وضعيت تربيتي تهران مناسب نيست
ما از خبرنگاران فرار ميكنيم
گروه صفحه مدرسه «اعتماد»: چند روزي است انتشار سخنان اسفنديار چهاربند، مديركل آموزشوپرورش تهران كه در جمع شوراي معاونان ايراد كرده بود در فضاي رسانهاي با واكنشهاي متفاوتي روبهرو شده است، واكنشهايي كه برخي از شجاعت و صراحت ايشان استقبال و برخي هم با استناد به بخشهايي از سخنان وي انتقادهاي شديدي را به ايشان و ساير مسوولان وارد كردند. از آنجاكه تهران تنها شهري است كه اداره كل دارد و 19 منطقه آموزشوپرورش را تحت پوشش خود قرارميدهد و از آنجاكه آمار دانشآموزي قابل توجهي را به خود اختصاص ميدهد و بيشترين مدارس غيرانتفاعي در حوزه تحت مديريت آن قراردارد، در سپهر تعليم و تربيت كشور از جايگاه و اهميت خاصي برخوردار است و عملكرد مسوولان و مديران اين مجموعه بيشتر زير ذرهبين منتقدان و فعالان رسانهاي و صنفي قرار دارد. به همين منظور ضمن درج سخنان مديركل آموزش و پرورش چند نقد و نظري كه در واكنش به اين سخنان مطرح شده را هم آوردهايم تا در معرض داوري مخاطبان اين صفحه قرار دهيم.
پايگاه اطلاعرساني و خبري جماران در گزارشي آورده است كه اسفنديار چهاربندبا اشاره به مهمترين چالشهاي پيش روي مدارس شهر تهران گفته بود: وضعيت بهداشت و بلوارها و بوستانها و خيابانهاي تهران بحمدالله، از خيلي از استانهاي كشور بهتر است. وضعيت رستورانها و امكانات تفريحيمان نسبت به تمامي استانها بهتر است. اما وضعيت تربيتمان بهتر نيست وضعيت آسيبهاي اجتماعيمان بهتر از شهرهاي ديگر نيست. تهران بهشدت آسيبپذير است. اخبارخوبي از مدارس به گوش نميرسد. ما با خبرنگاران كه صحبت ميكنيم، فرار ميكنيم. يك جوري بالاخره آنها را دور ميزنيم. يك جوري در آمارها سعي ميكنيم تعريفهايمان را عوض كنيم. مثلا به من ميگويند شما چند دانشآموز معتاد داريد؟ من ميگويم تا ببينيم تعريف شما از معتاد چيست؟خودم ميدانم دارم با اين خبرنگار و پرسش او چه ميكنم؟ خودم هم ميدانم كه در مدارسم چه خبر است؟ شما هم ميدانيد نخستين اولويت و شعار ما در سال آينده، اين است كه بزرگترين تهديد بعد از زلزله، تربيت است. در تربيت هم، مشكل فيزيك، شيمي ورياضي نداريم و وضع تهران در سطح كشور در اين دروس خوب است 46 درصد برگزيدگان مرحله استاني و كشوري المپيادها، براي تهران هستند. استان دوم كه بعد از ما است، با ما 6 درصد فاصله دارد. در تهران ما اصلا مشكل رياضي و فيزيك و شيمي نداريم. وقتي ميگوييم بزرگترين تهديد بعد از زلزله تربيت است، يك موقع فكرتان اصلا و ابدا سمت اين درسها نرود مراد ما تربيتي است كه معطوف به كم كردن آسيبهاي اجتماعي است. آسيبهاي اجتماعي كه كاهنده و تهديدكننده سرمايه اجتماعي و سرمايه فرهنگي است. اين مطالبه را كه يك رويكرد است، در تمام سازمانهايمان عوض كنيم.
آسيبهاي اجتماعي و سرپوش مديران
چهاربند در بخش ديگر از سخنان خود با اشاره به اهميت مديران در بحث آسيبهاي اجتماعي گفته: مهمترين اقدام انتخاب مديري است كه اعتقاد داشته باشد و بفهمد كه براي چه به مدرسه ميرود؟ بفهمد كه اولويتهايش كجاست؟ بتواند جريانهاي فرهنگي و اجتماعي را كه در مدرسهاش شكل ميگيرد، تحليل كند و توانايي داشته باشد كه اينها را ببيند و تشخيص بدهد. بيتفاوت نباشد و روي اينها سر پوش نگذارد، هم در اداره كل شهر تهران و هم در ادرات مناطق، اولويت اولمان آسيبهاي اجتماعي است. سر و صداي خيليها در آمده است، انگشت اتهام هم درست يا غلط، به سمت آموزش و پرورش است. اما ما ميدانيم كه بخشي از اين آسيبها، ريشه در تربيت دارد. ما 750 يا 760 هزار خانوار در تهران براي يك ميليون و صد هزار دانشآموز تحت پوشش داريم. چطور نميتوانيم روي اينها تاثير بگذاريم؟!
آموزش خانواده و آسيبهاي اجتماعي
چهاربند در ادامه بحث خود و با اشاره به نقش خانواده نيز گفته بود: چقدر آموزشهاي خانواده ما در راستاي هوشياري و آگاهي و افزايش توانمندي خانوادهها براي مقابله با آسيبهاي اجتماعي است؟ ما در تهران هستيم و به اندازه تهديدها، فرصتها و امكاناتي هم داريم. ممكن است كه اين امكانات در حد مطلوب نباشد ولي نسبت به بقيه كشور، قبول كنيم كه تهران برخوردارتر است.
گفتمان معيشت محور وغفلت از اولويت ها
وي با اشاره به مشكلات معيشتي معلمان همچنين اظهار كرده بود: در اين سه چهار سال گذشته، كلاه بزرگي بر سر ما گذاشتند و آمدند معيشت معلم را، گفتمان كردند و همه را مشغول كردند و از ماموريت اصلي غافل شديم. بله، ما در معيشت معلمان مشكل داريم و آن هم البته در اين بحث تربيت موثر است، اما راه برون رفتش اين نيست كه همه آن را تكرار و از جاهاي ديگر غفلت كنيم. اگر از اين دو سرمايه غفلت بكنيم، وضعيت معيشت معلم در آينده بهتر كه نخواهد شد هيچ، بدتر ميشود؛ چون اقتصاد ما آسيبپذيرتر ميشود، وقتي اقتصاد ما آسيبپذيرتر شود، به جاي اينكه 31 خرداد حقوق بدهيم، دوم تير ماه حقوق داديم. اگر ماههاي عادي را 30 روز حساب كنيم، الان با سه روز تاخير حقوق پرداخت شده است. اين اصلا نشانه خوبي نيست. چرا؟ چون ما در بحث اقتصادي مشكل داريم اگر ميخواهيم اقتصاد درست شود، فكر نكنيد اقتصاد وظيفه صنعتگران است، خير! بايد از فرهنگ شروع بكنيم تا آن اقتصاد درست شود. چقدر ديگر بايد ما نفت بفروشيم؟ چقدر بايد گاز بفروشيم تا بتوانيم اين اقتصاد را براي 75 ميليون جمعيت و اين همه عائلهاي كه دولت دارد بچرخانيم؟در حالت خوشبينانه، اگر اهداف برنامه ششم كه پيشبيني شده است، در طول پنج سال آينده، محقق بشود، شايد بتوانيم به جاي سوم تير، 31 خرداد حقوق بدهيم. لذا بايد سراغ آن دو سرمايه اول برويم و جلوي آسيبهاي اجتماعي را بگيريم.
خيانت بيتوجهي به علوم انساني
چهاربند با اشاره به مدارسي كه به جاي زنگ مصوب دروس انساني، درسهايي مانند رياضي و فيزيك را قرار ميدهند گفته بود: صيانت ازبرنامه درسي، اگر به معناي پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي باشد، خوب است. آن دسته از مدارسي كه از دروس انساني، مانند مطالعات اجتماعي، تاريخ، ادبيات و بينش ديني كم ميكنند و به رياضي و فيزيك اضافه ميكنند، خائنند اينها مستحق مجازاتهاي سنگينند. اينها دارند به آن سرمايه فرهنگي و سرمايه اجتماعي صدمه ميزنند. ما كه در اين حوزه رياضي و فيزيك، كم و كسري نداريم كه بخواهيم از اين طرف مايه بگذاريم؛ بر عكس، ما الان مشكلمان آسيبهاي اجتماعي است. نگاه ما به اين دروس علوم انساني، بايد يك نگاه اجتماعي و فرهنگي و در راستاي كاهش آسيبهاي اجتماعي باشد. اعتنا به مهارتهاي شهروندي و زندگي باشد. نه اينكه آنها را حذف كنيم و ساعاتش را به يك كار ديگر بدهيم صيانت از برنامه درسي مهم است و ما تجربه هم داريم. يك هماوردي هم داشتيم و يك دست و پنجهاي هم نرم كرديم و فعلا يك يك شديم نزديك بود 2 بر هيچ شويم ولي فعلا يك بر يك شديم. ميخواستند يك پيام به من و شما بدهند كه آقا ما دممان يك محدودهاي دارد، با امتحانهاي هماهنگ پا بر روي دم ما نگذاريد اين يك نيشتري بود كه بر اين دُمل زده شد، صداي عدهاي درآمد و گفتند خبر نداريد! امتحانات داخلي را بياييد ببيند چه خبر است؟درس روانشناسي و جامعهشناسي در برخي مدارس جدي گرفته نميشود، چون در كنكور نميآيد و ضريب ندارد يا المپياد ندارد. دستهاي ديگر از مدارس هم هستند كه اين دروس را حذف نميكنند، اما به دلايل مختلف اجراي موثري هم ندارند. در برخي مدارس ساعات 50 دقيقهاي تا مرز 35 دقيقه كوتاه ميشود و دو زنگ را به هم ميچسبانند و فقط 70دقيقه كلاس تشكيل ميشود. در بهترين مدرسه غير انتفاعي، كه الان سراغش بروي 15 ميليون ميگيرد، اين اتفاق افتاده است. اين تازه خوب شان هست؛ اين چه جوري دين و فرهنگ را فهميده است؟ ما چه جوري به اينها مجوز دادهايم؟ اولويت دوم ما صيانت از برنامه درسي است كه شامل رعايت زمان، توزيع متوازن دروس در طول هفته، توانمندي و صلاحيت معلم، برگزاري آزمونها و نيز همه شرايطي كه براي برگزاري برخي از دروس كه نياز به لوازم آزمايشگاهي و كارگاهي دارند، ميشود.
در حالت خوشبينانه 30 درصد امتحانات داخلي سلامت هستند
چهاربند در بخش ديگري از سخنان خود به عدم صحت و اعتبار اكثر امتحانات داخلي در مدارس تهران اشاره كرده وگفته است: خدمت دكتر فاني عرض كردم كه من شايد خوشبينانه، 30 درصد سلامت امتحانات داخلي را ضمانت بكنم؛ چون نتوانستيم در سنجشها و امتحانات داخلي موثر عمل بكنيم برنامه درسي هم بهشدت آسيبپذير شده است.
تغيير سبك مدرسهداري
يا مديريت آموزشگاهي
چهاربند با انتقاد از سبك مدرسه داري، به اولويت سوم كاري آموزش و پرورش شهر تهران پرداخته و گفته: اولويت سوم ما، تغيير سبك مدرسه داري يا مديريت آموزشگاهي است. سبك مدرسهداري ما خيلي معيوب و آسيبپذير و آسيبزا شده است سبك مدرسهداري، خودش يكي از منابع آسيبهاي اجتماعي شده است يك سري از منشأهاي آسيبهاي اجتماعي، بيروني است؛ يعني در محيط است، يك سري در خانواده است و يك سري هم مربوط به سبك مدرسهداري ما ميشود. اگر بخواهيم سراغ آسيبهاي اجتماعي به عنوان اولويت اول برويم، اول بايد سراغ برنامه درسي و سراغ سبك مدرسه داري مطلوب برويم. مسائل انضباطي، مسائل اخلاقي، تشويقها و تنبيهها، آموزشهاي خانواده، مناسبتها و برنامههاي فرهنگي مدرسه در سبك مدرسه داري ما تقريبا كمرنگ شدهاند. بايد طوري سبك مدرسهداري را بازبيني كنيم كه اينها، برجسته و پررنگ شوند و به كمك اولويت اول، يعني آسيبهاي اجتماعي بيايند.
اعتبار بخشي به امتحانات داخلي مدارس
و جلوگيري از بده بستانها
عضو شوراي عالي آموزش و پروش به بيان اولويت چهارم پرداخته و گفته: اولويت چهارم، اعتبار بخشي به امتحانهاي داخلي است. قرار شده است كه در اداره كل آموزش و پرورش شهر تهران، يكي دو اتاق فكر راه بيندازيم و تا مرداد ماه، تكليف ساز و كار امتحان داخلي را روشن كنيم. در همين ايام امتحانات، بازرساني را به مدارس فرستاديم و فهميديم كه روز برگزاري امتحانات داخلي، مدير در مدرسه نيست. سوالات امتحاني دست كيست؟ چه كسي آنها را تكثير ميكند؟ چه كسي نظارت ميكند؟ چه كسي تاييد ميكند؟ مدير، مسوول برگزاري امتحانات داخلي است؛ اما اصلا در برخي مدارس، در روز برگزاري امتحان، مدير غايب بوده است. امتحان، امتحان است؛ چه هماهنگ و نهايي باشد و چه داخلي. بده بستانها و فسادهايي كه در امتحانات داخلي شكل ميگيرد، بر آن دو اولويت اول تاثير ميگذارد. امتحانات داخلي ما، بهشدت آسيبپذير شده است. بايد فكري درباره آن بكنيم. ساز و كارهاي داخل مدرسه با اين ضوابط و مقررات، جواب نميدهد. در داخل شهر خودمان، كه بيش از همه در معرض تهديد هستيم، بايد فكري جدي بكنيم.
انتصاب مديران مدارس نخستين گام
چهاربند به مساله انتصاب مديران مدارس اشاره كرده و گفته: چند كار پرتلاطم و پر حجم داريم، كه بايد طوري آنها را انجام دهيم كه بتوانيم در مهر ماه، به آنها برسيم. نخستين آن، انتصاب مديران است. اگر اولويت ما آسيبهاي اجتماعي است، انتصاب مديران در تابستان بايد طوري انجام شود كه اين ساز و كار بتواند آن ماموريت را انجام دهد اينكه بگوييم فلاني هم صنف من، فاميل من و هم جناح من است، نباشد. شما را به خدا، مديراني بگذاريد كه قدرت، تحمل و غيرت اين كار را داشته باشند كه از اهداف تربيت اسلامي در مدارس صيانت كنند؛ خودشان را به حزب و گروه و آدم نفروشند. مسووليتها دوروزهاند ميآيند و ميروند دو سال، سه سال، چهار سال و نهايت دوره رياستجمهوري هشت سال است. چه چيزي در اين مدت باقي ميماند؟ رويكردهايي كه ما به عنوان يك كارگزار نظام اسلامي حاكم ميكنيم اگر ميخواهيد آن چهار اولويت خوب محقق شود، 90 درصد آن به مديري كه منصوب ميكنيد، ربط پيدا ميكند؛ مديري كه ميفهمد و اعتقاد و غيرت و تعصب و شايستگي دارد. انتصاب مديران، كار پر دردسري است. بيتفاوت نگذريم. در جامعه 70 هزار نفري فرهنگيان تهران، افراد علاقهمند و با انگيزه و سالم كه البته شناخته شده نيستند، پيدا ميشوند. قحطالرجال نيست. تعارف نداريم! هر چه ما عقبتر ميرويم، اين جماعتي كه دنبال سوءاستفاده هستند، جلوتر ميروند و آن چيزي كه در نهايت باقي ميماند، بدهكاري ما به جامعه و افكار عمومي است.
محتويات برنامه سال 95
و هماهنگي مدارس و مناطق
چهاربند در بخش ديگري هم به برنامههاي سال جاري پرداخته و گفته: بحث بعد بحث برنامه سال 95 است. چارچوب برنامه سال 95 آماده شده و محتويات آن نيز در حال آماده شدن است. با توجه به تجربه گذشته، از پايين، يعني از مدرسه، داريم ميچينيم به بالا ميآييم. البته اين امر براي مدرسهاي كه خودش دست به برنامهريزي زده است، مشكلزا نخواهد بود. برنامه طوري است كه هم برنامههاي اداره كل و هم برنامه مناطق و هم برنامه مدارس در آن قابل پيشبيني خواهد بود.