قصه شفر و منيجر آلماني
استقلال و نقطه بدون بازگشت
هومن جعفري
1- درست يا غلط، با نيت خير يا با نيت شر، براي شفافسازي پيرامون هدر نرفتن بيت المال يا از روي ناراحتي از اينكه سهمش لوطي خور شده، ايجنت قبلي تيام به افشاگريهايي دست زده كه تهش به يك نكته ختم ميشود: اينكه شفر از بازيكنان خارجي استقلال درصد ميگيرد. شواهدي كه مدير برنامههاي سابق تيام ارايه ميدهد با مصاحبه روز آخر افتخاري همخواني دارد. افزايش قيمت عجيب و غريب دو بازيكن خارجي تيم هيچ حساب و كتابي ندارد اما به شيوه ناگهاني رخ ميدهد تا باشگاه آچمز شود. اين حقيقت را ميگذاريم كنار يك حقيقت بسيار عجيب ديگر. اينكه مدير برنامههاي تيام و جباروف- كه قبلا در ايران بازي كرده بود- هر دو يك نفرند و او ايجنتي است از كشور آلمان! تصادفي است؟ صبر كنيد اين بخش قصه را بخوانيد. يك بازيكن آلماني ديگر هم با استقلال بسته كه او هم بازيكن همين ايجنت است! اين را هم اضافه كنيد به مذاكره بسيار جدي و سفت و سخت بازيكنان خارجي با خيال راحت و از موضع بالا كه يا 500 هزار دلار نقد بگذاريد روي ميز تا مذاكره كنيم يا خداحافظ! بنابراين وقتي ميگويم كه اهميتي ندارد اگر افشاگري مديربرنامه سابق از سر برباد رفتن سود و سرمايه با هم باشد. تشت از قبل بر زمين افتاده بود.
2- وينفرد شفر به وقت مذاكره با استقلال قرار بود مربي متواضعي باشد با دويست و پنجاه هزار دلار عايدي و آوردن يك دانه دستيار خارجي و اضافه كردن دو دستيار داخلي براي ساختن مربيان آينده استقلال. دو مربي داخلي شد يكي و كار از امثال مهدي پاشازاده و محمود فكري و داريوش يزداني به بيژن طاهري رسيد. هيچ نگفتيم چه مربي اين اختيار را دارد كه دستيارش را برگزيند. بعد يك مربي خارجي شد دوتا با حساب پسر آقاي مربي. حالا شدهاند سه تا! يك بدنساز هم كه قرار بود جداگانه بيايد و آقاي شفر منتي سرمان گذاشت كه پولش را از جيب دادم كه نداد. قرارداد كنتراتي بود و قرار بود استاد همه پول كادرفني را بگيرد و خودش آنقدر كه حال ميكند به دستيارها بدهد. اين را هم آقاي افتخاري زيرسيبيلي رد كرد.
3- قرار بود يار بياورند. از روز اول از قول استاد اعلام شد كه بهنام برزاي دواي درد استقلال است و چرا نخواستندش و چرا نگهش نداشتند و چرا نماند و چطور دلشان آمده او را رد كنند. برزاي اضافه شد، بازي نكرد و آخر فصل از تيم جدا شد! نوش جان مديربرنامههاي برزاي كه در سوئد نشسته بود و خيليها ميگفتند واسطه اوليه انتقال شفر خود اوست. اين گذشت. قرار شد يار خارجي بياورند. تيم هافبك بازيساز و مهاجم ميخواست و بعد بويان از راه رسيد! هافبك مياني خنثي با قابليت دفاعي يعني چيزي كه استقلال اصلا به آن نياز نداشت. بازي هم نكرد و يك بار در پست دفاع راست بازياش دادند كه دهان خلق بسته شود كه هم بازي كرده و هم اينكه چون در پست غيرتخصصي بازي كرده بد بوده وگرنه خودش خيلي خوب است! سوال اينجاست كه اگر اينقدر خوب است چرا بازي نكرد؟
4- اين هم گذشت. نوبت به امسال رسيد. استاد شفر قراردادي براي تفسير جام جهاني با يك شبكه تلويزيوني سوييسي بست و جام جهاني را كل يوم در فرنگ سپري كرد! تيمي كه بايد در بازيهاي آسيايي و سوپرجام به ميدان ميرفت، آنقدر دير تشكيل شد كه باورش اصلا آسان نيست! درآمدش نوش جان اما همان زمان كه استاد يورو چاپ ميكرد مدعيان قهرماني كارشان را آغاز كرده بودند. ذوب آهن و سپاهان و پرسپوليس و حتي تراكتورسازي تمريناتشان آغاز شده بود. اين هم گذشت.
5- قصه تمديد قرارداد خود آقاي شفر از ياد نرود كه آنقدر روي مديران از طريق افكار عمومي و رسانهها فشار آورد تا قيمتش به قول استاد افتخاري از 350 هزار دلار يكدفعه تا يك ميليون دلار بالا رفت! يك رقم حيرتانگيز كه واقعا هم توجيهي نداشت. فشار رسانهاي از طريق كانالهاي تلگرامي و مهندسي رسانهاي باعث شد تا قرارداد صبح روز فينال امضا شود. اتفاقي كه براي افتخاري آنقدر سنگين بود كه در روز آخر به بازخواني حوادث مرتبط با آن پرداخت.
6- حالا ميرسيم به تمديد قرارداد تيام و جباروف و جذب بازيكنان خارجي كه البته قصهاش در ابتداي مطلب گفته شد و چيز جديدي براي اضافه كردن نمانده. اين دو بازيكن و بازيكن جديد سوم - و كسي چه ميداند شايد الحاجي گرو- حالا با برند يك منيجر آلماني براي استقلال قيمت بالا ميبرند، شرط ميگذارند و استقلال را بيچاره ميكنند. كار به جايي رسيده كه انگار بقاي شفر در استقلال به عملي شدن اين مذاكره و پرداخت باج به بازيكنان خارجي برميگردد. آدم نبايد شك كند؟ آدم نبايد دو را بگذارد كنار دو و به يك چهار برسد؟
7. اينكه افتخاري با ضعف مديريتي خود سبب شد تا شفر اين گونه بازي را در دست بگيرد داستان گذشته است. استقلال به نقطه بدون بازگشت رسيده. زمان براي بستن تيم نيست و اگر اين دو هم نبندند، شفر در رسانهها چنان جوي راه بيندازد كه خدا به مديران استقلال رحم كند. استقلال روي نيمكت يار دارد و غيبت چند بازيكن فيكس كشتي را واژگون نميكند. باج دادن به بازيكناني كه فكر ميكنند پشت مديربرنامهشان به سرمربي تيم گرم است، سودي ندارد. اين از آن بازيهاست كه براي سالها در فوتبال ايران انجام شده وهر بار هم نتيجهاي جز باخت نداشته. مراقب استقلال باشيد.