• 1404 شنبه 18 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3222 -
  • 1394 شنبه 29 فروردين

شمس‌الدين خوارقاني در گفت‌وگو با «اعتماد» مطرح كرد

افزايش قدرت چانه‌زني ايران در نتيجه مذاكرات هسته اي

  محمدابراهيم ترقي‌نژاد/  از‌‌ همان روز كه ايران و گروه 1+5 اعلام كردند كه راهكارهاي لازم براي رسيدن به برنامه جامع اقدام مشترك دست‌ يافته‌اند و بيانيه سوييس توسط محمدجواد ظريف و فدريكا موگريني در دانشگاه يونيل قرائت شد، هر كس از ظن خود شد يار متن. با ظن خود يار متن شد همانا و غلبه حاشيه‌ها بر متن‌ها نيز همانا. از سوي ديگر، انتشار فكت شيت امريكا نيز بر اين فضاي ملتهب شده دامن زد. گروهي آن را دستاورد بزرگ ناميدند و گروهي نيز همانند دفعات قبل اين بيانيه را به چالش كشيدند شمس‌الدين خوارقاني سفير ايران در آلمان در دولت اصلاحات در گفت‌وگو با «اعتماد» معتقد است كه داده‌هاي ايران در اين مذاكرات بسيار كمتر و آنچه دريافت كرده، بسيار بيشتر است. وي نبود اعتماد ميان ايران و گروه 1+5 را چالشي اساسي در روند مذاكرات ارزيابي كرد كه اين مذاكرات فرصتي مهم و تازه براي احياي اين ارتباط است. مشروح گفت‌وگوي «اعتماد» با شمس الدين خوارقاني در ادامه مي‌آيد:
 
 مذاكرات از روز دستيابي به بيانيه سوييس تاكنون با حرف و حديث‌هاي متعددي روبه‌رو بوده است. شما چه نكته برجسته‌اي در اين مذاكرات و تفاهم بر سر راهكارهايي كه در سوييس محقق شد، مي‌بينيد؟

فكر مي‌كنم قبل از آنكه وارد اين بحث شوم، در اين باره بينديشيم كه ايران پيش از مذاكرات هسته‌اي در چه شرايطي بود و در چه وضعيتي مذاكرات انجام شده است و شرايط سابق به كجا كشيده شده است؟ تصورم اين است كساني وضعيت اين كشور را به اين نقطه رساندند و شرايط را به گونه‌اي فراهم كردند تا پرونده‌اي به اين مهمي به سمت شوراي امنيت سازمان ملل متحد سوق پيدا كند. به نظرم ابتدا در اين باره يك واكاوي صورت بگيرد و با علم به اين شرايط، مسائل را تحليل كرد. بايد اين مساله روشن شود كه آيا پيش از رفتن پرونده هسته‌اي ما به شوراي امنيت، وضعيت كشور اينچنين بود؟ متاسفانه كساني كه شرايط كشور را به وضعيت خطير رساندند هم اينك نيز با شرايط كنوني مخالف هستند و در اين حالي است كه خروج از وضعيت كنوني يك تصميم كلي از سوي حاكميت است. با اين وجود درخصوص مذاكرات بايد بگويم كه در شرايطي كه سعي شد در بالا ترسيم شود، مذاكره‌كنندگان ما تلاش كردند بهترين حالت را ايجاد كنند. در اين راستا ممكن است كه خطوط قرمزي نيز مشخص شود و اين خطوط دلالت بر كار هستند. اين خطوط قرمز در سياست خارجي هيچگاه نمي‌توانند راست و بدون انعطاف باشند و به عبارتي بايد به شكل زيگزاگي باشند تا بر آن اساس، فضا براي مانور از سوي مذاكره‌كنندگان ما فراهم شود تا ضمن عدم رد شدن از خط قرمزها به بهترين نتايج نيز رسيد. با وجود اين مسائل مذاكره‌كنندگان در مقابل شش قدرت جهاني قرار گرفتند و توانستند به طرف مقابل كه هم از نظر عده و هم از نظر عده زياد بودند، بفهمانند كه بايد مشكل حل شود. با وجود اين مساله ما نه‌تنها مي‌دانستيم كه مشكلاتي داريم بلكه طرف مقابل نيز آن را مي‌دانست و سعي بر استفاده از ظرفيت‌هايش براي سوءاستفاده داشت كه خوشبختانه به وجود همسبتگي خوب ميان مقامات و تيم مذاكره‌كننده از سوءاستفاده آنها ممانعت شد.
با اين وجود، شايد مي‌توانستيم كه بهتر مذاكره كنيم ولي با توجه به شرايط ما سعي كرديم از بهترين روش‌ها استفاده كرده تا به بهترين نتايج نيز دست يابيم. امروز نيز برخي‌ها به تيم مذاكره‌كننده حمله مي‌كنند اما حقيقت اين است كه بايد از اعضاي تيم تقدير شود كه توانستند تا حدودي ما را از ابتلا به مشكلات ديگر برهانند. اگر مردم ما امروز شاد هستند به اين دليل است كه مي‌دانند كشور چه مشكلاتي را پشت سر گذاشته است. حال با توجه به شرايط كشور و اينكه ما ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار داريم و تحريم‌هاي سختي كه به كشور تحميل شد و ما را در تنگنا قرار داد، اگر مذاكرات در همين روند ادامه يابد، فكر مي‌كنم آينده مناسبي پيش روي كشور باشد. بايد يادآور بشوم كه با حل و فصل پرونده هسته‌اي، ايران نخستين كشوري خواهد بود كه از فصل هفتم منشور سازمان ملل با گفت‌وگو خارج شد كه مي‌تواند تجربه‌اي مفيد براي جهانيان باشد.

 برخي منتقدان دولت از عدم توازن ميان داده‌ها و ستانده‌ها سخن مي‌گويند. شما اين انتقاد را قبول داريد؟

پيش از مذاكره مشخص بود كه اگر وارد صحنه مذاكره شويم چه چيزهايي را خواهيم داد. به نظرم ما در اين مذاكره كمتر از آنچه داده شده، امتيازي را داديم و آنچه كه گرفته‌ايم بيش از آن چيزي بوده كه داده‌ايم. مهم‌ترين دستاورد ما در بحث غني‌سازي، مساله تحقيق و توسعه است كه اگرما فقط حق تحقيق و توسعه را مي‌گرفتيم و همه‌چيز را مي‌داديم، اين باز به نفع ما بود چراكه ما با داشتن حق تحقيق و توسعه مي‌توانيم به سرعت به شرايط سابق بازگرديم و حتي بهتر از آن. اين مساله در رابطه با تحريم‌ها نيز صدق مي‌كند. آنها مي‌گويند شرايط و مكانيزم برداشتن تحريم بايد به گونه‌اي باشد در صورتي كه ايران تخلف كند بتوان تحريم‌ها را بازگرداند. ما نيز در مساله غني‌سازي و توان هسته‌اي به گونه‌اي مكانيزم را طراحي كنيم تا به شرايط قبل بازگرديم. در مجموع مي‌خواهم بگويم كه اين روند اعتمادسازي دوطرفه   است.

 ولي طرفين مي‌گويند كه اين روند نه بر اساس اعتماد به طرف مقابل بلكه بايد بر اساس راستي‌آزمايي    باشد؟

متاسفانه ما نتوانستيم به شرايطي دست يابيم كه به يك تفاهم در سطح استراتژيك با ساير كشورها برسيم. متاسفانه اين شرايط در 10 سال گذشته بيشتر هم شده است. نوع واكنش‌هاي ما به كنش بين‌المللي و پاسخ‌هاي‌مان ما را در يك چارچوب بسته قرار داده است. بنابراين بايد با دنيا به يك تفاهم و توافقي برسيم و سپس در آن چارچوب گام برداشته و همديگر را قانع كنيم. به نظرم ما در بهترين شرايط و زمان ممكن براي بازسازي روابط ميان ايران و امريكا قرار داريم و نبايد اين شرايط را از دست داد. بايد دو طرف قانع شوند كه همديگر نيازمند و خواهان روابط برابر و گزيده هستند كه از اين روابط هر دو سود خواهند برد. در اروپا يا هر كجاي ديگر، كشوري نيست تا جاي امريكا را براي ما پر كند و هيچ كشوري هم نمي‌تواند جاي ايران را براي امريكا در منطقه پر كند. امريكا از اين عدم رابطه بيش از ما ضرر كرده است چراكه هزينه‌هايي كه به خاطر دشمني با ما تحميل كرده‌اند، در نهايت موجب افزايش قدرت ما شده است. يكسال و نيم مذاكره نيز نشان مي‌دهد كه امريكا چه اهميتي براي ما قايل است. اين اهميت موجب شده تا كساني كه از اين عدم روابط و دوري سود مي‌برند، نگران برداشتن گام‌هايي باشند كه ايران و امريكا در حال برداشتن هستند و دوست ندارند تا اين قدم‌ها برداشته شود. مي‌خواهم بگويم كه اگر براي چالش‌هايي كه پس از توافق هسته‌اي ميان ايران و امريكا با صلاحديد مسوولان، تيمي براي مذاكره ايجاد شود، ما اثرات مثبت‌تري براي ايران حتي نسبت به مساله هسته‌اي خواهيم داشت. مشكل كنوني ايران و امريكا در شرايط كنوني نشنيدن عقايد و نظرات و كمبود اعتماد ميان طرفين است و به نظر مي‌رسد كه با حل پرونده هسته‌اي مي‌تواند آن نيز حل شود.

 ولي از طرفي شاهد رفتارهاي غيرقابل اعتماد امريكا هستيم.

من به مساله كودتا عليه دولت ملي مصدق اشاره مي‌كنم كه امري فراموش‌نشدني است و به هيچ‌وجه نيز قابل تاييد نيست. امريكا نيز اين مساله را مي‌داند و به آن اشاره داشته و براي آن، عذرخواهي كرده است. ولي من مي‌خواهم به زاويه ديگر آن اشاره كنم و آن، اين است كه امريكا نسبت به تعهداتش به شاه پايبند است. از طرف ديگر، ما نيز سفارت آنها را اشغال كرديم. مي‌دانيد اين چه ضربه‌اي به يك ابرقدرت است؟ با اين وجود، ما نتوانستيم يك مفاهمه و گفت‌وگويي ميان يكديگر ايجاد كنيم. بايد يادآور بشوم كه در سياست خارجي هيچ خوب و بد مطلقي وجود ندارد و همه‌چيز براساس منافع ملي است. بنابراين لازم است تا ابتدا شناختي از خويش و قدرت‌هاي خود به دست آوريم و بر اساس اين قدرت، دست به طراحي يك استراتژي در قبال كشورهاي مختلف بزنيم.

  ما پيش از مذاكره با 1+5 با سه كشور اروپايي مذاكره انجام مي‌داديم. مواضع اين سه كشور اروپايي در مذاكرات چگونه است؟

همان طور كه اشاره كرديد ما با سه كشور اروپايي مذاكره مي‌كرديم ولي مذاكره با آنها منتج به نتيجه مثبت مانند امروز نشد؛ هرچند كه توافقاتي كرديم ولي جهاني نشد. اگر امريكا نيز در اين مذاكرات نبود، فكر مي‌كنم پنج كشور ديگر نيز با اين شدت و حدت با ايران وارد مذاكره نمي‌شدند. اهميت مذاكره براي آنها اين است كه در آينده مي‌خواهند نقش بيشتري را ايفا كنند و مذاكرات اخير اين عرصه را براي آنها فراهم مي‌كند. ما در پي اين مذاكره، قدرت چانه‌زني مان افزايش يافته و نشان داده‌ايم كه اهل منطق و مذاكره هستيم و مي‌توانيم حرف‌هاي ديگران را بشنويم و تصميم‌گيري عاقلانه داشته باشيم. اينكه شش قدرت جهاني در مقابل ايران به مذاكره بنشينند، بي‌سابقه است. در كل بايد بگويم كه اين سه كشور اروپايي در قالب 1+5 براي ما مهم است و اگر اين سه كشور مجزا مي‌شدند امكان رسيدن به چنين توافقي وجود نداشت.

 نقشي كه اين سه كشور در مذاكرات ايفا كرده‌اند، مثبت بوده يا منفي؟

از اين جهت كه آن سه كشور اروپايي و اتحاديه اروپا مخالفت نكرده‌اند، پيشرفت است. به عبارت ديگر، از اينكه در مذاكرات ايران و امريكا سنگي نينداخته‌اند، نقش ايفا كرده‌اند. معتقدم آنها در رسيدن به توافق نقش چنداني ندارند ولي در عدم رسيدن به توافق قدرت جدي دارند. اگر فرانسه در مذاكرات ساز ناهماهنگ با كشورهاي ديگر مي‌زند مي‌خواهد قدرتش را در آينده داشته باشد. اما با اين حال، امريكايي‌ها توانسته‌اند فرانسوي‌ها را مجاب كنند تا با توافق مورد نظر تهران و واشنگتن همراهي داشته باشد. در آخر فرانسه متوجه شد كه توافق ايران و امريكا بسيار گرانقدر است و نبايد در اين راستا سنگ‌اندازي كند.

 اگر مذاكرات به نتيجه نرسد، به نظر شما چه عاملي مانع رسيدن به توافق نهايي است؟

فكر مي‌كنم امريكايي‌ها اين همه وقت را نگذاشته‌اند تا مذاكرات به شكست بينجامد. اگر شما به توافق موقت ژنو نگاه كنيد مشاهده مي‌كنيد كه نه امريكايي‌ها زير قول‌هاي‌شان زده‌اند و نه ايران. اگر در روند مذاكرات مشكلي پيش‌ آيد از سوي جريان‌هاي داخلي آنهاست. بعيد است كه كشورهاي اروپايي يا روسيه و چين بخواهند كاري بكنند. به نظرم هرچه اين توافق زودتر عملي شود، هم به نفع ما و هم به نفع آنها است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون