نگاهي به كتاب «زنان به پيش» نوشته شريل سندبرگ
مسير دستيابي به موفقيت زنان
نسرين معروفخاني/ شريل سندبرگ يكي از موفقترين زنان دنياي امروز كسب و كار و كارآفريني است. موفقيت او پس از ترك گوگل و پيوستنش به فيسبوك خيرهكننده است. از زمان شروع كار او در فيس بوك پرسنل آن دهها برابر شده و سود آن به رقمي نجومي رسيده است و فيس بوك اين همه را مديون تيزهوشي و موقعيتشناسي شخص شريل سند برگ است. «زنان به پيش» بيش از آنكه كتابي در شرح موفقيتها و چگونگي به دست آوردن آنها باشد، به گفته نويسنده كتابي در مورد
«پا پيش گذاشتن است، براي جاه طلب بودن در هر حرفهاي». سندبرگ در اين كتاب مينويسد: «اين كتاب هر چه هست آن را براي هر زني مينويسم كه ميخواهد بختش را براي رسيدن به ردههاي بالاي زمينه كاري خود يا پيگيري جدي هر هدفي افزايش دهد... همچنين اين كتاب را براي هر مردي مينويسم كه ميخواهد درك كند كه يك زن - همكار، همسر، مادر يا دختر - چه در سر دارد تا آن مرد بتواند نقش خود را براي ساختن جهاني برابر ايفا كند».
«زنان به پيش» خطابهاي فمينيستي نيست. سندبرگ و زنان همچون او از ديدگاههاي افراطي فمينيستهاي دهههاي 60 و 70، فاصلهاي فراوان دارند. اين درك در زنان اين قرن رخ مينماياند كه زنان موقعيتهاي ويژه جسمي دارند، باردار ميشوند و آماج خشونت قرار ميگيرند. زنان واقع بين امروز با توجه به چنين شرايطي بايد مسير پيشرفت خود را بيابند. او معتقد است دنياي كسب و كار امروز ميدان جنگ نيست و زنان و مردان نه حريف يكديگر، بلكه پا به پاي يكديگر در مسير حركت و پيشرفت قرار دارند و انتظار ميرود اين درك وجود داشته باشد كه زنان نيمي از اين دنيا هستند و اين حق را دارند كه بدون موانعي افزون بر آنچه براي مردان وجود دارد به پيش بروند.
سندبرگ ميگويد: «افزايش شمار زنان در مناصب قدرت عنصري ضروري براي برابري حقيقي است.» در عين حال معتقد است: «براي موفقيت و شادي يك تعريف وجود ندارد.
تمام زنان شغل نميخواهند، تمام زنان فرزند نميخواهند، هرگز مدافع اين نيستم كه ما همه بايد اهداف يكسان داشته باشيم.» اين نگره، «سند برگ» را از ديدگاه تماميتخواهانه برخي فمينيستها يكسره مبرا ميكند و به او جلوهاي «برابري طلب» ميدهد. در جايي از «زنان به پيش» داستاني عبرت آموز نقل ميشود. در يك مطالعه موردي در مدرسه تجارت «هاروارد» درباره يك كارآفرين واقعي به نام «هايدي رويزن» نتيجه شگفتانگيزي به دست آمد. هايدي رويزن زني جسور و
با اعتماد به نفس موفق شده بود كه با استفاده از «شخصيت كاري و شبكه شخصي و حرفهاي شامل رهبران قدرتمند اقتصادي در بخش فناوري» تبديل به سرمايه داري موفق شود.
در اين مطالعه از نيمي از دانشجويان خواسته شده بود كه داستان هايدي را بخوانند و به نيم ديگر همان داستان با يك تفاوت داده شده بود؛ تغيير نام «هايدي» به «هاوارد» بعد از نظرسنجي از دانشجويان نتيجهاي شگفتانگيز به دست آمد. در حالي كه هر دوي آنها مورد احترام دانشجويان بودند، هاوارد همكار خوشايندتري از كار درآمد اما هايدي خودخواه و «كسي كه دوست نداريد او را استخدام يا با او كار كنيد» نمايش داده شده بود. دادهها يكسان بودند، اما تنها يك تفاوت -جنسيت- برداشتهايي
تا اين حد متفاوت ايجاد كرده بود!
در عالم واقع، به ويژه در جهان كسب و كار و سياست چنين برداشتهايي، مصاديق كاملا واقعي دارند، به عنوان مثال ريچارد نيكسون به اينديرا گاندي لقب «ساحره پير» داده بود و آنگلا مركل را «بانوي آهنين» خطاب ميكنند. سند برگ ميگويد: «من اين نمايش را بارها و بارها ديدهام. وقتي زني در شغلش بهترين است، همكاران زن و مرد هر دو او را موفق اما «تكرو»، «تهاجمي» و «گوشت تلخ» ارزيابي ميكنند. انگار دنيا ميپرسد چرا نميتوان كمتر شبيه هايدي و بيشتر شبيه هاوارد بود.» و اين جنبه تلخ نگاه جنسيتي است كه گويي خود از جنسيت فراتر است و هر دو جنس را درگير خود كرده است!
در «زنان به پيش» ميآموزيم كه ازدواج، فرزندآوري و زنانگي هرگز نبايد سد راه پيشرفت واقع شوند و به عنوان تهديد رخ نمايند، بلكه به هريك از اين ويژگيها بايد به عنوان فرصتي براي نماياندن استعدادهاي نهفته نگريست و هنر
هر زن آن است كه با مديريت اين خصوصيات و اتخاذ راهي براي نهادينه كردن شراكت واقعي در زندگي زناشويي الگوهاي جديدي را در مسير دستيابي به موفقيت ترسيم كند.
«زنان به پيش» بيانيه نيست، اتوبيوگرافي هم نيست. بلكه داستاني آموزنده است كه در وراي آن اعتماد به نفس زني كه به موفقيتهاي خيرهكننده در جهان مردانه كسب و كار دست يافته است، رخ مينماياند و ديگر زنان را دعوت ميكند تا با بهرهگيري از آموزههاي اين كتاب به خود واقعي خويش وراي نگاههاي جنسيتي، كه سنت و مدرنيته هيچ يك از آن مبرا نيستند، بنگرند و با اعتماد به نفس و خودباوري
«به پيش» بروند.