‌المللي، استفاده از امكانات پس‌توليد پيشرفته و حتي حضور پررنگ‌تر آثار ايراني در بازارهاي جهاني، در بسياري از موارد مرهون حمايت‌هاي مالي گسترده اين طيف تازه‌‌وارد است. همچنين، آن‌ دسته از سرمايه‌گذاران كه واجد تجربه مديريتي در حوزه‌هاي صنعتي و اجرايي بوده‌اند، با ايجاد نظم مالي، زمانبندي دقيق و ساختار حرفه‌اي در پروژه‌ها، به نوعي موجب بازتعريف الگوي توليد در سينماي ايران شده‌اند. نبايد از نظر دور داشت كه بعضي از همين دكترها، برخلاف تصور عمومي، رويكردي فراتر از سوداگري داشته‌اند. حمايت از فيلم‌هاي اجتماعي، پرداختن به مسائل انساني، توجه به حاشيه‌نشيني، مهاجرت، آسيب‌هاي رواني و ساير موضوعات مغفول‌ مانده، در كارنامه برخي پروژه‌هايي كه با سرمايه اين افراد توليد شده‌اند، مشهود است.  در برخي موارد، اين گروه از سرمايه‌گذاران با پرهيز از مداخله مستقيم در امور هنري، مديريت پروژه را به متخصصان واگذار كرده و خود صرفا نقش پشتيبان مالي را ايفا كرده‌اند كه اين رفتار، در صورت استمرار، مي‌تواند الگويي سازنده براي تعامل ميان سرمايه و هنر باشد. همچنين حضور اين سرمايه‌گذاران سبب شده است كه چهره‌هاي جديد و استعدادهاي نوپا كه پيش از اين امكان دسترسي به منابع توليد را نداشتند، مجال بروز بيابند. حمايت از فيلم‌اولي‌ها و ورود به ژانرهاي مغفول، فرصت‌هايي را فراهم كرده‌اند كه شايد در نظام بسته و محافظه‌كار پيشين، تحقق آن دشوار يا ناممكن مي‌نمود.  بنابراين گرچه نقد بر رويه‌هاي منفعت‌طلبانه و گاه نازلِ بخشي از اين گروه بجاست، اما ناديده گرفتن نقش‌آفريني‌هاي مثبت آنان، در حكم ناديده ‌انگاشتن جريان‌هاي پويايي است كه مي‌توانند در صورت هدايت صحيح، به ارتقاي فرهنگ و هنر اين سرزمين مدد رسانند. اصلاح اين وضعيت، نه با حذف سرمايه‌گذار كه با پالايش نظام سرمايه‌گذاري ممكن است. سينما به سرمايه نياز دارد، اما سرمايه‌اي آگاه، حرفه‌اي و متعهد به اخلاق هنري. بايد سازوكارهايي انديشيد كه ورود سرمايه‌گذاران به سينما از طريق مجاري قانوني، شفاف و تخصصي صورت گيرد. همچنين آموزش سرمايه‌گذاران، ارزيابي صلاحيت فرهنگي ايشان و الزام به رعايت اصول صنفي و هنري مي‌تواند راه را بر حضور مخرب عناصر غيرتخصصي ببندد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون