محمدابراهيم ترقينژاد: حجم رفت و آمدهاي ديپلماتيك ايران و روسيه بيش از هر زمان ديگري شده است. ديگر كمتر هفتهاي را ميتوان ديد كه هياتهاي ايران و روسيه به كشور مقابل سفري نكرده باشند. در جديدترين سفر نيز علي شمخاني دبير شوراي عالي امنيت ملي براي شركت در اجلاس دبيران شوراي عالي امنيت ملي سازمان همكاريهاي شانگهاي به مسكو سفر كرده است. جهانگير كرمي در گفتوگو با «اعتماد» اعتقاد دارد برگزاري نشست دبيران شوراي عالي امنيت ملي كشورهاي عضو سازمان همكاريهاي شانگهاي با توجه به تحولات بينالمللي و منطقهاي نظير بحران اوكراين و خاورميانه اهميت بيش از پيش يافته است. اين استاد روابط بينالملل دانشگاه تهران درباره روابط ايران و روسيه در دولت تدبير و اميد ميگويد كه روابط تهران و مسكو از دو سال پيش تاكنون مسير صعودي را طي كرده هرچند وجود تحريمها مانع از گسترش رو به فزوني و همهجانبه دو كشور شده است. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با جهانگير كرمي در ادامه ميآيد:
آقاي شمخاني دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان به روسيه سفري داشتهاند. اين سفر در چه راستايي است و در شرايط كنوني چه معنايي ميتواند داشته باشد؟
سفر آقاي شمخاني سفري دورهاي تلقي ميشود به اين معنا كه دبيران شوراي عالي امنيت ملي كشورهاي عضو و ناظر سازمان همكاري شانگهاي هر سه سال يك بار نشستي در چارچوب اهداف سازماني دارند و اين سفر نيز براي شركت در دهمين اجلاس دبيران شوراي امنيت است و در اين چارچوب ارزيابي ميشود. طبعا هنگامي كه دبيران در اجلاسي شركت ميكنند، گفتوگوهايي دوجانبه ميان آنها و ملاقات با مسوولان كشور ميزبان نيز صورت ميگيرد كه اين مساله از اهميت برخوردار است و اين سفر را مهم ميكند. از سوي ديگر اين نشست با توجه به شرايط خاص خاورميانه و شرايطي كه روسيه و ايران در سطح كلان بينالمللي و منطقهاي مانند مذاكرات هستهاي و بحران اوكراين و بحران در سوريه و عراق و يمن درگير آنها هستند از اهميت به خصوصي برخوردار است. شركتكنندگان در اين نشست ميتوانند به همفكري در خصوص مسائل منطقهاي و مسائلي كه در قلمرو اوراسياي مركزي و كشورهاي عضو سازمان همكاري شانگهاي آثاري دارد بپردازند. چرا كه بخشي از افراطيوني كه هماينك در منطقه خاورميانه حاضرند از همين منطقه آمدهاند. پس چنين نشستي با اين تحولات ميتواند مهم محسوب شود.
آيا اين ديدار ميتواند منجر به عضويت دايم در سازمان همكاريهاي شانگهاي شود؟
ايران از سال 2004 عضو ناظر سازمان همكاريهاي شانگهاي است و قرار است در نشست بعدي سران اين سازمان در اوفاي باشقيرستان پرونده ايران، پاكستان و هند مورد بررسي قرار بگيرد. طبعا چنين ملاقاتهايي ميتواند به اين هدف كمك كند.
گفته ميشود كه لغو تمامي تحريمهاي ايران يك عامل اساسي در عضويت دايمي ايران در سازمان همكاريهاي شانگهاي است. از طرفي چين و روسيه دو كشوري هستند كه هم در مذاكرات هستهاي ايران با گروه 1+5 حضور دارند و از سويي دو كشور بسيار تاثيرگذار در سازمان همكاريهاي شانگهاي هستند. حال نقش اين دو كشور در مذاكرات اخير چگونه بود؟
در مورد شرط لغو درست است و موضوع نپذيرفتن ايران در سال 2010 هم با اين مانع ارتباط داشته است و لغو تحريمها يعني خروج از شمول فصل هفتم عامل مهمي براي عضويت ايران است. در مورد عضويت روسيه و چين در گروه 1+5 البته اين موضوع ناظر به حضور آنها در شوراي امنيت سازمان ملل متحد است و نه عضويت در سازمان همكاريهاي شانگهاي و مسائلي كه اين دو كشور در اين سازمان با آن درگير هستند با مسائلي كه در سطح جهاني با آن روبهرو هستند، متفاوت است و نميتوان لزوما آنها را به يكديگر پيوند داد. ولي آنچه در اين رابطه ميتوان تحليل كرد اين است كه نگاه روسيه و چين به پرونده هستهاي با نگاهي كه آنها به نقش منطقهاي كشورمان دارند، متفاوت است. اينكه چين و روسيه عليه ايران به شش قطعنامه راي دادهاند با آنچه كه آنها بر نقش مثبت ايران در منطقه سازمان همكاري شانگهاي تاكيد دارند و حتي اين مساله ميتواند موجب عضويت ثابت ايران در سازمان همكاريهاي شانگهاي شود، متفاوت است. ولي اينكه چرا آنها به شش قطعنامه شوراي امنيت عليه كشورمان راي دادند بايد آن را در چارچوب ديپلماسي زمان آقاي احمدينژاد و تبليغات رسانههاي خارجي عليه اين پرونده و همچنين نزديكي روسيه و امريكا در سالهاي 2009 و 2010 در دوران زمامداري مدودف و اوباما تحليل كرد. اما امروز وضعيت متفاوت شده است. روابط ايران و امريكا از آن تيرگي خارج شده و مناسبات جديد و ديپلماسي تعامل سازنده دولت يازدهم در سطح جهاني جواب گرفته و همچنين موقعيت ايران در منطقه نيز متفاوتتر از پيش شده است. از سوي ديگر روسيه و امريكا دچار تنشهايي هستند كه اين مساله را ميتوان در بحران اوكراين مشاهده كرد. همچنين نگاه چينيها به مسائل جهاني تفاوت پيدا كرده است.
شما در صحبتهايتان به ديدارهاي دوجانبهاي كه در اين اجلاس رخ ميدهد، اشاره كرديد. حجم ديدارها افزايش يافته و چندي پيش نيز نماينده ويژه رييسجمهور به مسكو سفر كرد و با مسوولان عاليرتبه اين كشور ديدارهايي داشت. ارزيابيتان از روابط سياسي ايران و روسيه در دو سال اخير چيست؟
روابط تهران و مسكو از دو سال پيش تاكنون مسير صعودي را طي كرده و اگر به ترافيك رفت و آمدهاي مسوولان دو كشور در اين دو سال نگاه كنيم، كمتر هفتهاي است كه هياتي به كشور مقابل سفر نكند و توافق و تفاهمنامهاي امضا نشود كه اين اميدواركننده است. اين افزايش روابط به اراده سياسي روساي جمهور دو كشور برميگردد كه مخصوصاً پس از تحولات منطقهاي و بينالمللي نظير بحران اوكراين و منافع مشترك ايران و روسيه در تحولات منطقهاي در قبال مقابله با جريانهاي افراطي رو به فزوني است و موجب شده تا شرايط براي افزايش روابط در همه جوانب فراهم شود. ولي هنوز موانعي وجود دارد و با وجود تلاشهاي دو طرف و همچنين تلاشهاي آقاي دكتر سنايي در سفارتخانه كشورمان در روسيه مانع از گستردهتر شدن روابط تهران و مسكو ميشود.
اين موانع چه چيزهايي هستند؟
اين موانع بقاياي حقوقي و نهادي و ساختاري تحريمهايي هستند كه مانع از اين ميشوند تا روابط دو كشور با يك جهش چشمگيري روبهرو شوند. يعني ساختار و حجم تحريمها به گونهاي طراحي شده تا كشوري نتواند به راحتي آن را دور بزند و براي همين مانع تحريم بر پاي دو كشور پيچيده شده و انشاءالله با توافق هستهاي بتوان به وضعيت روابط بهبود بخشيد.
روز گذشته رييسجمهور روسيه ممنوعيت فروش سامانه موشكي «اس-۳۰۰» به ايران را لغو كرد. ارزيابيتان از اين مساله چيست؟
اين خبر را تا اين لحظه خبرگزاري ايتارتاس روسيه منتشر كرده است و ساير خبرگزاريها و رسانههاي ديگر دنيا اين خبر را به نقل از ايتارتاس منتشر كردهاند و در واقع دستوري از جانب شخص ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه براي لغو ممنوعيتهاي پيشين اين كشور در فروش تسليحات نظامي است. اگر اين خبر صحت داشته باشد، ميتوان آن را نشاندهنده عزم و حركت مهمي از جانب دولت روسيه دانست و به نوعي پيشدستي اين كشور در لغو تحريمهاست. به عبارت ديگر، روسيه پيش از دستيابي ايران و گروه 1+5 به برنامه جامع اقدام مشترك دست به چنين كاري زده است.
فكر ميكنيد اين دستور چه تاثيري ميتواند بر ادامه روند مذاكرات هستهاي داشته باشد؟
اين ممنوعيت تفسيري از قطعنامههاي شوراي امنيت عليه كشورمان بود كه هرگونه خريد و فروش تسليحات نظامي را به ايران ممنوع و تحريم كرده بود ولي ايرانيها نسبت به اين مساله اعتراض داشتند. قطعنامههاي شوراي امنيت مانع از فروش سلاح و تسليحات دفاعي به ايران نيست و روسيه بر اثر فشار كشورهاي غربي و تفسير سياسي از قطعنامه به چنين اقدامي دست زده است. در رابطه با تاثير اين مساله نيز دو تحليل وجود دارد. تحليل خوشبينانه اين است كه ممنوعيت فروش سامانه موشكي اس-۳۰۰ به ايران باعث باز شدن دست ايران در مذاكرات آينده است چراكه غربيها را در يك عمل انجام شده قرار ميدهد. تحليل بدبينانه ديگر نيز آن است كه روسيه موجب سرسختتر شدن ايران در مذاكرات ميشود و با اين عمل، امكان رسيدن به توافق را محدود ميكند و ميتواند دليلي بر ناخشنودي اين كشور در رسيدن ايران و گروه 1+5 به توافق نهايي باشد، ولي اينكه دو تحليل كدام به واقعيت نزديكتر است بايد منتظر تحولات بعدي ماند و بايد ديد كه روسيه در لغو ممنوعيت فروش سامانه موشكي اس-۳۰۰ به ايران، تعهداتش را اجرايي ميكند يا آنكه اين عمل اقدامي نمايشي است.
به نظر شما پوتين تحت تاثير چه مسالهاي دست به چنين اقدامي زده است، مذاكرات هستهاي يا تحولات منطقهاي؟
به نظرم هر دو عامل در چنين اقدامي موثر بودهاند. روسيه به اين نتيجه رسيده كه دير يا زود درهاي جهاني براي ايران باز خواهد شد و اين كشور نبايد منتظر بماند و نقش نظارهگري را برعهده بگيرد و از طرفي در رفت و آمدهاي هياتهاي دو كشور، هيات ايراني همواره نسبت به اين دو مساله گله و ايران و به اين رفتار روسيه اعتراض ميكرد. حال روسيه ميخواهد نشان دهد كه براي آغاز يك دوره جديد روابط ميان تهران و مسكو آمادگي دارد. من منكر تاثيرات مذاكرات لوزان در اين مساله نيستم ولي اين اقدام ميتواند گامي براي كاهش و از بين بردن ترديدها و بدگمانيهاي ايران نسبت به عدم پايبندي روسيه به تعهداتش محسوب شود.