در اميدواري انگشت كوچك گلشيري هم نيستم
فرزانه طاهري ميگويد به آينده اميدوار است. شايد براي اين است كه سال جديد را با خبر شادي آغاز كرده است. ميگويد: «شروع امسال با شادي ملي همراه بود، من هم از نتيجه مذاكرات هستهاي خوشحال شدم ولي اين شادي برايم با اما و اگرهايي همراه است. بايد ببينيم در ادامه چه حاصل ميشود و سعي كردم ذوقزده نشوم. اميدوارم اين فرآيند به نفع مردم ايران و بهبود وضعيت معيشتي و كيفيت زندگيشان پيش برود.»اما به هر حال اين شروع خوب خانم مترجم را اميدوار كرده است؛ هم به بهبود وضعيت اجتماعي و اقتصادي و هم به بهبود وضعيت فرهنگي.
اما اين اميد از كجا ناشي ميشود آيا تجربه زندگي با نويسنده تاثيرگذاري چون هوشنگ گلشيري در شكلگيري نگاه اميدوار شما تاثير داشته است، توضيح ميدهد: «من در اميدواري انگشت كوچك گلشيري هم نميشوم، او در بحرانيترين شرايط و وضعيتهاي خيلي سخت هم همواره دنبال كورسوي اميد بود. من نسبت به گلشيري آدم چندان اميدواري نيستم؛ در سالهاي زندگي با او هم نتوانستم ياد بگيرم بيشتر از اينها اميدوار باشم. با اين حال من معتقدم بايد كار كنيم و به تدريج حاصل اين فعاليتها در حوزه فرهنگ به افزايش آگاهي عمومي منجر ميشود.»
او هم مانند ديگر نويسندگان و اهل قلم در سالهاي اخير براي انتشار آثارش با محدوديتهايي روبهرو بوده است. تجربههاي پر فراز و نشيب زندگي در عرصه فرهنگ و هنر سبب شده با احتياط درباره رويدادهاي فرهنگي و سياسي اظهارنظر كند و ميگويد نگران است، با برداشته شدن فشارهاي تحريمها و حل و فصل شدن مسالمتآميز مساله هستهاي، به نوعي توجه جريان دلواپس به حوزه فرهنگ بيشتر از قبل شود و به برخي محدوديتها دامن زده شود و ميگويد: «اميدوارم همانطور كه نگاه دولت در عرصه سياست خارجي تعديل شده است و تا اينجا به نتايج خوبي دسته يافته است، در عرصه فرهنگ هم نگاههاي كنوني و سختگيرانه تعديل شود. با نويسندگان، اهالي فرهنگ و هنر و نهادهاي مدني با مدارا و سعه صدر بيشتري رفتار شود. منتظرم گشايشهاي بيشتري در عرصه داخل ي براي عرضه آثار هنري و خلاقانه نويسندگان و هنرمندان فراهم شود.»
فرزانه طاهري مترجمي گزيدهكار و خلاق است. او با انتخابهايش در ترجمه كتابها بر فضاي داستاننويسي ايران هم به نوعي تاثير گذاشته است از آن جمله به ترجمه داستانهاي ريموند كارور – نويسنده مطرح امريكايي- ميتوان اشاره كرد. متاثر از ترجمه آن داستانها تا مدتها موجي از آثار داستاني فارسي با عنوان «داستانهاي كاروري» نوشته و منتشر شد. تازهترين ترجمه فرزانه طاهري به عنوان «پيرمرد صدسالهاي كه از پنجره بيرون پريد و ناپديد شد» نوشته يوناس يوناسن در نشر نيلوفر منتشر شده و با استقبال خيلي خوب مخاطبهاي كتاب روبهرو شده است. او از قبل تعطيلات نوروز، به ويرايش ترجمهاش از رمان «راستي آخرين بار پدرت را كي ديدي؟» نوشته بليك ماريسن مشغول است. اين كتاب سال 1380 در نشر سخن منتشر شد و قرار است تجديد چاپ آن عرضه شود. فرزانه طاهري ميگويد: «اين اثر را خيلي دوست دارم، اما آنطور كه بايد ديده نشد.» طاهري الان با ويرايش ترجمه و تجديد چاپش درصدد احياي اين اثر است.