• 1404 شنبه 18 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3222 -
  • 1394 شنبه 29 فروردين

مروري بر ويژگي‌هاي اجتماعي بافت فرسوده

فرسودگي جسم، سرزندگي جان

اكثر طرح‌هاي نوسازي بافت فرسوده تنها بر تعريض كوچه‌ها و خيابان‌ها تمركز مي‌كنند. همين امر بسياري از كاركردهاي اجتماعي كوچه و خيابان از جمله روابط همسايگي، امكان بازي‌كردن بچه‌ها و مشاركت‌هاي اجتماعي موجود در اين بافت‌ها را از بين خواهد برد. تبديل ساختمان‌هاي يك و دو طبقه به آپارتمان در بسياري از نقاط بافت فرسوده با سبك زندگي مردم همخواني ندارد

نوسازي بافت‌هاي فرسوده در تهران از الگويي واحد پيروي مي‌كند. بر اساس اين طرح، تمامي معابر تعريض و كوچه‌هاي بن‌بست حذف مي‌شوند.محـدوديـتي در زمينه استفاده از مصالح وجود ندارد و زمين‌ها و خانه‌هاي كوچك تجميع مي‌شوند. بر اساس اين طرح، نوسازي محلات فرسوده باعث مي‌شود كه هويت متمايز برخي محلات از بين برود و ساكنان دچار بحران‌هاي هويتي شوند

 

   زهرا آزاد/  وسط كوچه شش متري، روي زمين نشسته و هرچه اصرار مي‌كنند، بلند نمي‌شود. بولدوزر هر لحظه نزديك‌تر مي‌شود. با صدايي كه به گوش راننده بولدوزر و ناظران شهرداري برسد فرياد مي‌زند كه: «نمي‌ذارم اين درختو قطع كنيد.»جلوتر مي‌روم تا قانعش كنم بلند شود. «مادر جان ما قصدمون كمكه. زلزله بياد نمي‌دوني چه فاجعه‌اي ميشه. كوچه را خراب نمي‌كنيم، فقط مي‌خوايم پهن‌ترش كنيم. بچه‌هات ميان بهت سربزنن ديگه مشكل پاركينگ ندارن. جلوي درِ خونت ماشينشون را پارك مي‌كنن. اگه خدايي نكرده اتفاقي هم بيفته، آمبولانس راحت مياد تو كوچه...» با نگاهي غضب‌آلود وسط حرفم مي‌پرد: «من همين خونه قديمي را مي‌خوام.» بغضش مي‌تركد: «اين خونه را 70 سال پيش كه با شوهرم اومديم تهرون با دستاي خودمون ساختيم». به درخت پشت سرش اشاره مي‌كند: «اين درختم با هم كاشتيم. از محله ما بريد بيرون. بذاريد زندگيمونو بكنيم. اگه ما نخوايم اينجا نوسازي بشه بايد كي‌يو  ببينيم؟»

تفاوت‌هاي بارز ميان بافت فرسوده و قسمت‌هاي مدرن شهر از همان روز اول ورود به محله توجه‌مان را به خود جلب كرد. براي رسيدن به دفتر نوسازي از كوچه‌هاي نهايتا شش متري عبور مي‌كرديم كه معمولا جويي 20 سانتيمتري آن را به دو نيم تقسيم مي‌كرد. سايه درختان درون جوي، تحمل گرماي 40 درجه جنوب شهر را براي‌مان آسان‌تر مي‌كرد. در اكثر كوچه‌ها امكان
رفت و آمد اتومبيل نبود و اهميت اين امر زماني مشخص مي‌شد كه ماشين آتش‌نشاني يا آمبولانس قصد ورود به كوچه را داشت. در مسير رسيدن به دفتر، چشم‌هاي كنجكاو دنبال‌مان مي‌كردند. چشم‌هايي كه غريبه را در بدو ورود به محله تشخيص مي‌دادند چشم‌هاي پرسش‌برانگيز كودكاني كه دفتر نقاشي و اسباب‌بازي‌هاي‌شان را در كوچه روي پارچه‌اي پهن كرده بودند و بازي مي‌كردند، زناني كه جلوي در منزل گرم صحبت بودند و پيرمردي كه دم در خانه‌اي گِلي روي صندلي فلزيش كوچه را تماشا مي‌كرد.
دفتر نوسازي سرِ نبش كوچه آشتي‌كنان قرار داشت. كوچه‌اي حدودا يك و نيم‌متري كه به قول اهالي اگر دو دشمن مي‌خواستند از درون آن عبور كنند ناچار به سلام و احوالپرسي مي‌شدند. ساختمان‌هاي يك و دو طبقه آجري و گلي دو طرف كوچه را احاطه كرده بود. ساختمان‌هايي كه به نظر مي‌رسيد هر لحظه ممكن است روي سر ساكنان‌شان خراب شوند. ساختمان دفتر هم چندان تعريفي نداشت. ساختماني آجري و دو طبقه با حياطي كوچك و بالكني مشرف به حياط همسايه. همسايه‌اي كه لباس‌هايش را در حياط و توي تشت مي‌شست و مدام به آشپزخانه كوچك درون حياط
رفت و آمد مي‌كرد.
ورود ما به محله، از همان روزهاي اول، عكس‌العمل‌هاي گوناگوني را به دنبال داشت. نگاه‌هاي خشم‌آلودي كه تاكيد مي‌كردند نمي‌گذارند محله‌شان را خراب كنيم و در مقابل، افرادي كه ما را گره‌گشاي تمامي مشكلات خود مي‌ديدند و از مشكلات زندگي در بافت فرسوده مي‌گفتند. نگار 14‌ساله كه ترك تحصيل كرده بود، بزرگ‌ترين مشكل زندگي خود را بي‌پولي پدرش مي‌دانست. شوهر نرگس خانوم، چرخ داشت و يك روز لبو و روز ديگر سبزي مي‌فروخت. با اين حال دخل و خرج‌شان جور نبود و به قول خودش به زور شكم سه بچه‌اش را سير مي‌كرد. ليلا خانوم ناراحتي قلبي داشت و نمي‌توانست هر شش ماه يك‌بار 35 هزار تومن پول چكاپ قلبش را بدهد. آقا مرتضي، صاحب الكتريكي، از معتادهايي شكايت مي‌كرد كه در تاريكي شب دريچه‌هاي فاضلاب را مي‌دزدند و چراغ مقابل خانه‌ها را مي‌شكنند. زينب خانوم، كه با ايرانيت در حياط خانه‌شان يك آشپزخانه ساخته بود، كه به قول خودش در هنگام بارندگي حمام مي‌شد، از
حال و هواي عيد امسال مي‌گفت: «امسال عيد، چون پول نداشتم شيريني و آجيل بخرم، به همه گفتم كه ميرم مسافرت. بزرگ‌ترين مشكل من در حال حاضر بيكاري پسرمه كه 40 سالشه و چون پول و كار نداره، مجرده». سادات خانم هم كه در يك خانه 24 متري زندگي مي‌كرد از قيمت آب و برق و كافي نبودن يارانه شكايت مي‌كرد: «باز خدا خير بده اين همسايه‌ها رو كه نميذارن آدم لنگ بمونه.»
پيرمردها و پيرزن‌ها از زندگي در محله راضي بودند. جعفر خان، كه روي يك صندلي جلوي در مي‌نشست و با همسايه‌اش اختلاط مي‌كرد، با لبخندي آكنده از رضايت از زندگي در اين محله مي‌گفت: «اينجا محله خوبيه. رابطه همسايه‌ها با هم خيلي خوبه. چون ماشين نمي‌تونه از توي كوچه‌ها رفت و آمد بكنه، بعدازظهرها كه ميشه، تو كوچه دور هم جمع مي‌شيم و از قديما مي‌گيم. فقط هزينه‌هاي زندگي يه كم بالاست. يك ساله حسرت يه ديزي خوب به دلم مونده». راضي‌ترين افراد از زندگي در اين محله كودكان بودند كه در كوچه‌هاي بن‌بست توپ به دست از اين سو به آن سو مي‌دويدند و
سر ظهر صداي پيرزن‌ها را درمي‌آوردند. بچه‌ها، هر چند وقت يك‌بار، نقاشي به دست به دفتر مي‌آمدند، نقاشي‌شان از محله خوب را تحويل‌مان مي‌دادند و سراغ جايزه‌هاي‌شان را مي‌گرفتند.
اگرچه محله فرسوده بود، زندگي در آن موج مي‌زد. روز نيمه شعبان، بچه‌ها و نوجوانان، رنگ به دست، جوي وسط كوچه را آبي مي‌كردند و بزرگ‌ترها مشغول ريسه‌كشي و چراغاني كوچه‌ها بودند. اهالي هر چند ساعت يك‌بار، با نذري وارد دفتر مي‌شدند و خدا قوتي مي‌گفتند.
نوسازي محله به زودي آغاز خواهد شد. خانه‌هاي قديمي خراب مي‌شوند و ساختمان‌هايي نوساز، ايمن و مناسب جاي آنها را مي‌گيرند. آمبولانس‌ها و ماشين‌هاي آتش‌نشاني در مواقع اضطراري به راحتي وارد كوچه‌ها خواهند شد و زندگي مردم را نجات خواهند داد. اتومبيل‌ها، كوچه‌هاي بن‌بست را فتح خواهند كرد و بسياري از نگراني‌هاي مربوط به فرسودگي از بين خواهد رفت، اما ما بيشتر از روز اول نگران مردم محله هستيم. نگران كوچه‌هايي كه حريم امن كودكان بودند و انسان‌هايي كه در خلوت كوچه‌ها، نداري‌هاي‌شان را با وجود يكديگر پر مي‌كردند. نگران هياهوي كودكاني كه در سر و صداي اتومبيل محو خواهند شد و نگران پيرزني كه تنها دلخوشي‌اش خانه قديمي و درختي است كه به دست خود كاشته است.
نوسازي بافت فرسوده ضرورتي انكارناپذير است. ترديدي نيست كه مشكلات كنوني اين بافت‌ها زندگي مردم را با خطرات جدي مواجه كرده است. اما متاسفانه آنچه اغلب در نوسازي بافت فرسوده مورد توجه قرار مي‌گيرد بهبود جنبه‌هاي كالبدي زندگي مردم است. اكثر طرح‌هاي نوسازي بافت فرسوده تنها بر تعريض كوچه‌ها و خيابان‌ها و تجميع
قطعات ريزدانه تمركز مي‌كنند. همين امر بسياري از كاركردهاي اجتماعي كوچه و خيابان از جمله روابط همسايگي، امكان بازي‌كردن بچه‌ها و مشاركت‌هاي اجتماعي موجود در اين بافت‌ها را از بين خواهد برد. تبديل ساختمان‌هاي يك و دو طبقه به آپارتمان در بسياري از نقاط بافت فرسوده با سبك زندگي مردم همخواني ندارد.
 از بين بردن بسياري از عناصر ايجاد شده توسط مردم در محله همچون قطع درختان به بهانه تعريض و نوسازي، پيوندهاي عاطفي افراد با محله را از بين خواهد برد و مشكلاتي همچون بي‌تفاوتي افراد به محل زندگي‌شان را به دنبال خواهد داشت. بنابراين كيفيت اجتماعي فضاهاي نوسازي شده در مقايسه با بافت فرسوده پايين‌تر خواهد بود.

ارزش‌هاي اجتماعي
بافت‌هاي فرسوده
مشكلات متعدد موجود در بافت‌هاي فرسوده اغلب به ناديده‌گرفتن ويژگي‌هاي مثبت اين بافت‌ها منجر مي‌شود. اين در حالي است كه برخي شرايط كالبدي موجود در اين محلات، ويژگي‌هاي اجتماعي ارزشمندي در آنها به وجود آورده است كه ايجاد
هريك به تنهايي دغدغه امروز مسوولان شهري در كشورهاي پيشرفته است. بنابراين شناسايي اين ارزش‌ها و تلاش جهت حفظ آنها در كنار بهبود شرايط كالبدي زندگي مردم مي‌تواند نقشي مهم در بهبود كيفيت زندگي ساكنان بافت‌هاي فرسوده داشته باشد.
حس تعلق به مكان
وابستگي عاطفي افراد به محل زندگي خود، يا حس تعلق به مكان، يكي از معيارهاي ايجاد هويت فردي است. وجود حس تعلق به مكان در شهر، خود را با رفتارهايي همچون آب ‌و‌ جارو كردن سطح معابر و كاشتن و آبياري گياهان نشان مي‌دهد. كمبود يا نبود حس تعلق به مكان باعث بي‌تفاوتي افراد نسبت به محيط پيرامون خود و حتي بزهكاري و تخريب اموال عمومي مي‌شود. يكي از راه‌هاي ايجاد حس تعلق به مكان، مشاركت در ساخت مكان است. از آنجايي كه برخي بافت‌هاي فرسوده توسط مردم و مطابق با نيازها و علايق آنها ساخته شده‌اند، داراي حس تعلق مكان بالايي هستند. تخريب مكان‌هاي داراي حس تعلق بالا باعث از بين رفتن مرجع تعلق مردم و در نتيجه بحران‌هاي هويتي مي‌شود. بهترين راه مبارزه با اين مشكل، ايجاد حداقل تغييرات در مكان فيزيكي است. يكي ديگر از راه‌هاي رويارويي با اين بحران‌ها، استفاده از مشاركت مردم در مراحل مختلف نوسازي بافت فرسوده است. هرچه طرح تهيه شده با نيازها و خواست مردم مطابقت بيشتري داشته باشد و مردم در روند نوسازي بيشتر درگير شوند، تعلق خاطر بيشتري به محصول نهايي خواهند داشت. اين مشاركت مي‌تواند شامل شيوه‌هاي گوناگوني مانند سرمايه‌گذاري، اظهارنظر در مورد طرح تهيه شده و حتي استفاده از نيروهاي محلي براي ساخت و ساز‌ها باشد.

روابط همسايگي
روابط همسايگي نيز از ديگر مولفه‌هاي ايجاد‌كننده حس تعلق به مكان است. ايجاد روابط همسايگي نه‌تنها باعث كاهش فشارهاي زندگي روزمره مي‌شود، بلكه محيط اجتماعي غيررسمي را شكل مي‌دهد كه سبب افزايش حس اعتماد و دوستي بين همسايگان و در نتيجه حس امنيت مي‌شود. روابط همسايگي قوي، حمايت اجتماعي همسايگان را نيز به دنبال دارد و باعث امداد‌رساني همسايگان در مواقع بحراني مي‌شود. درحالي كه انديشمندان معاصر در جست‌وجوي راه‌هايي براي ايجاد روابط همسايگي قوي‌تر ميان افراد يك محله هستند، روابط همسايگي موجود در برخي از بافت‌هاي فرسوده با اقدامات نادرست كالبدي از بين مي‌روند. از بين رفتن محل ملاقات‌هاي روزانه بر اثر تعريض خيابان‌ها و امكان تردد آسان اتومبيل، از دلايل كاهش حضور افراد در كوچه و خيابان است كه باعث كاهش روابط همسايگي مي‌شود.

كوچه و خيابان: صحنه تمرين حيات مدني
كوچه‌ها و خيابان‌ها نخستين فضاهايي هستند كه افراد پس از خروج از خانه در آنها قرار مي‌گيرند. بنابراين كيفيت اين فضاها، نوع ارتباط انسان و روابط اجتماعي موجود در آن، نقش بااهميتي در حيات مدني شهروندان دارد. در شهرسازي معاصر سعي مي‌شود خيابان به فضايي مناسب براي مراوده ميان شهروندان تبديل شود. بنابراين خيابان مطلوب جايي است كه امكان حضور زنان، كودكان و سالمندان و برقراري روابط اجتماعي ميان اين گروه‌ها در آن وجود داشته باشد. حضور سالمندان در فضاي شهر باعث جلوگيري از انزواي آنها مي‌شود. كودكان نيز با حضور در كوچه، از همان دوران كودكي، دنياي بزرگسالان را كشف مي‌كنند. يكي از راه‌هاي افزايش حضور اين گروه‌ها در كوچه و خيابان، دشوار يا ممنوع‌كردن حركت خودرو در سطح محله است. در حالي كه امروزه در اكثر معابر نوساز شهر چنين امكاني وجود ندارد، بسياري از كوچه‌ها و خيابان‌ها در بافت فرسوده صحنه حيات اجتماعي اين زنان، كودكان و سالمندان هستند. بنابراين آنچه در نتيجه تعريض اين معابر اتفاق مي‌افتد از بين رفتن تعاملات اجتماعي و انزواي هرچه بيشتر اين گروه‌هاست.

هويت متمايز
ايجاد هويت منحصر به فرد براي يك محله از ديگر دغدغه‌هاي شهرسازي معاصر است. هويت يك محله آن را از ساير محلات متمايز مي‌كند. هويت محله از اين رو
حايز اهميت است كه بخشي از هويت فرد را شكل مي‌دهد. به همين دليل است كه برخي افراد با افتخار خود را اهل محله‌اي خاص مي‌دانند. اين هويت متمايز از راه‌هاي گوناگوني همچون سبك معماري خاص، شكل شبكه معابر، نوع گياهان كاشته شده در محله، نوع مصالح به‌كار گرفته شده، استقرار گروه قومي و اجتماعي خاص و سبك زندگي مردم ايجاد مي‌شود. نوسازي بافت‌هاي فرسوده در تهران از الگويي واحد پيروي مي‌كند.
بر اساس اين طرح، تمامي معابر تعريض و كوچه‌هاي بن‌بست حذف مي‌شوند. محدوديتي در زمينه استفاده از مصالح وجود ندارد و زمين‌ها و خانه‌هاي كوچك تجميع مي‌شوند. بر اساس اين طرح، نوسازي محلات فرسوده باعث مي‌شود كه هويت متمايز برخي محلات از بين برود و ساكنان دچار بحران‌هاي هويتي شوند.

نظارت اجتماعي
نظارت غيرمستقيم يكي از راه‌هاي افزايش امنيت در شهرها و كاهش بزهكاري است. اين نظارت از طريق حضور افراد آشنا در محل و وجود ديد از ساختمان‌هاي اطراف به معابر عمومي ميسر مي‌شود. باريك بودن كوچه‌ها و حضور زنان و سالمندان در ساعات مختلف روز در معابر بافت فرسوده، نظارتي غير مستقيم بر فضا ايجاد مي‌كند كه محيطي امن را براي حضور زنان و بازي كودكان فراهم مي‌آورد. نبود امكان تردد اتومبيل باعث مي‌شود كه اهالي محل بخشي از نيازهاي خود را به صورت پياده تامين كنند. همين امر باعث افزايش حضور افراد در معابر و بهبود امنيت از اين طريق مي‌شود. باريك بودن كوچه‌ها و خيابان‌ها، ميزان تردد را نيز كاهش مي‌دهد. به اين ترتيب، امنيت از طريق كاهش حضور افراد ناشناس در محل افزايش مي‌يابد.

خاطرات جمعي
خاطرات جمعي، كه از شركت در رويدادهاي دسته‌جمعي حاصل مي‌شوند، وابسته به مكان هستند. اين خاطرات نقش مهمي در هويت افراد و پيوند ‌دادن آنها به گذشته دارند. تخريب مكان‌هايي كه براي مردم خاطره‌انگيز هستند، باعث كمرنگ شدن اين خاطرات و كم‌شدن پيوند عاطفي مردم با مكان مي‌شود. اين آسيب نيز يكي ديگر از پيامدهاي نوسازي بافت فرسوده در تهران به شمار مي‌آيد.
در سال‌هاي اخير اقدامات موثر گوناگوني در زمينه بهبود زندگي مردم در بافت‌هاي فرسوده صورت گرفته است. اعطاي تسهيلات بانكي و تسهيلات نوسازي بافت فرسوده از جمله اين اقدامات هستند. اگرچه تمامي طرح‌هاي نوسازي داراي مطالعات اجتماعي هستند، جنبه‌هاي اجتماعي در نوسازي بافت كمتر مورد توجه قرار مي‌گيرند. بنابراين محلات داراي ويژگي‌هاي اجتماعي كاملا متفاوت داراي طرح‌هاي مشابه يكديگر هستند. براي رفع مشكلات اجتماعي ناشي از اين طرح‌ها، بهتر است كه طرح‌هاي نوسازي محلات با توجه به سبك خاص زندگي مردم محلات، آداب و رسوم آنها و نحوه استفاده از فضاهاي عمومي تهيه شوند. به اين ترتيب، ضمن حفظ هويت خاص هر محله ويژگي‌هاي اجتماعي مثبت زندگي مردم نيز حفظ خواهد شد.

دريچه

   مساحت شهر: 100/62 كيلومترمربع
   جمعيت بر اساس آمار سال 85: 520/797/7  نفر
   مساحت بافت فرسوده (مصوب): 268/3 هكتار
    نسبت مساحت بافت فرسوده به سطح كل محدوده: 05/0

بافت فرسوده داراي سه شاخص اصلي است:
1- ريزدانگي: بلوك‌هايي كه بيش از 50 درصد آنها مساحتي كمتر از 200 مترمربع داشته باشد.
2- ناپايداري: بلوك‌هايي كه بيش از 50 درصد بناهاي آن ناپايدار و فاقد سيستم سازه‌اي باشد.
3- نفوذناپذيري: بلوك‌هايي كه بيش از 50 درصد معابر آن عرض كمتر از شش متر داشته باشد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون